درهمین زمینه، نشریه انگلیسی گاردین در یکی از مطالعات خود که در سال ۲۰۰۳ صورت گرفته اعلام میدارد که در آن سال ۵۶درصد کودکان ایتالیایی هرکدام یک موبایل برای خود داشته اند. در اگوست ۲۰۰۳ در انگلستان بیش از ۴۰۰ هزار کودک زیر ۱۰ سال دارای موبایل بوده اندو در ژاپن میزان دختران زیر ۱۸ سال که در همان سال از موبایل اختصاصی برخوردار بوده اند ۱۰۰ درصد اعلام گردیده است. (همان۱۳۴) چیزی که در این بین حائز اهمیت است پیوند ارگانیک موبایل با فرهنگ و جهان بینی نسل جوان و با جامعه (جامعه پذیری) میباشد.
شواهد حاکی از آن است که امروزه موبایل به عنوان عاملی مهم و تعیین کننده در زمینه پیوند یک جوان با جامعه در آمده است که کاستلز و دیگر نظریه پردازان جامعه فرا صنعتی از آن به عنوان «اهمیت ارتباط فرد با شبکه اجتماعی در عصر ارتباطات»به تفصیل از آن سخن گفته اند. (همان) این امر تا جایی امروزه اهمیت یافته که در برخی از جوامع پیشرفته ویا در حال توسعه موبایل به منزله عامل جامعه پذیری برای نوجوانان و جوانان در آمده است وآنها موبایل را به منظور حفظ و تقویت حلقه ارتباطی و شبکه اجتماعی خود مورد استفاده قرار میدهند. داشتن موبایل همچنین امروزه گامی مهم در مسیر مستقل شدن تدریجی کودک از والدین و معلمین تلقی شده زیرا موبایل وسیله ای است که کودک به کمک آن استقلال و هویت خاص خود را به منصه ظهور میرساند ،علائق خاص خود را بر روی آن پیاده می کندترکیبات ظاهری موبایل ،زنگها و قاب و ….به آن رنگی شخصی و ویژه داده که برای جوان از درجه بالایی از اهمیت برخوردار است. (همان۱۳۵)
گسر در مقاله ای پیرامون موبایل و جوانان بر این نکته اذعان نموده که یک نوجوان با خریدن موبایل زودتر از موعد خود به یک روند خود-جامعه پذیری داخل گشته و نتایجی چون خودشکوفایی و توسعه خود را به همراه دارد لذا بر طبق این گفته گسر استفاده از موبایل در سنین کودکی ونوجوانی تا حدود زیادی جامعه پذیری از طریق موبایل را جانشین جامعه پذیری خانواده و مدرسه می کند. (Geser.2006)کاستلز و همفکرانش نیز جوانان را در تمامی کشورها ترویج دهنده اصلی شیوه های ارتباطی نوین در پیکره جامعه تلقی میکنند (موسوی: ۱۳۸۹:۱۴۳)
برخی آسیبهای موبایل برای جوانان : برخی محققان ورود تکنولوژی های ارتباطی نوین ازجمله موبایل را به عرصه حیات اجتماعی بشری ،همراه با یکسری تهدیدات روانی اجتماعی دانسته اندکه بیشتر در نسل جوانِ پذیرایِ این ابزارها قابل تأمل میباشد. فونیسم یا اعتیاد به تلفن همراه ازجمله این موارد است که به توصیف حالات ذهنی و برانگیختگی روانی کاربرانی اشاره دارد که استفاده گسترده ای از تلفن همراه نموده و دراعتیادِ ایشان به موبایل حالاتی همچون اعتیاد به سایر مواد اعتیاد زا دیده می شود (بدون موبایلم هرگز!!)(منطقی۱۳۳ :۱۳۸۷،) نکاتی دیگری چون: ایجاد هویت کاذب در جوانانی که دچار نوعی سردرگمی هویتی بوده و از آرامش درونی لازم برخوردار نیستند و تلاش میکنند با توسل به دستاویزهای بیرونی به نوعی برای خود هویتی که از آن بی بهره اند را تراشیده و خلق کنند.(همان) هیجان جویی مرضی،گسترش و تعمیق روابط خارج از عرف دختر و پسر ،اغوای زنان در غیاب علائم غیرکلامی ،وکاهش تدریجی شرم وحیای کاربران ،کاهش تعاملهای اجتماعی ،تغییر در ارزشها ی اجتماعی و کاهش امنیت اجتماعی و …نیز از جمله موارد دیگری هستند که دکتر منطقی استاد دانشگاه تربیت معلم ودررابطه با تهدیدات اجتماعی موبایل در دنیای امروز برای جوانان ونوجوانان از آن ها یاد کردهاست که البته شرح کامل تری از پزوهش ایشان در بخش مربوط به پیشینه تجربی خواهد آمد.
جامعه پذیری
جامعه پذیری یک فرایند مادامالعمر است که طی آن هر فرد، هنجارها، ارزشها و الگوهای رفتاری را که جامعه وی بر آن ها تأکید دارد، به صورت جزئی از وجود خویش در میآورد به عبارتی جامعهپذیری فرایندی است که به دنبال آموزشهای عام(اعم از آموزش رسمی و غیر رسمی) به افراد به دست آمده و موجب حلول قوانین رفتاری هر جامعه و همه ی انتظارات فرهنگی آن، در کل شخصیت روانی افراد، با(توجه به مشارکت آن ها در نظام آن اجتماع)، میگردد و این قوانین و انتظارات را بر شخصیت فرد حک میکند.( دفلور، ملوین و دنیس، اورت دی؛ ۱۳۸۳ ، ص۶۳۷٫)
فرهنگ علوم اجتماعی، اجتماعی شدن یا Socialization را چنین توصیف میکند الف) مراد ازاجتماعی شدن درروانشناسی اجتماعی فرایندی است که به وسیله ی آن یک فرد می آموزد که از طریق فراگرفتن رفتاری اجتماعی که مورد تأیید گروه باشد ، خود را با آن گروه انطباق دهد ب) اصطلاح اجتماعی شدن را در اصل روانشناسان اجتماعی ، جامعه شناسان و پژوهندگان رشد کودک به کار برده اند : همه ی کودکانی که استعدادهایشان … زیاد محدود نیست در برهم کنش اجتماعی شرکت می جویند و سرانجام الگوهای رفتار اجتماعی را کسب میکنند . فرایندی که به اجتماعی شدن معروف است در اصل فرایندی مربوط به یادگیری است.(نیوکم ۹۸). ج) تفاوتهای موجود در مفهوم اصطلاح اجتماعی شدن تا حد سازوکارهایی که اجتماعی شدن از طریق آن ها حاصل می شود نیز گسترده است .
تالکوت پارسونز و ر.ف.بیلز ، پس از یادآوری این نکته که « کانون اصلی اجتماعی شدن در فرایند نهادی شدن فرهنگ جامعه ای است که کودک در آن متولد می شود اشاره میکنند که جنبههای قاطع فرهنگ برای این منظور الگوهای ارزشی جامعه اند و شرایط مؤثر برای اجتماعی شدن قرار گرفتن در وضعی اجتماعی است که خود اشخاص قدرتمندتر و مسئول تر در نظام ارزش فرهنگی مورد بحث در آن ادغام میشوند ، هم از این لحاظ که همراه بچه ها نظام اجتماعی نهادی شده ای را تشکیل میدهند و هم از این نظر که الگوها قبلا” به شیوه ای مناسب در شخصیت خود آن ها نهادی شده است .» (بهشتی ۸۷) اصطلاح اجتماعی شدن عموما” در ارتباط با کودکان به کار برده می شود ، اما این فرایند در واقع عام است و به همین لحاظ بر بزرگسالان نیز قابل اطلاق است . شحص ممکن است در هر سنی با گروههای تازه آشنا شود و ارزشهای آنان را کسب کند .(فرهنگ علوم اجتماعی : ۱۳۸۷:ص۱۲۶)
در تحقیق مشروحی در این زمینه ، رضوان محرابی جامعه پذیری را اینگونه تعریف نموده است که: «جامعه پذیری روندی است که فرد را برای زندگی گروهی آماده میکند و نقش اساسی در شکل گیری رفتار فر د دارد . جامعه پذیری فرایندمستمر یادگیری است که به موجب آن افراد ضمن آشنا شدن با نظام از طریق کسب اطلاعات و تجربیات به وظایف حقوق و نقشهای خویش حضوصا وظایف سیاسی درجامعه پی میبرد.در این فرایند ارز ش ها، ایستا رها، نهادها، اعتقادات و آداب ورسوم از جمله از نسلی به نسل دیگر انتقال مییابد و امکان دارد در جریان این انتقال تغییرات و یا تعدیل هایی نیز صورت پذیرد»(محرابی۸۶)