همگرا و واگرا بودن در همیاری بدین معناسب که معمولاً گروه در پی کسب قدرت و نیروی بیشتری است ،اما عملاً گاهی گروها برای افزایش بازده ،از جمله افزایش بازده اقتصادی کار ،به کم کردن نیرو و به عبارت بهتر ، به آزادکردن نیروی اضافی گروه دست میزنند .
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در گروهیا سازمانهای همیار ، همگرا ، گروه به دنبال یک کاسه کردن امکانات و توانایی های عاطفی و روانی خود است .
برای مثال ، در گذشته گروه همیاز زنان منشاء کار برنج در شمال ، بیش از همه به یک کاسه کردن نیروی کار پرداخت و در گروههای همیار در نیروی کار و ابزار( فیش ) داشت. (فرهادی، مرتضی، ۱۳۲۳، ص ۳۰)
دروازه نیز اعضاء بیشتر به یک کاسه کردن تولیدات شیری خود توجه دارند ، اما در کنار آن هم به انواع دیگر یاریگری و هم به انواع دیگر مبادله روی میآورند . دروازههای جدید ( برخی صندوق های قرض الحسنه ) نیز پولهای خرد اعضا یک کاسه میشد در برابر گروههای محیط همگرا ( تجمیعی) ، گروهای معیار ، دیگری وجود دارد که عکس واره عمل می کنند ، مانند واژه نان ، نان قرضی و کار نوبتی شب پایی فرارغ و پروار کشی (واژه گوشت) و غیره برای مثال ، در واژه نان ،هر روز یک یا دو خانواده برای تمام خانوادههای محله و یا روستا نان میپختند و دیگر اعضا با فراغ بال به کارهای دیگر میپرداختند همچنین است در کارهای نوبتی دیگر که ، آنها را گروههای همیار توزیعی
( واگرا) نام نهادهایم .
در همیاری همگرا ، چند نفر همزمان به یک نفر از اعضای گروه به کمک میرساند و در همیاری واگرا ، یک نفر در یک محدوده زمانی به چند نفر از اعضا کمک میکند. (همان ، ص ۳۲)
گونه آمیزی یاریگریها
همنانکه تمام پیامها در الفبای کامپیوتر و الفبای مرس تنها با ترکیب دو علامت ساخته می شود ویا از ترکیب چند رنگ اصلی در نقاشی ،رنگهای فراوانی به دست می آید.از ترکیب سه نوع اصلی یاریگری (خود یاری،همیاری ،دگر یاری)شکلهای تازه ای از یاریگری به وجود می آیند.
گرچه در هر نوع گروه یاریگر ،افزون بر محور اصلی،محور های نا پایدار و فرعی دیگری نیز در کارند،اما در اینجا ما به ترکیبهایی نظر داریم که در آن دو یا تعداد بیشتری از یاریگریها به شکل بارزی خود را نشان داده و تا اندازه ای از نظر میزان و دوام با هم هم وزن بوده اند.
هر یک از این اشکال ترکیبی نوین بی شک در شرایط خاص و برای پاسخگویی به برخی نیازهای گروه حاصل شده است،که ما در اینجا به ذکر چند ترکیب بسنده می کنیم.(فرهادی، مرتضی، ۱۳۷۳، ص ۷۱).
خود-همیاری
از آنجا که در این گونه شناسی ما دو نوع خود یاری مشاع و مفروز را از یکدیگر باز شناخته ایم لذا از ترکیب خود یاری و همیاری نیز دو نوع خود-همیاری به وجود آمده که برای سهولت کار،آن رابه دو نوع اول و دوم نامگذاری می کنیم.
خود- همیاری نوع اول
گرچه اغلب پنداشته می شود که گروه یاریگر تنها برای افزایش و یک کاسه کردن نیروها تشکیل می شود و گرچه این خاصیت بارز گروه از گذشته مورد توجه جامعه شناسان و اقتصاد دانان قرار گرفته،اما باید افزود در برخی فعالیتها که در جامعه سنتی ما فراوان بوده و هنوز هم به وفور دیده می شود،گروه برای افزایش بازده ،برعکس به آزاد کردن نیروی اضافی خود دست زده و این در هنگامی است که گروه خودیار به نیروی کمتری از نیروی کل گروه نیازمند است و یک و یا چند تن به نوبت و به نمایندگی از جانب گروه عمل می کنند.این نوع یاریگری ترکیبی از خود یاری مشاع و همیاری اعضا نسبت به یکدیگر است و مشخصات خود یاری مشاع و همیاری را در خود گرد آورده است.(فرهادی ، مرتضی، ۱۳۷۳، ص۷۱).
نمونه بسیار فراوان این نوع یاریگری ،چراندن به نوبت گله توسط دامداران خرده پا است ،به نسبت تعداد گوسفندانی که در گله دارند.در گله بزرگتر ممکن است این کار همراه با استخدام چوپانی از طرف گروه خودیار انجام پذیرد.این نوع یاریگری در نگهبانی از کشت و آب به ویژه در گذشته در برخی روستاها وجود داشته است و پس از اصلاحات ارضی در لایروبی قنات فراوان دیده شده است.بدین ترتیب که علاوه بر استخدام مقنی،کشاورزان به نوبت کارهای غیر تخصصی لازم برای لایروبی و یا نوکنی قنات را به عهده می گیرند.
خود- همیاری نوع دوم
گونه دیگر خود-همیاری ترکیب خودیاری مفروز با همیاری است.این گونه یاریگری گرچه به فراوانی خود-همیاری نوع اول یافت نمی شود،اما هم خودیار ی مفروز به تنهایی،و هم آمیزه آن با همیاری ،نمونه بسیار خوبی است برای نشان دادن اینکه می توان نظریه جالب ((کار دل انگیز)) شارل فوریه را در عمل پیاده کرد.
یکی از مصادیق جالب این گونه خودیاری ،خودیاری ((چرخ ریسان))است که در یزد و شهرها و روستای اطراف آن در گذشته بسیار معمول بوده است.
گروه زنان چرخ ریس،در حالی که هر یک از اعضای گروه برای خود می ریسیده است،هر شب در خانه یکی از اعضا گرد می آمدند و میزبان از آنها پذیرایی می کرده است.بدین ترتیب کار چرخ ریسی که به تنهایی و به ویژه درشب مزاحم دیگران و بسیار یکنواخت و کسل کننده است ،در بین گروه همکاران و در مهمانی به یکی از نشاط آور ترین کار ها برای زنان چرخ ریس تبدیل می شده است.(همان، ص ۷۲).
نمودار ۲-۱ گونه آمیزی برخی یاریگریهای سنتی (فرهادی، مرتضی، ۱۳۷۳، ص ۷۳)
خود-دگریاری
نمونه دیگر گونه آمیزی یاریگریها ترکیب و همگامی خودیاری و انواع دگر یاری و انواع دگر یاری است.یکی از مصادیق زیبای این گونه یاریگری ،مراسم ،برفه چال در روستای ((آب اَسَک))یا ((اَسَک))آمل است.بدین ترتیب که در یکی از روزهای نیمه اردیبهشت ماه،تمام مردان و پسران بالاتر از هفت سال روستای آب اسک به جمع کردن برف از مناطق برف گیر پیرامون و انبار کردن آنها در محلی خاص می پردازند واین کار طبق یک سنت کهن بدین منظور انجام می شود که در آینده چوپانان و علوفه چینان و رهگذران از برف و آب این چاله استفاده کنند.
البته زنان روستای اسک نیز در این روز به تشکیل حکومتی یکروزه (که می توان آن را نوعی خودیاری به شمار آورد)و اجرای مراسی خاص می پردازند و نظم ده و امور آن را به دست می گیرند.
از سوی دیگر از طریق وجوهات و موقوفات امامزاده نیاک،در این روز با صبحانه،مردان اسک پذیرایی می شوند،در ضمن در این روز پسران و دخترانی که عروسی کرده و یا نامزدشده اندویا کسانی که گوسفندانشان در این سال دوقلو زاییده اند،هدایای را برای پذیرایی این روز پیشکش می کنند.
بخشی از کار برفه چال چون به خاطر استفاده خود اهالی بوده خودیاری،و بخش دیگر آن که به خاطر دیگران انجام می شده ،دگر یاری به شمار می آید.
میزبانی امامزاده و نذورات یاد شده ،همچنین پذیرایی اهالی اسک از مهمانان و آشنایانشان که از روستاها و شهر های دیگر آمده اند نیز از مقوله دگر یاری است.
نمونه های فراوان خود- دگر یاری،یاریگریهای مربوط به ساختمانهای عام المنغمه همچون مدرسه و مسجد و حمام ،و پل و حسینیه و غیره است.این البته در هنگامی است که خودیاری اهالی کافی نبوده ،به مصالح و کمکهای نمایانی از جانب بانیان و نیکو کاران و گاه کار پیشه وران و استادان ماهر نیاز باشد.(فرهادی، مرتضی، ۱۳۷۳، ص ۷۴)
پیشینه تعاون و همیاری
تعاون و همیاری افراد در زندگانی اجتماعی و اقتصادی از گذشته های بسیار دور از عوامل موثر رفع مشکلات زندگانی و رفع احتیاجات مشترک انسانها بوده و هم اکنون نیز چنین است، مدارک و اسناد بسیار فراوان نشان می دهد که بشر از هنگامی که به حالت اجتماع می زیسته و یا زندگانی اجتماعی را شروع کرده تاکنون از این وسیله در موارد مختلف استفاده کرده و می کند، زیرا به موجب نظریه ارسطو که دیگر فلاسفه آن را تایید کرده اند، انسان طبیعتاً موجودی است اجتماعی و لذا همکاری با انسانهای دیگر خبر و خلق و خوی و به اصطلاح طبیعت ثانویه وی محسوب می شود. اهمیت همکاری و معاضدت افراد بشر به اندازه ای است که بقای وی بدون تردید مدیون این تعاون، همیاری و همکاری است.
در باب انسانهای اولیه می توان گفت با تکیه بر این همکاری ها، و کارهای دسته جمعی بوده است که می توانسته اند با مشکلات و گرفتاریهای روزمره مبارزه کنند و در هنگام مواجهه با خطر به یاری یکدیگر برخیزند (کریمی درمنی، حمیدرضا، ۱۳۸۹، ۴۵).
در تاریخ جوامع بشری همواره مواردی وجود داشته که افراد بشر برای تحصیل و تحقق اهداف به همکاری با یکدیگر پرداخته اند. در حقیقت شروع تعاون و همیاری در بین انسانها را می توان در اول خلقت بشر و از آدم و حوا دانست حتی کلیه موجودات زنده نوعی تعاون برای بقاء نسل خود دارند. اولین پدیده تعاونی در بین انسانها تشکیل خانواده است و سپس ایجاد قبیله ها و بالاخره اجتماعات شهرنشین است در سازمانهای پیشه وران و کارگران صنایع دستی مصر در حدود سه هزار سال قبل از میلاد به نوعی مقررات تعاونی حاکم بوده است. در سال ۲۰۵۰ قبل از میلاد حمورابی سلطان بابل دستور داد کشاورزان مزارع را به صورت تعاونیبرای کشت آماده نمایند و در جمع آوری محصول با یکدیگر همکاری کنند. در چین قدیم تعاونیهای اعتبار وجود داشته که از ۲۰۰ سال قبل از میلاد آثاری از آنها بدست آمده است. در رم قدیم سابقه تعاونیهای پیشه وران به ۴۵۰ سال قبل از میلاد می رسد و هر صنف سازمان تعاونی خاص خود داشته است(شهریور، علی حسین، ۱۳۸۰، ۲۱).
بومیان آفریقا از زمان های دور در ایگودارها (قلعه ها) خود مقررات تعاونی را اجرا می کرده اند. اهیدوهای قبایل ازتک در مکزیک نیز نوعی تعاونی به شمار می آمده اند. اهیدو در واقع نوعی سیستم کشاورزی مشترک بود که در آن هر قبیله مالک زمینهایی بود که در قلمرو آن قرار داشت. در محدوده اهیدو دهقانان تمامی اراضی قبیله را کشت می کردند و سپس حاصل کار و زحمت مشترک را بین خود تقسیم می کردند.
پیشینه همیاری در ایران
در ایران تعاون یا همیاری به مفهوم واقعی کلمه از سابقه ای بس طولانی برخوردار است. این سابقه طولانی علاوه بر ویژگیها و خصوصیات روحی و روانی لازم مردم، برخاسته از فرهنگ و اندیشه ملی، اشکال زندگی اجتماعی، تمدن کهن ایران و همچنین شیوه های گوناگون تولید می باشد. در بررسی خصوصیات زندگی اجتماعی اقتصادی، سیاسی و مذهبی ایران بخوبی آشکار است که کلیه مسائلی که به شرایط مساعد و لازم جهت رشد و تداوم تعاون و همکاریهای اجتماعی می انجامد از قدیم الایام در کشور وجود داشته است.
لایه روبی قنات، شیرواره، کاشت و برداشت محصولات کشاورزی به صورت دسته جمعی و … حاکی از وجود فرهنگ یاریگری و تعاون در ایران می باشد.
با ظهور اسلام تعاون در ایران شکل جدیدی گرفت در اسلام مسئولیتهای فردی و اجتماعی به طور غیر قابل تفکیکی بهم پیوسته که خدمت به دیگران و فعالیت در جهت رفاه مسلمانان امیدوار کننده ترین راه برای افزایش فایده فردی و جلب رضای خداوند است. (همان، ۳۳).
همیاری در ادبیات فارسی و ضرب المثلها:
تقریباً آشکار ترین نوع کمک و همیاری، در همه جوامع، کمک به زیردستان و کمک به ناتوانان است، این صحنه ای است که هر انسانی در هر کجای جهان روزانه آن را می بیند . جوانی که جای خود را در اتوبوس به پیری می دهد، رهگذری که با سکه ای نوازنده نابینایی را یاری می رساند. در ادبیات فارسی نیز دائم این آموزه ها تکرار شده است.
جامعه ایرانی نیز بنابر ضرورت های مختلف و از آن جمله وضعیت جغرافیایی و
اقتصادی – اجتماعی از دیرباز ملزم به انواع یاری گری در مسائل کشاورزی، آبیاری، دامداری و امنیتی و دفاعی بوده است. گسترش بسیار انواع خودیاری و همیاری، انتظارات ایرانیان را به سوی همکاریهای آرمانی افزایش داده است (فرهادی، مرتضی، ۱۳۸۸، ۴۹۲) .
نظامی که یکی از حساس ترین شعرای ایرانی نسبت به عواطف انسانی است می سراید:
گر از ما کسی را زیانی رسد،
وز آن رخنه، ما را نشانی رسد.
چو عاجز شود یار، یاری کنیم،
چو سختی رسد بردباری کنیم. (همان، ۴۹۳).
در فرهنگ ایرانی کمک به افتادگان کار نیکمردان آزاده و شکرانه بازوی توانا بوده است.
سعدی می گوید: