۲-۴-۳- ویژگی های خانواده سالم و مختل
خانواده همواره در حال مواجهه با عوامل فشارزا و تغییرات هستند و در نتیجه نیاز مداوم به حفظ تعادل خود دارند. برخی خانواده ها در برابر عوامل تنش زا با ایجاد تغییر و تحول در قواعد و مقررات حاکم بر خود نسبت به آن ها واکنش نشان میدهند که در نتیجه می تواند به بروز رفتارهای مفید جدید بیانجامد ولیدرسیستم های دیگر به جای تغییر مشکل نوعی علامت و نشانه پزشکی یا روان شناختی ایجاد می شود(آلن کار، ۱۹۵۷).
خانواده سالم هم یک آرمان است و هم واقعیت و مفهوم سلامتی هم پیچیده است زیرا صرفا نبودن آسیب جسمانی و روانی نیست بلکه در خانواده سلامتی با فرایند ارتباطی و تعاملی بین اعضا که بگونه مفید، مثبت، رضایت و کارساز است مشخص می شود(آلن کار، ۱۹۵۷).
خانواده موفق و شاد از چندین نظر متعادل و متوازن هستند، مثلا می دانند مشکلات را چگونه مطرح کنند، در برخورد شناختی یا عاطفی با مسایل افراط و تفریط نمی کنند، بویژه اگر زوجین با یکدیگر همکاری کرده و زندگی مشترک را لذت بخش و صادقانه نگه دارند احتمال خانواده سالم افزایش مییابد(آلن کار، ۱۹۵۷).
۲-۴-۵-برخی از خصوصیات خانواده های سالم
۱-تعهد: احساس تعهد در قبال آسایش، بهزیستی، رشد و تعالی، صرف زمان وانرژی برای خانواده، کنار خانواده ماندن در مواقع غم و مشکلات
۲-قدردانی: نشان دادن علاقه و احترام به همدیگر و نه حملات شخصی و خشونتآمیز
۳-تمایل به صرف وقت با یکدیگر
۴-الگوهای مؤثر ارتباطی: پیامهای روشن و همخوان، صحبت در مورد مسائل نه سکوت، لحن کلام محترمانه همدلی
۵-جهتگیر معنوی یا دینی: هماهنگی بین زوجین در مسائل مذهبی موجب افزایش رضایتمندی آن ها از ازدواج و روابطشان می شود.
۶-توانایی مقابله مثبت با بحران: دو نوع بحران:
۱-نرسیدن به اهداف: مثل بچهدار نشدن
۲-واقعه فعال: مثل بچه دارشدن(قابل انتظار)
خانواده سالم در مقابله با بحرانها همدیگر را از نظر عاطفی حمایت میکنندو به مذاکره، مشاوره، بازگوکردن، شوخی کردن، ابراز احساسات میپردازند.
۷-تشویق و ترغیب افراد: هرچه اعضاء خانواده توانمندتر و موفق تر باشند قدرت خانواده هم افزایش می رود لذا به سود خانواده است که اعضاء خود را به سوی موفقیت و بروز استعدادها ترغیب کند.
۸-نقشها و وظایف روشن و تعریف شده: نقش یکسری رفتارهای تعریف شده و تکراری هستند که در خانواده سالم نقشها به نحو روشن و با رضایت طرفین مشخص می شود(آلن کار، ۱۹۵۷).
۲-۴-۶- حمایت ها ی تجربی از زوج و خانواده درمانی[۵۵]
تحقیقات زوج و خانوادهدرمانی (CFT) در طی ۲ دهه اخیر رشد چشمگیری داشته است. تحقیقات به دنبال این سوالات بودند: آیا این درمانها مؤثر هستند؟ چه روش درمانی خاصی برای مشکل بالینی خاص در چه شرایطی خاصی موثراست؟ این سوال همان موضوع کارآمدی و اثربخشی را دنبال میکنند. برخی از تحقیقات هم به دنبال مکانیزم های تغییر در CFT هستند(تحقیق فرایند) (سوزان و جانسون، ۲۰۰۴).
نتایج این دو دهه تحقیق گویای پشتوانه علمی قوی برایCFT ها است. البته مشکلاتی هم وجود دارند. از آنجا که روشهای تحقیق سنتی در تحقیقات پیامد و فرایند برگرفته از ادبیات تحقیق رواندرمانی فردی است بعضا این روشها در CFT قابلیت کاربرد ندارند. زیرا تحقیقات در مورد CFT بروی مسائل ارتباطی و سیستمی است و نتایج و فرایندهای تغییر در فرد خاصی رخ نمی دهند، بلکه در تعاملات بین زوج وخانواده رخ میدهند. در کنار نبود یک نظریه واحد در مورد عملکرد خانوادگی سالم، تعیین یک ملاک موفقیت درمان واحد نیز مشکل می شود. بعلاوه برخلاف تحقیقات رواندرمانی فردی، درCFT ابزارهای سنجش مناسبی موجود نیست و هر تحقیق ابزار متفاوتی بهکار میبرد و روشهای آماری لازم برای مدلهای فرایندهای سیستمی، متقابل و غیر خطی در روابط خانواده تنها اخیراً در حال تکوین هستند. به رغم این مشکلات بر روی CFT میتواند به رشد روشهای خانواده و زوجدرمانی با حمایت تجربی منجر شود که به هدایت بالینیکاران و نظریهپردازان در این حیطه کمک میکند(سوزان و جانسون، ۲۰۰۴)
در پاسخ به این سوال کلی که آیا CFTموثر است؟ جوابی که از فراتحلیل های انجام شده به دست می آید این است که خانواده و زوج درمانیها نسبت به گروه کنترل بدون درمان صرف نظر از مدل نظری، مؤثر هستند. البته به دلیل مشکلات روششناختی این نتیجه باید با احتیاط در نظر گرفته شود. اما این سوال خیلی کلی است و برای هدایت کار بالینی نیاز داریم تا بدانیم که چه روش درمانی به روی چه مشکلی مؤثر است. در ابتدا به نتایجی که گروه های کاری مختلف از جمله بخش ۱۲ انجمن روان شناسی امریکا در باب ESTs میپردازیم و روش درمانی دارای حمایت تجربی برای[۵۶] آشفتگی زناشویی را ذکر میکنیم. در قسمت درمانیهای established Well- تنها (BMT) [۵۷] ملاک لازم را کسب کردهاست(سوزان و جانسون، ۲۰۰۴).
در قسمت درمانهای احتمالا مؤثر، درمان های زیر معرفی شده است:
۱-درمان رفتاری شناختی[۵۸]
۲ – درمان شناختی[۵۹]
۳-زوج درمانی هیحان مدار[۶۰] (البته برای پریشانی زوجی متوسط به پایین)
۴- زوج درمانی بینش گرا[۶۱]
۵- درمان سیستمی[۶۲]
۲-۴-۸-رویکرد درمانی مؤثر در زوجدرمانی
زوج درمانی رفتاری[۶۳] ارائه شده توسط جیکوبسن و مارگولین۱۹۷۹(TBCT)
در دهه ۷۰ و ۸۰ میلادی تحقیقات زیادی روی BCTانجام شد و نتایج بر مؤثر بودن آن دلالت داشت در واقع در بین تمام زوج درمانی ها تنها زوج درمانی رفتاری سنتی (TBCT) که نام رسمی آن زناشویی درمانی رفتاری (BMT) است، توانسته بالاترین ملاک های درمانهای دارای حمایت تجربی را کسب کند و جز درمان های بخوبی اثبات شده قرار بگیرد. این درمان نه تنها اثر بخش بلکه اختصاصی هم هست، یعنی اثرات آن فراتر از عوامل غیر اختصاصی و مشترک در همه درمان ها مثل توجه به مراجعین، رابطه درمانی ، انتظار تغییر میباشد و تکنیک های این درمان به خودی خود و اختصاصا اثر گذار هستند(جیکوبسن و مارگولین، ۱۹۷۹).