به عنوان مثال در تحقیقی پژوهشگران متوجه شدند آزمودنیهایی که در جواب دادن به سؤالات از الفاظ«من قادر هستم»، «من میتوانم» استفاده میکردند در مقابل افرادی که از عبارت «من امیدوارم»، یا «من باید بتوانم» استفاده میکردند، از خودکارآمدی بالاتری برخودار بودند و باور آن ها در اعتماد به تواناییهایشان برای رسیدن به اهداف خودشان بیشتر بوده در مقابل افراد گروه دوم انتظارات پایینتری داشته و اعتماد کمتری به تواناییهایشان برای رسیدن به اهدافشان از خود نشان دادند.
باورهای خودکار آمدی همچنین بر الگوهای فکری و تعاملات هیجانی افراد اثر میگذارد. افراد با خودکارآمدی پایین احتمالاً این باور را دارند که مسائل مشکلتر از آن چه واقعاً به نظر میرسند میباشند. که این باور، اضطراب و افسردگی را تقویت کرده و یک دید محدودی برای حل بهتر یک مسأله میدهد، از طرف دیگر خودکارآمدی از جمله قویترین عوامل پیشبینیکننده رفتار افراد محسوب میشود
افرادی که از خودکارآمدی بالاتری برخوردارند معتقدند که میتوانند به طور مؤثر با رویدادها و شرایطی که مواجه میشوند برخورد کنند، از آن جایی که در غلبه بر مشکلاتشان انتظار موفقیت دارند در انجام تکالیف استقامت نموده و اغلب در سطح بالایی عمل میکنند. این افراد از اشخاصی که خودکارآمدی کمی دارند به تواناییهای خود اطمینان بیشتری داشته وتردید کمتری نسبت به خود دارند.آن ها مشکلات را چالش میبینند نه تهدید وفعالانه موفقیتهای جدید را جستجو میکنند(بختیاری، ۱۳۸۶ ،۵۴).
باورهای خودکارآمدی
خودکارآمدی قوی
خودکارآمدی ضعیف
انگیزه قوی برای روبرویی با مشکلات
انگیزه ضعیف برای روبرویی با مشکلات
تقویت یادگیری
تلاش کمتر یا دست برداشتن از تلاش
کارایی بیشتر
کارایی کمتر
نمودار ۲- ۵ تأثیر باورهای خود کارآمدی بر تلاش و انگیزه افراد منبع: (بختیاری، ۱۳۸۶ ،۵۴)
بر حسب نظر بندورا وقتی فرد باور داشته باشد که توانایی پیشرفت و کسب موفقیت را دارا است به خودکارآمدی دست یافته است. باورهای خودکارآمدی باورهایی هستند درباره شایستگیهای ادراک شده خود فرد و این که باور دارد میتواند کاری را به خوبی یا حداقل به طور مناسب و کافی انجام دهد.
برداشت انسان از خودکار آمدی خود از طریق انتخاب فعالیتها، میزان تلاشی که برای یک موقعیت صرف میکند و الگوی فکری، انگیزش و واکنشهای هیجانی افراد هنگام انجام یک فعالیت بر عملکرد فرد تأثیر دارد. پژوهشها نشان داده است که افرادی که خود را کاملاً کار آمد میدانند تفکر و احساساتی دارند که از تفکر و احساسات افرادی که خود را ناتوان میبینند متفاوت است. این افراد به جای این که آینده خود را فقط پیشگویی کنند، آن را شخصاً میسازند (امیر مشتاقی به نقل از یوسفی، ۱۳۸۷، ۳۳).
تحقیقاتی که جهت فهم کوششهای دانش آموزان در مطالعه و یادگیری مؤثر انجام شده است بستر مناسبی را جهت ترکیب پژوهشها در زمینه عوامل شناختی-فراشناختی و انگیزشی فراهم ساخته است. کاربرد راهبردهای مختلف یادگیری خودگردان تحصیلی باعث میشود که دانش آموزان بر چگونگی مطالعه درس خود نظارت داشته باشند. افراد میتوانند باور داشته باشند که رفتار خاصی به بازدههای معین منجر خواهد شد. اما به طور جدی شک داشته باشند که آیا میتوانند فعالیتهای ضروری آن رفتار را اجرا کنند، چنین باوری منجر به انجام رفتار مذکور نخواهد شد. این که فرد معیارهای رفتارش را تا چه اندازهای درست برآورد کرده باشد احساس کارایی شخصی او را تعیین میکند. در نظام بندورا، منظور از کارایی شخصی، احساسهای شایستگی، کفایت و قابلیت در کنار آمدن با زندگی است و ناکامی در برآورده کردن و حفظ معیارها، آن را کاهش میدهد. راه دیگری که بندورا کارایی شخصی را شرح داد، بر حسب ادراک شخص از درجه کنترلی که بر زندگیاش دارد، بود. بندورا معتقد بود مردم میکوشند بر رویدادهایی که زندگی آن ها را تحت تأثیر قرار میدهند، اعمال کنترل کنند تا آینده مطلوب را تحقق بخشند. در چهارچوب نظریه خودکارآمدی، بندورا عنوان کرد که افراد با باورهای قوی در مورد توانایی خود در مقایسه با افرادی که در مورد تواناییها خود تردید دارند در انجام تکالیف کوشش و پافشاری بیشتری را نشان میدهند و در نهایت عملکرد آن ها در تکالیف بیشتر است.
۲-۳-۱-تعاریف خودکارآمدی
-خودکارآمدی، مهارت ادراک شده[۴۲] نیست. خودکارآمدی عبارت است از باور فرد درباره این که «با مهارتهای خودم در شرایط معین میتوانم کاری را انجام دهم» و با باورهای فرد در مورد توانایی، هماهنگی و منسجم کردن مهارتها و تواناییها در موقعیتهای متغیر و چالش برانگیز سر و کار دارد. باورهای خودکار آمدی، پیشبینی ساده درباره رفتار[۴۳] نیست و با «میخواهم انجام دهم» کاری ندارد، بلکه با اینکه «میتوانم انجام دهم» سر و کار دارد.
-خود کارآمدی اسنادهای علّی[۴۴] نیست. اسنادهای علمی و تبیینی برای رویدادها از جمله رفتار و پیامدهایش میباشد. باورهای خود کارآمدی، داوری فرد درباره قابلیت و تواناییهایش در انجام کاری میباشد.
-خودکارآمدی، قصدمندی[۴۵] برای رفتار یا قصدمندی برای دستیابی به یک هدف ویژه میباشد.
-خودکارآمدی، عزت نفس نیست عزت نفس شامل عقیده فرد، نگرش فرد درباره ارزش خودش میباشد.
-خودکارآمدی انگیزه کشاننده یا نیاز به مهار نیست. فرد میتواند نیاز قوی به کنترل در یک موقعیت ویژه داشته باشد در حالی که باورهای ناکارآمدی دربارهٔ همان موقعیت، در وی مسلط باشد.
-باورهای خودکارآمدی انتظارات پیامد[۴۶] نیست. انتظار پیامد رفتار عبارت است از باور فرد درباره این که رفتار خاص ممکن است منجر به یک پیامد خاص در یک موقعیت خاص گردد. اما باورهای خودکارآمدی عبارت است از باور فرد به این که میتواند با یک رفتار خاص پیامدی خاص را منجر شود این تفاوت در شکل مشهود است (بندورا، به نقل از ابراهیمی بخت، ۱۳۸۶، ۱۷).
نمودار ۲- ۶بازنمایی نموداری تفاوت انتظارات اثر بخشی و انظارات پیامد
شخص
رفتار
پیامد
انتظار اثربخشی
انتظار پیامد
منبع: ابراهیمی بخت، ۱۳۸۶، ۱۷
انتظارات پیامد و اثر بخشی (کارآمدی) متمایز هستند، چرا که فرد میتواند معتقد باشد که یک دوره عمل خاص، موجب پیامدهای مشخص میگردد، اما در مورد نحوه انجام آن کنشها مردد باشد.