۱-درجه جدید بودن نوآوری . ۲-جدید بودن در محصول، خدمت و فرایند و یا غیر از این موارد
بر اساس فاکتور اول یعنی جدید بودن، نوآوری ها به طبقات متفاوتی دسته بندی شده اند که مهم ترین طبقه بندی که در این جا نیز مورد نظر میباشد، به دو صورت است: نوآوری های افزایشی، نوآوری های رادیکالی ، منظور از نوآوری رادیکالی، تغییرات جدید در محصول، فرایند و یا ساختارهای سازمانی است. نوآوری افزایشی معمولاً به عنوان تغییرات اساسی در کالا یا ساختارهای موجود تعریف شده است. این مفهوم با بهبود مستمر ارتباط تنگاتنگی دارد. به عبارتی تغییرات در وضعیت موجود که منجر به کاربرد جدیدی شود را نوآوری افزایشی گویند. به گفته ای نوآوری اگر بر اساس کشش بازار ایجاد شده باشد، معمولاً از نوع افزایشی و اگر بر اثر فشار تکنولوژیکی باشد از نوع رادیکالی است.
در طبقه بندی دیگری که بسیار مورد توجه میباشد، نوآوری به صورت زیر طبقه بندی شده است:
۱-نوآوری تکنولوژیکی ۲-نوآوری سازمانی
تفکیک فوق بیشتر مبتنی بر ۵ گروه نوآوری که شوچیتی معرفی کردهاست، میباشد بر این اساس ۲ گروه اول را جزء نوآوری تکنولوژیکی و ۳ گروه آخر را نوآوری سازمانی نام نهاده اند. به عبارتی خلق محصولات، خدمات و یا فرآیندهای جدید و یا توسعه محصولات، خدمات و فرآیندهای موجود را نوآوری تکنولوژیکی میگویند و هر نوآوری غیر از آن را نوآوری سازمانی مینامند. (احمدی و همکاران ، ۱۳۸۸)
نوآوری ها را می توان بر اساس نوع نیز طبقه بندی کرد. شومپیتر بین پنج نوع مختلف نوآوری تفاوت قائل است: محصولات جدید ، روش های تولید جدید ، تأمین منابع جدید، بهره برداری از بازارهای جدید، راه های جدید سازمان دهی کسب و کار.
رویکرد دیگری که مبتنی بر فعالیت های شومپیتر است طبقه بندی نوآوری ها بر اساس میزان بنیادی بودن آن ها در مقایسه با فناوری های موجود است. از این دیدگاه، بهبودهای مستمر بیشتر به عنوان نوآوری های تدریجی یا حاشیه ای شناخته شده اند در مقابل نوآوری های بنیادی همچون معرفی یک نوع کاملاً جدید از ماشین آلات یا انقلاب های فناوری شامل خوشه ای از نوآوری هایی که در کنار هم ممکن است تأثیر وسیع و گسترده ای داشته باشند قرار دارند شومپیتر به طور خاص روی دو دسته آخر که معتقد بود اهمیت بیشتری دارند متمرکز شد. با این وجود، این دیدگاه همیشه مطرح بوده که تاثیر انباشتی نوآوری های تدریجی اگر بیشتر از نوآوری های بنیادی نباشد به اندازه نوآوری های بنیادی است و نادیده گرفتن این تأثیرات منجر به دید نادرست از توسعه اقتصادی و اجتماعی در بلند مدت می شود . به علاوه کسب منافع اقتصادی از نوآوری های بنیادی در بسیاری موارد، مستلزم مجموعه ای از بهبودهای تدریجی است.
کلاین و روز نبرگ بیان کردهاند که بسیاری از نوآوری های مهم اقتصادی در حین انتشار یک محصول یا فرایند تحقق یافته اند. عرضه چیزی در یک محیط جدید اغلب مستلزم میزان قابل ملاحظه ای از سازگاری سازی (و در نتیجه نوآوری تدریجی ) و تغییرات (یا نوآوری های) سازمانی است که میتواند بهره وری و رقابت پذیری را به میزان قابل توجهی افزایش دهد. (حلیمی، ۱۳۸۷)
اما به طور کلی می توان نوآوری ها را به چهار دسته تقسیم کرد:
-
- نوآوری های توسعه ای [۵۸] : ارائه خدمات موجود به کاربران موجود با اعمال اندکی تغییر و بهبود در آن ها
-
- نوآوری های گسترشی [۵۹] : ارائه خدمات موجود به کاربران جدید
-
- نوآوری های تحولی [۶۰] : ارائه خدمات جدید به کاربران موجود
- نوآوری های کامل [۶۱] : ارائه خدمات جدید به کاربران جدید
نوآوری های تحولی و کامل، شانس کمتری برای پذیرش دارند و در صورت عدم بستر سازی، در اکثر موارد توسط مدارس رد میشوند. نوآوری های توسعه ای و گسترشی، بیشترین شانس پذیرش را دارند و چون نیازی کمتر به بستر سازی و زیر ساخت سازی دارند به سهولت در مدارس کشورهای در حال توسعه قابل اجرا هستند (حسینی خواه ، ۱۳۸۷).
۲-۲-۱-۵- فرایند نوآوری
تغییر ایده های خلاق به نوآوری را به منظور تأثیر گذاری بر سازمان، فرایند نوآور گویند. (تولایی، ۱۳۸۷) همچنین فرایند نوآوری عبارت است از توسعه و اجرای ایده های جدید توسط افرادی که در طول زمان در تراکنش با دیگران در درون یک سازمان میباشند. باید توجه داشت که نوآوری یک عمل مجرد نیست، بلکه فرایندی کلی از فرایندهای فرعی مرتبط شده با یکدیگر میباشد. توالی فرایند نوآوری در سازمان را به صورت زیر می توان نشان داد:
تشخیص
توسعه ایده
فعالیت حل مسئله
راه حل
به اجرا درآوردن
به صورت نمایشی
استفاده در سازمان
به صورت کامل
شکل شماره (۲-۲): توالی فرایند نوآوری در سازمان به نقل از تولایی (۱۳۸۷)
عوامل مؤثر بر شکل گیری فرایند نوآوری در سازمان: بر اساس تحقیقات انجام گرفته در شرکت “ایران ترانسفور” به طور کلی پارامترها و عوامل مؤثر بر فرآیندهای نوآوری شرکت ها و سازمان ها را به دو گروه اصلی می توان تفکیک کرد: (احمدی، ۱۳۸۶)
الف) عوامل درونی سازمان ها
ب) عوامل بیرونی سازمان ها
عوامل درونی را “موتور نوآوری” نام نهاده اند که سیستم پیچیده عوامل داخلی تأثیر گذار بر فرایند نوآوری را شامل می شود. عوامل داخلی شامل توانایی و قابلیت یادگیری سازمان ها برای توسعه و خلق محصولات و فرایندهای جدید است.
عوامل خارجی نیز توانایی هایی است که قدرت رقابت و عرضه متناسب با نیاز مشتریان و ذی نفعان را گسترش میدهد.
۲-۲-۱-۶- الگوهای تکامل فرایند نوآوری تکنولوژیکی
فرایند نوآوری تکنولوژیکی، فرایند تبدیل ایده جدید به کالا (محصول، خدمت) و یا فرایند جدید یا کاملاً توسعه یافته است. به عبارتی به گفته فریمن نوآوری مجموعه ای از عملیات فنی، صنعتی و تجاری است. بنابرین به سادگی نمی توان آن را در قالب های خطی ساده تعریف نمود. اما تا قبل از دهه ۸۰ مدل های ارائه شده برای فرایند نوآوری مبتنی بر فرایند خطی ساده تصور می شدند که با تحقیقات پایه، شروع شده و منجر به خلق ایده و در نهایتی تولید کالا یا فرایند جدید میشوند. اما با تحقیقات وسیع تر و بررسی موشکافانه رفتارهای فرایند نوآوری در شرایط مختلف، پیچیدگی هایی مشاهده گردید که دیگر نمی شد آن ها را در یک فرایند خطی خلاصه نمود. لذا فرایندهای غیر خطی مورد ارزیابی قرار گرفتند و محققان مختلفی سعی در شناخت فرایندهای نوآوری نمودند. احمدی و همکاران (۱۳۸۸) به بررسی انواع مدل های این الگوها پرداختند :
۲-۲-۱-۶- ۱-مدل فشار علم [۶۲] :
در طی سال های ۱۹۶۰-۱۹۵۰ فرایند نوآوری بر اساس یک مدل خطی تعریف می شد. در این مدل ساده فرض می شود که نوآوری با تحقیق علمی جدیدی شروع می شود و در مراحل بعد به توسعه محصول، تولید و بازار یابی میرسد و در خاتمه کالا، خدمت یا فرایند جدید با موفقیت به فروش میرسد.