۲-۲-۸- شیوه های انتخاب همسر
انسان در طول حیات خود، پیوسته در حال انتخاب است. انتخاب همسر نیز یکی از مهم ترین انتخابها است که عموم افراد حداقل یک بار در زندگی خود با آن روبهرو میشوند. انسان در هر انتخاب، خواسته یا ناخواسته، ملاکهایی را مبنای انتخاب خود قرار میدهد. تعدادی از این ملاکها قائم به فرد بوده و برخی نیز تقریبا بین همه اعضای یک گروه، فرهنگ یا جامعه، مشترک هستند(نصیری زاده و همکاران، ۱۳۹۰). ملاکهایی که افراد در انتخاب همسر مورد توجه قرار میدهند، یکی از قدیمیترین موضوعاتی است که در حوزه روابط شخصی مورد مطالعه قرار گرفته است. پژوهشهای مختلف ویژگیهایی مانند جذابیت جسمانی[۴۵]، مهربان و فهمیده بودن[۴۶]، شخصیت مهیج[۴۷]، یار و یاور[۴۸]، باهوش[۴۹] با ملاحظه[۵۰]، صادق[۵۱]، قابل اتکاء[۵۲]، خوش صحبت[۵۳] و وفادار بودن[۵۴] را به عنوان شاخص انتخاب جفت و شریک زندگی در افراد مورد تأکید قرار داد.( هولمس و همکاران[۵۵]، ۲۰۰۹؛ باس و همکاران[۵۶]، ۲۰۰۰؛ بارلدس[۵۷]، ۲۰۰۵؛ فیگیردو و همکاران[۵۸]، ۲۰۰۶).
برخی ملاک خود را در ازدواج مبتنی بر عشق و برخی تامین نیازهای مادی، جسمی، عاطفی و هیجانی و برخی ترکیب همه ی این ها میدانند. اغلب ازدواجها در کشورهای غربی، از نوع ازدواجهای دارای آشنایی قبلی به همراه عشق و گاه هوس است(باتابایال،[۵۹] ۲۰۰۲). نتایج پژوهش جهانگیرزاده(۱۳۸۹) در بین دانشجویان دانشگاه شیراز نشان داد که در بین مردان، معیارهای مذهبی، بالاترین اولویت را به خود اختصاص میداد و در بین زنان بالاترین اولویت، اخلاق و رفتار همسر است.
در پژوهش های مختلف، برخورداری از سلامت روان، تطابق عاطفی، هیجانی، همسانی در هوش، تعهد، وفاداری، گذشت، عقاید مشترک، دوستی و صمیمیت، برادری و مساوات و اعتماد از مهم ترین ملا کهای انتخاب همسر و ازدواج موفق ذکر شده است(جبرائلی و همکاران، ۱۳۹۳). اهمیت این موضوع باعث شده که محققان از رشتههای مختلف به بررسی ملاکها و عوامل تاثیرگذار در آن بپردازند. پژوهشها در این زمینه، عوامل چندی را مشخص کردهاست که روابط عاشقانه را تحت تاثیر قرار میدهند. برای چگونگی انتخاب همسر به مواردی مانند انتخاب بر اساس تصادف، همتاهمسری یا گرایش به انتخاب همسر مشابه خود، تکمیل کنندگی یا گرایش به انتخاب فرد مکمل و جذابیت بین فردی، دلایلی مانند سود بردن از روابط عاشقانه(نظریه تبادل اجتماعی)، حفظ هماهنگی در تفکر و ارتباطات اجتماعی خود(نظریه توازن) اشاره شده است(نصیرزاده و همکاران۱۳۹۰).
ترجیحات و ملاک های مشترک انسان ها برای انتخاب همسر [۶۰]، مورد قبول عموم مردم و همین طور بسیاری از رشتههای علمی، از جمله جامعه شناسی، ژنتیک و زیست شناسی تکاملی است اما باس[۶۱] معتقد است که همسرگزینی اساسا پدیده ای روان شناختی است و رشتههای مختلف روان شناسی این پدیده را از منظرهای مختلف مورد بررسی و پژوهش قرار میدهند(باس، ۱۹۹۰؛ به نقل از آقاجانی، ۱۳۹۳). برای چگونگی انتخاب همسر به مواردی مانند انتخاب بر اساس تصادف از میان مجموعه ی محدودی از افراد اساسا شبیه به خود فرد، همتا همسری یا گرایش به انتخاب همسر مشابه خود، تکمیل کنندگی یا گرایش به انتخاب فرد مکمل و جذابیت بین فردی، دلایلی مانند سود بردن از روابط عاشقانه(نظریه ی تبادل اجتماعی)[۶۲] حفظ هماهنگی در تفکر و ارتباطات اجتماعی خود(نظریه ی توازن)[۶۳] اشاره شده است. دیدگاه زیست شناسی تکاملی، تبیین خود دربار هی انتخاب همسر را به این صورت مطرح میکند که انسان خود می شود تا احتمال پخش ژ نهای خود را به حداکثر برساند. در جریان تنازع بقا، شایسته ترین اعضای یک گونه به اندازه ی کافی زنده می مانند که ویژگی های خود را به نسل بعد انتقال دهند(کرین[۶۴]، ۲۰۰۸؛ به نقل از فدایی، ۱۳۹۳).
بنا بر این نیازمند آن هستند که همسری را انتخاب نمایند که خصایصی با کیفیت بالا داشته باشد، اما ویژگی های فیزیولوژیک متفاوت زنان و مردان باعث میگردد که راه کارهای متفاوتی برای پخش ژ نهای خود داشته باشند. برای مثال زنان کمتر از مردان م میتوانند فرزند داشته باشند زیرا حداکثر طی یک دوره ی ۲۵ ساله توانایی بچه دار شدن داشته و هر بارداری نیز ۹ ماه طول می کشد. اما مردان طی دوره ای از بلوغ تا مرگ به لحاظ نظری میتوانند هزاران فرزند داشته باشند. به نظر میرسد به خاطر وجود این تفاوت ها زنان باید انتخابی تر عمل کنند و با گزینش همسری که میتواند منابع مورد نیاز برای بقای فرزندان را تامین کند، سرمایه گذاری خود را به حداکثر برسانند. از سوی دیگر مردان میتوانند با انتخاب همسری که از سلامت و جوانی مورد نیاز برای تولید مثل برخوردار است، سرمایه گذاری خود را به حداکثر برسانند. با این وصف مردان برای جذابیت جسمانی و زنان برای منابع ارزش بیشتری قایل میشوند. طبق این الگو مردان به نشانه های جوانی و سلامتی در همسر توجه بیشتری دارند زیرا این موارد، نشان دهنده ی امکان باروری بالاتر است. درحالی که زنان به طور کلی مردان مسن تر از خود را ترجیح میدهند زیرا وضعیت مالی این مردان غالبا به گونه ای است که امکان فراهم ساختن منابع مالی را دارند(اتو[۶۵]، ۲۰۰۹؛ سوامی و همکران[۶۶]، ۲۰۱۰؛ کنریک و همکاران[۶۷]، ۲۰۱۱).
زیبایی و جذابیت انسان که همواره یکی از مباحث مورد توجه و جنجال بر انگیز در حوز هی روان شناسی و نیز در میان عوام است. در ده هی گذشته یک حوز هی پربار و مولد به ویژه به – پژوهش را ب ه خود اختصاص داده است. نقش جذابیت جسمانی به عنوان یک متغیر مهم و معنی دار در طبق نظریه ی انتخاب انتخاب همسر تأکید شده است جنسی در انتخاب همسر، ادراک جذابیت احتمال پذیرش فرد را بالا م یبرد چرا که افراد زیبا احتمال بارورشدن جف تشان را بنا بر این به نظر میرسد جذابیت – افزایش میدهند فیزیکی انسان ها علامت مهمی از ارزش همسری آن ها باشد که در انتخاب همسر مورد استفاده قرار میگیرد.
باس در پژوهش ملاک های همسرگزینی ۳۷ فرهنگ متفاوت نشان داد که با وجود پراکندگی های منحصر به فرد فرهنگی مربوط به هر نمونه ، اگرچه اشتراک عمده ای میان تمام نمونه ها وجود داشت اما در عین حال هر فرهنگ در ملا ک های همسرگزینی تربیت خاص خود را دار ا است. در مقایسه ی نمونه ی ایرانی پژوهش مذکور با سایر نمونه های خاورمیانه، کمترین اشتراک با میانگین های بینالمللی مربوط به نمونه ی ایرانی بوده است (باس، ۱۹۹۰؛ به نقل از بصیرزاده و همکاران، ۱۳۹۳). در پژوهشی که با دانشجویان دانشگاه شیراز انجام گرفت به ۴ ملاک تعهد، پاکدامنی، اخلاق و سلامت به عنوان مهم ترین ملاک ها در گروه زن و مرد ، متاهل و مجرد اشاره شد . ضمن آن که عوامل مالی نیز یک ملاک مهم در انتخاب همسر زنان بود . ملاک ظاهر و قیافه ی همسر در گروه مردان (چه مجرد و چه متاهل ) در مقایسه با ملاک های دیگر کم اهمیت تر بود (سمائی و همکاران، ۱۳۸۹). در پژوهش دیگری که در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی یزد انجام گرفته است به اهمیت ۵ ملاک : با ایمان بودن، خوش اخلاقی، مسئولیت پذیری، وفاداری و جذابیت جسمانی در دانشجویان تأکید شده است(هرازی و همکاران، ۱۳۸۸).