چرا کشور ما شده زیر دست
چرا رشته ی فلک از هم گسست؟
چرا هر که آید ز بیگانگان
پـی قتـل ایـران ببـندد میــان؟
چرا جان ایرانیان شد عزیز
چـرا بـر ندارد کسی تیغ تـیز؟
برایند دشمن ز ایران زمین
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت nefo.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
کـه دنیا بود حلقه، ایـران نگین
(احمدی و زمانی، ۳۲:۱۳۹۰)
«زنده یاد فریدون مشیری با جدّیت شعر را دنبال می کرد و به شدّت هم مورد استقبال گروه های جوان و علاقمندان به شعر قرار می گرفت تا جای که بعضی از آثار مشیری مانند «کوچه» تمام گروه های اهل ذوق و کسانی که به نوعی با شعر آشنایی داشتند را مجذوب خود کرده بود» (شکوهی، ۳۱:۱۳۸۹)
مشیری، خود درباره ی زندگی از کودکی هایش تا بزرگسالی این چنین توضیح می دهد: «بنده در سیام شهریور ماه ۱۳۰۵ در تهران به دنیا آمدم. تا هفت سالگی در تهران تا کلاس دو و سه ابتدایی به مدرسه رفتم و به علّت مأموریت پدرم در خراسان، ما به مشهد منتقل شدیم و تا کلاس دهم در مشهد بودیم. شهریور ۱۳۲۰ که همه از هر جا به سویی می گریختند و روس ها هر روز مشهد را بمباران می کردند، ما دوباره به تهران – زادگاهمان- برگشتیم و من بقیه دبیرستان را در تهران ادامه دادم. پس از آن در کنکور در رشته ادبیات قبول شدم، به دانشگاه تهران رفتم و در کنار آن رشته ی روزنامه نگاری را هم می خواندم. از بچگی به شعر خیلی خیلی علاقه داشتم و در خانهمان چندین کتاب- که پدر و مادرم هم بسیار به شعر علاقه داشتند- بود که من آنها را بسیار خوانده بودم و با تعحب بسیار به شما بگویم که من آنقدر حافط را در هفت هشت سالگی خوانده بودم که وقتی در کلاس سوم دبستان، زنگ انشاء: معلم از من خواست که انشاء بخوانم، من آن را به زبان شعر گفته بودم و در همان هفت سالگی یعنی به اصطلاح کلاس چهارم (اگر درست باشد، اگر هم نباشد مربوط به حافظه من است که قند زیاد کمی حافظه مرا زایل کرده) به هر حال از بچگی فردوسی، سعدی، حافظ، عارف قزوینی، ایرج میرزا، خسرو و شیرین نظام و بقیه آثار نظامی، همه اینها را میخواندم و بسیاری حفظ بودم. در مدرسه زنگ انشاء معلمی داشتیم که
می خواست به هر حال شعر بشنود، به خاطر این که من تمام بچه های کلاس را در مشاعره به حرف لام میبستم. نمیدانم این حرف را کی به من القاء کرده بود که این کلمهی سختی است و در مشاعره وقتی از کسی لام بخوای (یک شعر بگویی که آخرش لام باشد) نمی تواند پاسخ دهد. من خوب یادم هست که معلم انشاء ما زنگ تفریح مرا به دفتر برد، گفت: پسر جان، آن شعر حافط را که می خواندی، دوباره بخوان! گفتم که: دل داده ام به یاری، عاشق کُشی نگاری/ مرضیه السجایا، محموده الخصایل. این برای این بود که من لام را انتخاب کرده بودم و او قطعه نمیتوانست جواب دهد» (شهسواری، ۹۵:۱۳۸۰).
فریدون مشیری در دوران شاعری خود، در هیچ عصری متوقف نشده، شعرش بازتابی است از همهی مظاهر زندگی و حوادثی که پیرامون او در جهان گذشته و همواره، ستایشگر خوبی و پاکی و زیبایی و بیانگر همهی احساسات و عواطف انسانی بوده و بیش از همه خدمتگزار انسانیت است. فریدون مشیری، سالها در برخی از مجلات معروف سالهای گذشته همچون ماهنامه سخن، مجله گشوده، سپید و سیاه قلم زده و همکاری نزدیکی با نشریات داشته است.
او در سال ۱۳۳۳ ازدواج کرد و دو فرزند بهنام های بهار و بابک داشت که هر دو دانشگاه را به پایان رسانده و در کنار آثار او، ثمره زندگی او بودند.
مشیری دربارهی طبع شاعریاش در سال های نخست زندگی دوران نوجوانی اش، تأثیر آثار نظامی و حافظ و سعدی را در پرورش روحیه ی شاعریاش، مستقیم و فراوان میداند: «در سالهای دور تحت تأثیر نظامی، حافظ و سعدی غزل می گفتم. بعد چون روزگاری پیش آمد که واقعاً یقین شد که زبان غزل دیگر زبان این دوره نیست. ولی زبان تغزل هست. تغزل چند سطر اول غزل است که برای لطافت و زیبایی است. خود غزل یعنی مغازله. مغازله هم یعنی عشق بازی با معشوق است. حال میبینیم تمام کسانی که مدعی هستند بعد از حافط غزل گفتهاند، به بیراهه رفته اند، اشتباه میکنند. یا همان اصطلاحات حافظی را به کار میبرند. به صدر مصطبهام مینشاند اکنون دوست. مصطبه جای بلندی در محافل عمومی بوده که گوینده یا شاعر آنجا مینشسته است. شاعر آن زمان خوشخوان داشته یعنی احتمالاً خودش شعر را نمیخوانده به کسی میداده با صدای رسا از این طرف یا آن طرف صدایش میآمد… من اولین کتابم را به نام تشنه طوفان با دو مقدمه یکی از مرحوم استاد شهریار که آن زمان در اوج شهرت بود [چاپ کردم]» (همان:۹۶).
آثار مشیری عبارتند از ۱۲ مجموعه شعر که به ترتیب انتشار عبارتند از:
تشنهی طوفان (۱۳۳۴)، گناه دریا (۱۳۳۵)، ابر و کوچه (۱۳۴۶)، بهار را باور کن (۱۳۴۷) ، از خاموشی (۱۳۵۶)، مروارید مهر (۱۳۵۷)، آه باران (۱۳۶۷)، از دیار آشتی (۱۳۷۱)، با پنج سخن سرا (۱۳۷۲)، لحظهها و احساس (۱۳۷۶)، آواز آن پرنده غمگین (۱۳۷۶)، تا صبح تابناک اهورایی (۱۳۷۹)، که همگی بصورت کلیات شعر مشیری در مجموعه «بازتاب نفس صبحدمان» در دو مجلّد توسط نشر چشمه به چاپ رسیده است.
مشیری در سوم آبان ماه ۱۳۷۹ دیده از جهان فرو بست. دو مجموعه شعر «دریچه ی ماه» و «نوایی هماهنگ باران» پس از مرگش توسط فرزندش منتشر گردید. بخشی از پیام پائولو کوئیلو نویسندهی برزیلی، «کوه پنجم» و «نامه های عاشقانه یک پیامبر» به مناسبت درگذشت شاعر معاصر، فریدون مشیری در ذیل می آید که توسط آرش حجازی ترجمه گردیده است: «تأثیرگذارترین لحظهی سفرم به ایران، لحظهی ورودم به شیراز بود. نیمه شب وارد شدیم به آرامگاه حافظ، برزگترین شاعر ایران رفتیم. شب رفتیم در خلوت حافظ را ببینیم. امّا نزدیک به یکصد نفر در آرامگاه حافظ بودند؛ و ناگهان همه شروع به خواندن شعر کردند. دچار خَلسه شدم. قلبم به درد آمد. در آن لحظه، شعر بر تمامی مرزها غلبه کرده بود می توانستم روح آنها را درک کنم و مطمئنم که آنان نیز مرا درک می کنند.
در سفرم به ایران این افتخار را داشتم که در جمع نویسندگان و متفکران ایرانی، با آقای مشیری آشنا شوم و دست او را بفشارم و اینک دریغ، پنج ماه از این برخورد نگذشته است که می شنوم او رفته. شاعر این عطیه را دارد که روحش را در شعرش می دمد و از آن پس، کالبدش آنها واسطه ای برای تجلّی این روح خواهد بود. روح هنرمند این عطیه را دارد که تا ابد در میان مردم می زید و با مردم رهسپار واپسین روز حیات می شود. امّا افسوس، چشم های مهربان این شاعر بسته شده است. کسی که در یک لحظه تلاقی نگاههایمان، به من امید بخشید که شعر ایران نموده است و برای شناختن مردم ایران، تنها خواندن آثار شاعران بزرگ و کهن این سرزمین و شگفت انگیز کافی نیست، که شعر هنوز در ایران زنده است و شاعرانش هنوز عشق را می آموزند. مطمئنم که مردم ایران شاعرانشان را عاشقانه دوست دارند. مرا در این عشق سهیم بدانید و درد وداع با این عاشق. پائولو کوئیلیو، ریودوژانیرو، ۲۶ اکتبر ۲۰۰۰» (حجازی، ۱۳۷۹: ۳۴۱-۳۴۰).
مشیری شاعری است صمیمی و صادق که شعرش آینهی تمام نمای احوال و صفات اوست. کلام مشیری، منزه و محترم است. او شاعری است ادیب که در همه حال حرمت زبان و اهل زبان را حفظ می کند. اندیشههایش انسان دوستانه و نجیب است و برای احساسات و عواطف عاشقانه از لطیفترین و زیباترین واژه ها و تعبیرها سود میجوید. مشیری، نه اسیر تعصبات سنت گرایان شد، نه مجذوب نوپردازان افراطی. راهی را که او برگزید، همان حالت بنیانگذاران شعر نوین ایران بود. به این معنا که، او شکستن قالبهای عروضی و کوتاه و بلند شدن مصرع ها و استفادهی بجا و منطقی قافیه را پذیرفته و از لحاظ محتوی و مفهوم هم با نگاهی تازه و نو به طبیعت، اشیاء، اشخاص و آمیختن آنها با احساس و نازک اندیشیهای خاص خود، به شعرش چهرهای کاملاً مشخص داده بود.
۲-۱۱- پیشینه تحقیق
پایاننامه «ریشهشناسی اساطیر تاریخی، عرفانی و دینی در هشت کتاب سهراب سپهری»، دانشجو: مهناز کریمی، استاد راهنما: سیّد منصور جمالی، تابستان ۹۲، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری: در این پژوهش، نگارنده پس از تعاریف جامع در فصل دوّم پایاننامه، به بررسی عناصر اسطورهای در شعر سپهری در سه سطح تاریخی، دینی و عرفانی پرداخته است. نکته مهم در این پژوهش، تحلیل ابعاد مختلف شعر سپهری بر پایهی اسطورهشناسی بود که منجر به گرهگشایی در برخی محتوا و ترکیبسازی اشعار او شد.
مقاله «اسطوره در شعر نیما و نازک الملائکه پیشگامان شعر جدید پارسی و تازی»، نویسندگان: گوهر علمداری و افسانه مرادی، نشریه: مطالعات ادبیات تطبیقی، بهار ۱۳۹۰ – شماره ۱۷ (علمی-ترویجی) (۱۲ صفحه – از ۵۳ تا ۶۴). مقایسهی ادبیات دو ملت که از نظر زبان و جغرافیای سیاسی با هم تفاوت دارند، به کشف اندیشهها و تحولات ادبی مشترک می انجامد و نشان میدهد دو شاعر علیرغم تفاوت زبانی تا چه اندازه در سبک و محتوا به هم شبیه و دارای چه شباهات و مشترکات روحی هستند. در راستای این نگرش، اسطوره پردازی در آثار دو شاعر نوگرای پارسی و تازی – نیما و نازک الملائکه – مورد مقایسه قرار گرفت و روشن شد که آنان به دلیل خفقان سیاسی حاکم بر جامعه شان مجبور بودند برای طرح اندیشه های جدید و بیان مشکلات اجتماعی و سیاسی، از اسطورههای کهن و نو بهره جسته و به خلق اسطورهها و نمادهای جدیدی دست یازیدند و تحولی شگرف در شعر معاصر کشورشان به وجود آوردند.
مقاله «بررسی و تحلیل عناصر و مؤلفههای اسطورهای در اشعار قیصر امینپور بر مبنای دیدگاه لارنس کوپ» نویسندگان: مصطفی گرجی، فاطمه محمدی، نشریه: ادبیات پایداری، سال سوم؛ پاییز ۱۳۹۰ و بهار ۱۳۹۱ – شماره ۵ و ۶ (علمی-پژوهشی) (۲۶ صفحه – از ۳۸۵ تا ۴۱۰). در این مقاله سعی شده است با عنایت به اهمیت نظریه «لارنس کوپ» در طبق بندی الگوهای اسطورهای در محورهای اسطوره آفرینش، شخصیت/ قهرمان، فرجام، نجات و… و نقش قیصر به عنوان یکی از شاعران انقلاب اسلامی و ادبیات متعهد که از اسطوره و مولفههای اسطورهای در روساخت و ژرف ساخت بهره برده است، مجموعه اشعار او را با توجه به پارادایم و الگوهای اسطورهای بررسی و تحلیل شود.
مقاله «اسطوره در شعر حمید مصدق» نویسندگان: عبدالله حسن زاده میر علی، سیده هاجر حسینی کلبادی، نشریه: ادبیات پارسی معاصر، بهار و تابستان ۱۳۹۱ – شماره ۳، (۱۶ صفحه – از ۴۹ تا ۶۴).
مقاله «دین و اسطوره»، نویسنده: حسن جعفری، نشریه: پژوهشنامه ادیان، پاییز و زمستان ۱۳۸۸، شماره ۶، (۲۸ صفحه – از ۲۷ تا ۵۴).
مقاله «اسطوره، کلید رویارویی با درک جهان؛ مقدمه تحلیلی در باب اسطورهشناسی»، نویسنده: حمیرا زمردی، نشریه: آزما، مهر ۱۳۸۹ – شماره ۷۳، (۳ صفحه – از ۴۰ تا ۴۲).
فصل سوم
روش تحقیق
۳-۱- مقدمه
روش تحقیق یعنی چگونگی به کارگرفتن ابزارهای پژوهش برای نیل به اهداف آن. برپایهی این تعریف میتوان گفت که تحقیقات مختلف ، باتوجه به هدفی که دارند، در دستهه ای مختلفی با روشها و ابزارهای مختلف پژوهشی قرار میگیرند.
۳-۲- نوع روش تحقیق