مدل ارائه خدمات گسترده به مصرف کنندگان و سازمانهای خصوصی
ارائه خدمات به افراد و خانوادهها
برخی از خدماتی که تحت این مدل کسبوکارهای خانگی میتوان ارائه نمود عبارتند از: نظافت و نگهداری ادارات، دفترداری سازمانها، خدمات امنیتی و نظارتی و نیز سایر خدمات مرتبط.
برخی از خدماتی که میتوان در این حوزه به افراد و خانوادهها ارائه نمود عبارتند از: انجام تعمیرات جزئی منازل، نگهداری از اعضای سالمند خانواده، تدریس و غیره.
۲-۳-۲- چالشها و موانع توسعه مشاغل خانگی
رودگرنژاد و کیاکجوری به ارائه مدلی مفهومی از چالشها و موانع توسعه کسبوکار خانگی به شکل زیر میپردازند (رودگرنژاد و کیا کجوری،۱۳۸۹: ۴).
شکل شماره ۲-۱- موانع توسعه مشاغل خانگی (رودگرنژاد و کیا کجوری،۱۳۸۹: ۴)
۲-۳-۳- کسبوکار خانگی در ایران
کسبوکارهای خانگی در ایران سابقهای دیرینه دارد. بسیاری از صنایع دستی که امروزه هم وجود دارند، در منازل و محل سکونت افراد تولید میشده اند (احمدی و دیگران، ۱۳۸۷: ۴). طبق تحقیقات انجام گرفته در مورد پتانسیل بازار کسبوکار خانگی در آفریقا و خاورمیانه در سال ۲۰۰۹، کشور ایران رتبهی ششم (با سهم ۷٫۱۹ درصد در آفریقا و خاورمیانه) پس از کشورهای ترکیه، عربستان صعودی، آفریقای جنوبی، پاکستان و مصر کسب نموده است. همچنین شهر شیراز با رتبهی ۴۰۸ بین شهرهای جهان و رتبهی ۵ بین شهرهای ایران (پس از شهرهای تهران، مشهد، اصفهان و تبریز) ۶٫۱۱ درصد از سهم مشاغل خانگی کل کشور و ۰٫۰۴ درصد از سهم کسبوکار خانگی جهان را به خود اختصاص داده است (پارکر[۲۵]، ۲۰۰۹: ۳۶). اقتصاد ایران دارای ظرفیت فراوانی برای گسترش کسبوکار خانگی میباشد. همچنین برای جوانان، مشاغل خانگی نقطه شروع مناسبی برای راهاندازی کسبوکار شخصی است، زیرا راهاندازی آن در مقایسه با دیگر انواع کسبوکار آسان و کم هزینه میباشد (انتظاریان و طهماسبی، ۱۳۸۹: ۸۴).
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
برنامه ریزی برای ارتقای آموزش علمی و تخصصی اینگونه مشاغل و زمینهسازی برای دسترسی سریعتر به بازار فروش و از همه مهمتر تنظیم بازار برای اقتصادی شدن این قبیل فعالیتها موجب شده است کارکرد اقتصادی این مشاغل همتراز سایر فعالیتهای مهم اقتصادی باشد (انتظاریان و طهماسبی، ۱۳۸۹: ۸۴). اگر بخواهیم مشاغل خانگی را به صورت پایدار و در تراز جهانی و برای صادرات در نظر بگیریم، نیازمند مجموعه ای از عوامل هستیم که علل اصلی موفقیت کشورهای دیگر در این زمینه تلقی میشود و از جمله آنها؛ بهکارگیری سیاستهای تشویقی و حمایتی از صنایع کوچک به خصوص تولیدات خانگی و بهره گیری از آخرین پدیده های فناوری، اتخاذ راهکارها و راهبردهای توسعه صادرات تولیدات خانگی، سیاستهای حمایت در بازاریابی، بازارشناسی و تبلیغات در سطح جهانی، توسعه همه جانبه توانمندیهای فنی و تکنولوژیکی نیروهای فنی شاغل در منازل، تشویق و ترغیب کارکنان خانگی به استفاده از نوآوری و خلاقیتهای تولید محصولات ویژه و منحصر بفرد و یا افزایش چشمگیر کیفیت تولیدات، تأمین نیازهای مالی و اعتباری از طریق تعدیل سیاستهای پولی و مالی برای تأمین نیازهای مالی و امثال آن در امر تولیدات خانگی و بازنگری در مورد سیاستهای مالیاتی، محدودیتهای بازرگانی، صادراتی و قوانین حقوقی از عوامل مهم و قابل توجه برای دستیابی به موفقیت در اجرای مشاغل خانگی به شمار میرود (رودگرنژاد و کیا کجوری،۱۳۸۹: ۷).
۲-۴- تحقیقات خارجی
– هلمز و دیگران[۲۶] (۱۹۹۷)، در مقاله ای به بررسی مباحث جنسیت در عملیات و آموزش کسبوکار خانگی میپردازد. نمونهی آماری این تحقیق ۲۲۸ نفر از صاحبان کسبوکار خانگی کشور استرالیا میباشد. نتایج نشان میدهد که تفاوتهای جنسیتی به طور معناداری با عملیات کسبوکار خانگی مثل دلایل راهاندازی کسبوکار خانگی، شیوهی زندگی و سن صاحب کسبوکار و کمکهای کسبوکار مرتبط میباشد. همچنین مطالعات نشان داد که بعضی از مباحث آموزشی به طور معناداری با نوع آموزش ترجیحی متفاوت میباشد و درصد بالایی از مردانی که عمدتاً کسبوکار خانگی خود را شروع نمودهاند پس از بازنشستگی آنها بوده است. در این مطالعه مهمترین دلیل زنان برای شروع کسبوکار خانگی در پاسخگویی به عوامل خانوادگی مثل داشتن فرزند، گذراندن وقت بیشتر با فرزندان میباشد. در این پژوهش پیشنهاد شده است که داشتن فرزند در خانه بر صاحبان کسبوکار خانگی زن در سطوح مختلف تأثیر گذار است و ممکن است که باعث احساس انزوای اجتماعی بیشتر گردد زیرا آنها با حضور فرزندان احساس محدودیت بیشتری می نمایند.
– مطالعه لاسکاکو و اسمیت-هانتر (۲۰۰۴)، به مقایسهی زنان مشغول در کسبوکار خانگی با همتایانشان، که کسبوکار خود را در بیرون از خانه انجام میدهند، میپردازد. دادههای این پژوهش از «پروژه های کسبوکار کوچک شمال ایالت نیویورک[۲۷]» به دست آمده است که پاسخگویان به صورت تصادفی از لیست کسبوکار کوچک انتخاب شدهاند. تعداد نمونه این پژوهش ۳۲۳ از زنانی میباشند که ۹۴ نفر از آنها صاحب کسبوکار خانگی و ۲۲۹ نفر صاحب کسبوکار در مکانهای دیگر هستند. نتایج نشان میدهد که زنانی که صاحب کسبوکار خانگی هستند در مقایسه با همکارانشان کمتر دچار تعارضات خانوادگی میشوند و در عین حال کسبوکار آنها موفقیت اقتصادی کمتری نسبت به همتایانشان، که دارای کسبوکار خانگی نیستند، دارند.
– لی و جونز[۲۸] (۲۰۰۸)، به بررسی شبکهها، ارتباطات و یادگیری در طول راهاندازی کسبوکار (خلق سرمایهی اجتماعی شناختی) میپردازند. این پژوهش مقایسه ای، ویژگیهای سرمایهی اجتماعی کسبوکارهای نوپا که از طریق ارتباطات حضوری و الکترونیکی ایجاد شده است را مورد بررسی قرار میدهد. کارآفرینان نوپا در این مطالعه به دو گروه کارآفرینان با تحصیلات رسمی و کارآفرینان آموزش دیده تقسیم شده است. روش جمع آوری اطلاعات مصاحبه نیمه ساختار یافته میباشد. یافته های کیفی و کمی وجود رابطه قوی بین دو گروه فوق را در ارتباطات حضوری نشان داد. همچنین یافته ها بیانگر تفاوتهای معناداری بین توانایی دو گروه کارآفرین برای بهرهمندی از ارتباطات الکترونیکی میباشد؛ کارآفرینان آموزشی که دارای تحصیلات رسمی پایینی میباشند از ایمیل به طور ناخواسته استفاده مینمایند و قادر به دسترسی به منابع شبیه گروه کارآفرین دارای تحصیلات رسمی نیستند. نتایج نشان میدهد که کارآفرینان آموزشی کمتر قادر به خلق سرمایهی اجتماعی شناختی الکترونیکی هستند و بنابراین یادگیری و توانایی کسب پشتیبان کسبوکار که شامل حمایت احساسی، اطلاعاتی، مشورتی، تجهیزات و معارفه میباشد، در این گروه محدود میگردد.
– واشینگتن[۲۹] (۲۰۰۸)، در رسالهی خود به بررسی خصوصیات کارآفرینان زن موفق در مشاغل خانگی میپردازد. این پژوهش با بهره گرفتن از مصاحبه با ۲۰ نفر زنان شاغل کسبوکار خانگی (۱۶ نفر کارآفرین خانگی موفق و ۴ نفر کارآفرین ناموفق) ضمن تحلیل انگیزه های این افراد در ایجاد این نوع از کسبوکار، به بیان خصوصیات مورد نیاز به منظور موفقیت در کارآفرینی خانگی زنان میپردازد. با توجه به این پژوهش از انگیزه های ایجاد کسبوکار خانگی میتوان به انعطاف، تحسین دیگران، رئیس خود بودن، مراقبت از فرزندان، آزادی، سودآوری و خلاقیت نام برد.
– والکر و همکاران (۲۰۰۸)، در مقاله ای به بررسی کسبوکار خانگی به عنوان راه حلی برای حل تعارضات نقش زنان و تعادل بین نقشهای کار و خانواده میپردازد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه بوده است و تعداد نمونه ۶۲۶ نفر از صاحبان کسبوکار خانگی در غرب استرالیا میباشند. اطلاعات جمع آوری شده در مورد خصوصیات کسبوکار و به خصوص موضوعات مشاغل خانگی مثل دلایل ترجیح دادن یک کسبوکار خانگی، مدیریت و برنامه ریزی، تسهیل رشد و موانع میباشد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که عاملی که باعث جذب شدن به راهاندازی کسبوکار خانگی شده است، عمدتاً انعطاف در شیوهی زندگی و توانایی در تعادل بین کار و خانواده میباشد. اما این فواید برای زنان نسبت به مردان چشمگیرتر میباشد. جنسیت فی نفسه یک عامل تعیین کننده در علت شروع یک کسبوکار خانگی نیست. عامل تعیین کننده مهمتر موضوع وابستگی میباشد. از نتایج این مطالعه این است که خود اشتغالی، به خصوص از طریق کسبوکار خانگی، میتواند بعضی از نیازهای زنان برای تعادل کار و خانواده را حل نماید. اگرچه این عامل نمیتواند یک راه حل مناسب برای همه زنان، به خصوص کسانی که به دنبال پاداشهای حرفه ای و مالی بالایی هستند، باشد.
– تاگارت[۳۰] (۲۰۰۹)، در رساله دکتری خود به بررسی شبکهها (رسمی و غیررسمی) و اجزای وابسته اعتماد، مشارکت و عمل متقابل بر مشاغل خانگی در کشور استرالیا میپردازد. نمونه تحقیق در حدود ۳۵۰ نفر از صاحبان مشاغل خانگی استرالیا بوده است. نتایج تحقیقات نشان میدهد که شبکههای غیررسمی منابع حیاتی اطلاعات میباشند که میتوانند بر بهبود اجزای وابسته اعتماد، مشارکت و عمل متقابل تأثیر گذار باشد. همچنین این تحقیق به این نتیجه دست یافت که در حالی که تجارب منفی مشاغل خانگی وجود دارد، شاغلان خانگی باسابقه تر به طور مثبتی در شبکههای رسمی به امید به دست آوردن سود بیشتر مشارکت میکنند.
– پژوهش تامپسون و همکاران[۳۱] (۲۰۰۹)، به بررسی ویژگیهای کارآفرینان خانگی انگلستان می پردازد. این مطالعه خصوصیات زنان خود اشتغالی که کسبوکارشان را از خانه شروع کرده اند، مورد بررسی قرار میدهد. اطلاعات این پژوهش از تحقیقات «دیدبان کارآفرینی جهانی[۳۲]» انگلستان از سالهای ۲۰۰۵ و ۲۰۰۶ به دست آمده است که تعداد آنها ۶۲۱۷۳ بزرگسال ۱۸-۴۶ سال میباشد و با مصاحبهی تلفنی مورد بررسی قرار گرفتهاند. نمونه این پژوهش ۱۰۱۲ نفر از زنان صاحب کسبوکار میباشد که ۶۴۵ نفر صاحب کسبوکار خانگی و ۳۵۸ نفر فاقد کسبوکار خانگی میباشند. نتایج این مطالعه نشان میدهد که تعداد زیادی از زنانی که سطح پایینی از منابع کارآفرینی را دارا میباشند راغب به راهاندازی کسبوکار خانگی میباشند. همچنین از یافته های این پژوهش میتوان به این نکته اشاره نمود که احتمال بیشتری دارد که صاحبان کسبوکار خانگی خواهان ایجاد کسبوکار نیمه وقت باشند.
– چانگ و همکاران[۳۳] (۲۰۰۹)، با بهره گرفتن از دیدگاه منبع محور، سرمایهی اجتماعی و تئوریهای شبکه، یک مدل را توسعه دادهاند که چگونگی تأثیرگذاری سرمایهی اجتماعی خانوادگی، به علاوه، سرمایهی دانشی کارآفرینان و سرمایهی اجتماعی بیرونی بر پروسهی سرمایه گذاری مورد بررسی قرار میدهد. مدل با نمونه ای با تعداد ۸۵ نفر از کارآفرینان نوپای اسپانیایی آزمایش شده است. نتایج نشان میدهد که سرمایهی اجتماعی خانوادگی، که به عنوان حمایت خانوادگی اندازه گیری شده است، منجر به آمادگی سرمایه گذاری و تصمیمات راهاندازی میگردد و دارای تأثیر مستقیم و غیر مستقیم بر سرمایه گذاری میباشد.
– رادرگویس و سانتو[۳۴] (۲۰۰۹)، تفاوتهای جنسیتی در پروسهی ایجاد کسبوکار را بررسی مینمایند. همچنین به تحلیل سرمایهی اجتماعی شناختی و ساختاری تأثیر گذار بر رفتارهای ترویج کننده و نوع بنگاهی که توسط کارآفرینان ایجاد میشود، میپردازند. بدین منظور در ابتدا یک چارچوب تئوریکی توسعه میدهند و سپس تحلیل تجربی از نمونه ای از زنان کارآفرین نوپا در جنوب اسپانیا انجام میدهند. ابزار جمعآوری اطلاعات پرسشنامه میباشد. روش نمونه گیری گلولهی برفی میباشد و حجم نمونهی مورد بررسی ۴۸ نفر میباشد که ۲۷ نفر از آنان زن و ۲۱ نفر مرد هستند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که اغلب رفتارهای ترویج کننده کارآفرینی مهم، چون ایدههای کسبوکار برای شرح یک برنامه کسبوکار یا خلق یک شبکهی اجتماعی بیشتر توسط مردان کارآفرین و کمتر توسط زنان کارآفرین توسعه یافتهاند. همچنین نتایج نشان داد که انگیزه های زنان کارآفرین برای راهاندازی کسبوکار بیشتر تحت تأثیر شیوه های تبعیض آمیز بازار کار نسبت به انگیزه های درونی مثل نیاز به استقلال میباشد.
– کاتیلا[۳۵] و اوستن[۳۶] (۲۰۱۱)، در پژوهشی به بررسی نقش سرمایه اجتماعی در راهاندازی فرایند کسبوکار رستورانهای چینی و ترکیهای در فنلاند میپردازند. این مطالعه بر نقش سرمایهی اجتماعی در راهاندازی کسبوکار رستوران تاکید میکند و چگونگی تفاوت بین این دو گروه در دسترسی به پیوند و ارتباط سرمایهی اجتماعی را توضیح میدهد. در این پژوهش روش جمع آوری اطلاعات مصاحبه میباشد که در مجموع، ۲۱ مصاحبه با صاحبان کسبوکار (۱۲ رستوران دار چینی و ۱۱ رستوران دار ترکیهای) انجام گرفته است. این مطالعه نشان میدهد که کارآفرینان برای دوام کسبوکار خود نیازمند استفاده از سرمایهی اجتماعی میباشند و تاکید میکند که تفاوت در فعالیتهای کسبوکار دو گروه مطالعه میتواند با تفاوت در دسترسی به انواع متفاوت سرمایه اجتماعی توجیه گردد. برخلاف تشابهات عمومی بین گروه ها، با دقت در پروسههای راهاندازی و فعالیتهای کسبوکار در مییابیم که الگوها و پروسهها با الگوهای ورودی به فنلاند یعنی این که کسی که وارد فنلاند میشود چرا و چگونه وارد این کشور شده است، مرتبط میباشد.
۲-۵- تحقیقات داخلی
– مظلوم خراسانی و اصغرپور ماسوله (۱۳۸۴)، به سنجش سرمایهی اجتماعی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی مشهد و عوامل موثر بر میزان آن میپردازند. در این پژوهش سرمایهی اجتماعی، کمیت و کیفیت روابط اجتماعی فرد در محل زندگی است که سه بعد مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی و انسجام اجتماعی برای آن در نظر گرفته شده است و این سه بعد هرکدام در چهار نوع رابطهی اجتماعی شامل روابط فرهنگی، روابط اجتماعی، روابط سیاسی و روابط اقتصادی سنجیده شده است. روش مورد استفاده در این مطالعه، پیمایش و ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده ها، پرسشنامه ساخته شده توسط پژوهشگر بوده است. جامعه آماری دانشگاه علوم پزشکی مشهد با حجم ۵۳۸۳ بوده است. نمونه گیری به روش طبقه بندی شده سیستماتیک انجام شده که طبقات، دانشکده محل تحصیل و جنس دانشجویان میباشد و تعداد نمونه به دست آمده ۲۲۴ نفر میباشد. در این پژوهش میزان سرمایهی اجتماعی دانشجویان در منطقه محل سکونت دائم آنها در یک طیف ۵ قسمتی، ۲٫۶۶ و میزان سرمایهی اجتماعی دانشجویان در دانشگاه، در همین طیف ۳ به دست آمده است. در بررسی عوامل موثر در تحلیل چند متغیری، مهمترین عوامل موثر مثبت به ترتیب اهمیت شامل میزان سرمایه فرهنگی فرد، میزان امنیت در محله، میزان شبکههای اجتماعی در محله، متأهل بودن فرد و وضعیت اقتصادی هم محله ای ها میباشند. در این تحلیل خود پنداره فرد با میزان سرمایهی اجتماعی وی در محل، دارای رابطه معنیدار منفی میباشد.
– احمدی فیروزجائی و دیگران (۱۳۸۵) به مقایسه سرمایهی اجتماعی کشاورزان عضو و غیر عضو تعاونیهای تولید روستایی میپردازد. مدل پژوهشی مورد استفاده، مدل پاتنام میباشد که سرمایهی اجتماعی را به ۲ شکل درون گروهی و برون گروهی میسنجد. در این تحقیق مؤلفه های سرمایهی اجتماعی درون گروهی شامل اعتماد بین شخصی، تعاون اجتماعی، تعامل اجتماعی، تضاد اجتماعی، شبکه روابط غیررسمی و میزان مبادله اطلاعات با اعضای نظام اجتماعی میباشند. همچنین مؤلفه های سرمایهی اجتماعی بین گروهی شامل اعتماد به غریبهها، اعتماد به نهادها، مشارکت اجتماعی، شبکه روابط رسمی و مبادله اطلاعات با خارج از نظام اجتماعی هستند. این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی میباشد که به روش پیمایشی انجام گرفته است و جامعه آماری ۵۷۴۶ بهره بردار کشاورز بودهاند که نمونه ای به حجم ۳۶۲ نفر با بهره گرفتن از فرمول کریسی و مورگان مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های این تحقیق نشان میدهد که اختلاف معناداری بین دو گروه (عضو و غیر عضو تعاونی تولید) از نظر مقدار مؤلفه های سرمایهی اجتماعی درون گروهی و سرمایهی اجتماعی درون گروهی کل به دست نیامد؛ لذا میتوان گفت که این دو گروه تنها از نظر بعد سرمایهی اجتماعی بین گروهی با هم تفاوت دارند. بنابراین ۴ عامل مبادله اطلاعات با خارج از نظام اجتماعی، اعتماد به نهادها، شبکه روابط رسمی و میزان آگاهی به ترتیب به عنوان مهمترین فاکتورهای متمایز کننده دو گروه (عضو و غیر عضو تعاونی تولید) میباشند؛ به طوری که اعضای تعاونی تولید نسبت به غیر اعضا از نظر دارا بودن این مؤلفهها در سطح بالاتری قرار دارند.
– ایمانی جاجرمی و فیروزآبادی (۱۳۸۵)، در پژوهشی به بررسی تأثیر سرمایهی اجتماعی بر توسعه اقتصادی-اجتماعی در کلان شهر تهران میپردازند. عناصر مفهومی سرمایهی اجتماعی بهکاربرده شده در این پژوهش شامل آگاهی، اعتماد عمومی، اعتماد نهادی، مشارکت رسمی، مشارکت غیررسمی خیریهای، مشارکت غیررسمی همیارانه و مشارکتهای غیررسمی مذهبی میباشد. برای سنجش میزان توسعهیافتگی اقتصادی – اجتماعی در این مطالعه از شاخصهای پنجگانهی نرخ اشتغال، هزینه ناخالص خانوار، اشتغال زنان، نسبت شاغلین به کل و نرخ رشد خانوار استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش جمعیت شانزده سال به بالای مناطق تهران میباشد که با نمونه گیری خوشه ای متناسب با حجم ۱۷۵۹ نفر در سطح مناطق بیست و دوگانهی شهر تهران انتخاب گردیدهاند. نتایج این پژوهش نشان میدهد که سرمایهی اجتماعی مناطق، رابطهی مثبتی با توسعهی مناطق شهری در تهران دارد و مناطق توسعه یافته تر از میزان بیشتری از اعتماد عمومی، آگاهی، مشارکت رسمی و مشارکت غیررسمی همیارانه برخوردارند و به گونهی معناداری مشارکت غیر مذهبی کمتری دارند و اعتماد نهادی و مشارکت غیررسمی خیریه ای، در همهی مناطق به صورت یکسان بوده و تفاوت معناداری ندارد.
– قاسمی و دیگران (۱۳۸۵) در مقالهای به بررسی سرمایهی اجتماعی در شهرستانهای استان اصفهان و رتبه بندی آنها پرداختند. این مطالعه به صورت پیمایشی بوده و شاخص سازی سرمایهی اجتماعی، مفهوم سازی و عملیاتی کردن سرمایهی اجتماعی با توجه به تعریف ارائه شده توسط پاتنام به انجام رسیده است. جامعه این مطالعه شهروندان شهرستانهای استان اصفهان میباشند و حجم نمونهی مورد بررسی ۴۷۳۹ نفر از شهروندانی هستند که به صورت سهمیهای متناسب با سن و جنس انتخاب شدهاند. یافتههای پژوهش نشان میدهد که در میان شهرهای استان اصفهان شهر اصفهان به عنوان مرکز استان همراه با خمینی شهر از پایینترین سطح سرمایهی اجتماعی برخوردار بودهاند. همچنین نتایج این مطالعه بیانگر این است که شاخص های سرمایهی اجتماعی که از وضعیت مناسبتری برخوردارند، آنهایی هستند که بیشتر با وجوه سنتی جامعه (اعتماد به خانواده، مشارکت در امور مذهبی و سایر اشکال مشارکت اجتماعی) در ارتباطند و شاخص هایی که با زندگی مدرن رابطه بیشتری دارند (اعتماد به غریبهها، الگوهای مختلف مشارکت مدنی) در وضعیت نامطلوبتری قرار دارند.
– غلامی و احمدپور داریانی (۱۳۸۶) در پژوهشی به بررسی عوامل موثر بر راهاندازی کسبوکار خانگی به عنوان نوعی کارآفرینی در سطح خانواده در حوزه شهر تهران با بهره گرفتن از ۳ معیار شخصیتی و رفتاری (شامل خلاقیت و نوآوری، ریسک، اعتماد به نفس و غیره)، فرهنگی و اجتماعی (دستیابی به وجهه و اعتبار، کسب مهارت و علم، مشهور شدن و غیره) و دولتی (حمایت حقوقی و معنوی، فرهنگ سازی و ترویج روحیه کارآفرینی، حمایت مشاوره ای و خدماتی و غیره) میپردازد. حجم نمونهی مورد بررسی ۱۲۰ نفر از صاحبان کسبوکار خانگی شهر تهران میباشد و نحوه نمونه گیری به طور تصادفی بوده است. نتایج تحقیقات ایشان نشان میدهد که بین عوامل شخصیتی و رفتاری، فرهنگی و اجتماعی و دولتی حاکم بر شهر تهران و راهاندازی کسبوکار خانگی رابطه معناداری و جود دارد و همچنین عوامل شخصیتی و رفتاری نسبت به عوامل دیگر از اهمیت بالاتری در راهاندازی کسبوکار خانگی برخوردار میباشد.
– نتایج تحقیقات احمدی، باغبان و فاتحی زاده (۱۳۸۷) ضمن ارائه تعاریفی از کسبوکارهای خانگی و مزایا و ضرورتهای آن در جامعه و نحوه راهاندازی آن، بیان می کند که کسبوکارهای خانگی در کاهش افسردگی و اختلالات روانی زنان از طریق پر کردن اوقات بیکاری آنان، کاهش اختلافات زناشویی و بروز آسیبهای اجتماعی ناشی از بیکاری، موثر میباشد. همچنین این نوع کسبوکار میتواند منبعی درآمدزا برای بسیاری از زنان خود سرپرست، بی سرپرست و زنانی که به علت فقر در معرض آسیبهای اجتماعی هستند، باشد.
– مرشدی و شیری (۱۳۸۷)، به مقایسه سرمایهی اجتماعی دانشجویان دانشگاه تهران (گروه کنترل) و اعضای کانون فرهنگی و هنری دانشگاهیان شهر تهران میپردازند. در این مطالعه به منظور سنجش سرمایهی اجتماعی از چارچوب پاتنام استفاده شده است و شبکهی روابط، اعتماد و همیاری مؤلفههای اصلی سرمایهی اجتماعی را تشکیل میدهند. به منظور سنجش دقیقتر سرمایهی اجتماعی دانشجویان، سرمایهی اجتماعی به دو شاخه درون دانشگاهی و برون دانشگاهی تقسیم شده است. روش تحقیق این پژوهش مشاهده همراه با مشارکت و پیمایش بوده که با بهره گرفتن از تکنیک پرسشنامه به اجرا درآمده است. نتایج این پژوهش نشان میدهد در حالی که سرمایهی اجتماعی دانشگاه تهران (گروه کنترل) و فعالین کانونهای فرهنگی و هنری از حد متوسط تجاوز نمیکند اما سرمایهی اجتماعی اعضای کانون فرهنگی و هنری بیشتر از سرمایهی اجتماعی دانشجویان دانشگاه تهران میباشد. نتایج این تحقیق همچنین بیانگر تأثیر مستقیم سرمایهی اجتماعی بر تقویت رفتارهای مدنی و کاهش رفتارهای اجتماعی میباشد.
– امینی نژاد و همکاران (۱۳۸۹)، در مقاله ای به بررسی سرمایهی اجتماعی کارآفرینان نوپا و تأمین مالی غیررسمی میپردازند. این مطالعه نقش سرمایهی اجتماعی در تأمین مالی از منابع مالی غیررسمی را مورد بررسی قرار میدهد و سرمایه اجتماعی در این پژوهش به وسیله چهار بعد شبکه های اجتماعی، اعتماد، مهارت های اجتماعی و تمایل به همکاری بررسی میگردد. این پژوهش پیمایشی و از بعد گردآوری اطلاعات توصیفی بوده و افق زمانی این تحقیق، تک مقطعی میباشد. داده های مورد نیاز با بهره گرفتن از پرسشنامه گردآوری شده و با روش رگرسیون لجستیک تحلیل شده است. جامعه آماری این مطالعه کارآفرینانی هستند که به تازگی کسبوکارشان را آغاز کردهاند (کمتر از یک سال) و یا در مرحلهی راه اندازی و پیش راه اندازی هستند و حجم نمونه مورد مطالعه ۷۷ از کارآفرینان میباشد. نتایج تحلیل داده های این تحقیق، اثرگذاری شبکههای اجتماعی، اعتماد و تمایل به همکاری بر تأمین مالی غیررسمی را تایید و اثرگذاری مهارتهای اجتماعی بر تأمین مالی غیررسمی را رد میکنند. در مجموع یافتهها بیانگر آن بودهاند که هر فردی از سطح سرمایه اجتماعی بالاتری برخوردار باشد، با احتمال بالاتری به منابع مالی غیررسمی دسترسی خواهد داشت.
– خندان (۱۳۸۹)، در پژوهشی مدلی را برای توسعه مشاغل خانگی ارائه مینماید. در این مطالعه یک مدل جهت اجرای یادگیری مبتنی بر کامپیوتر به صورت ارائه محصول آموزشی بر روی سی دی و تلفیق آن با آموزش مجازی از طریق وب و سپس مدل ثانوی برای اجرای تولید محصولات آموزشی دیجیتال با بهکارگیری تأمین کنندگان خانگی ارائه میشود. مدل نهایی شامل روشهای تأمین، هماهنگی تأمین کنندگان، ثبت سفارشات، مدیریت تولید و محصول و همچنین مدل کامل تضمین کیفیت محصول میباشد. این مدل به صورت یک مدل کاربردی تهیه شده و به عنوان مدل کسب و کار در شرکت سیماگران برای ارائه محصولات و خدمات یادگیری الکترونیک پیاده سازی و اجرا شده است. تحلیلهای انجام شده توسط تیم توسعه کسب و کار شرکت سیماگران نشاندهنده آن است که با ایجاد ساز و کارهای مناسب، این مدل قابلیت ایجاد بیش از ۳۰۰ شغل خانگی و ۵۰ شغل در مرکز شرکت دارد. در این پژوهش نشان داده شده است که در صورت تدوین یک مدل مناسب کسب و کار، میتوان به راحتی از پتانسیل موجود در کشور برای راه اندازی یک کسب و کار موفق با تکیه بر مشاغل خانگی استفاده کرد.
– خنیفر و همکاران (۱۳۸۹)، به بررسی نقش انگیزه ها و عوامل جمعیت شناختی در کارآفرینی خانگی میپردازند. جامعه آماری این پژوهش کلیه کارآموزان مرکز فنی و حرفهای شهر یزد در طی دوره آموزشی تابستان ۱۳۸۹ به تعداد ۲۵۴ نفر است که فاصلهی سنی آنها بین ۱۷ تا ۳۵ سال میباشد و پرسشنامه بین آنها توزیع گردیده است. نتایج آزمون تحلیل عاملی اکتشافی نشان میدهد که پنج عامل انگیزه های کارآفرینانه، خانوادگی، کارجویانه، مالی و اعتقادی به ترتیب اولویت در مجموع بیش از ۶۰ درصد این انگیزه ها را تبیین مینماید. همچنین نتایج آزمون مقایسه میانگینها در میان جامعه مستقل نشان میدهد که بین متغیرهای جنسیت و تأهل با این انگیزه ها رابطه وجود دارد. همچنین در حالی که در مورد انگیزه های کارآفرینانه، کارجویانه و اعتقادی هیچ تفاوتی میان زنان و مردان و همین طور متأهلین و مجردان به دست نیامد، انگیزه های خانوادگی در زنان و متأهلین در مقایسه با مردان و مجردان قویتر بوده و بالعکس انگیزه های مالی در مردان قویتر از زنان میباشد.
– کامران و دیگران (۱۳۸۹)، به بررسی مقایسه ای سرمایهی اجتماعی بین خانوادههای شاهد و ایثارگر با خانوادههای عادی و عوامل موثر بر آن در استان گلستان میپردازند. روش تحقیق این پژوهش از نوع پیمایشی و جامعه آماری شامل کلیه اعضای خانوادههای شاهد و ایثارگر و عادی ساکن در نقاط مرکز شهرستان در استان گلستان میباشد. نمونه آماری شامل ۳۸۸ نفر میباشد که با بهره گرفتن از شیوه نمونه گیری چند مرحله ای در دو گروه شاهد و ایثارگر و گروه عادی انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتهاند. متغیرهای سن، جنس، تأهل، تحصیلات، شغل، پایگاه اجتماعی- اقتصادی، مصرف رسانه، نوع مذهب و قومیت به عنوان متغیرهای مستقل و شاخص های اعتماد، مشارکت، روابط و پیوندهای رسمی و غیررسمی، تعامل اجتماعی فردی و گروهی به عنوان متغیرهای وابسته (سرمایهی اجتماعی) مورد توجه و سنجش قرار گرفتهاند. یافتههای تحقیق نشان میدهد که سرمایهی اجتماعی خانوادههای شاهد و ایثارگر بالاتر از خانوادههای عادی میباشد و مقایسه ابعاد سرمایهی اجتماعی نشان میدهد که عضویت گروهی، مشارکت گروهی، اعتماد عمومی، اعتماد نهادی، تعامل اجتماعی و کنشهای یاریگرانه در گروه شاهد و ایثارگر بالاتر از گروه عادی میباشد. همچنین نتایج تحلیلی این پژوهش نشان میدهد که بین سن پاسخگویان گروه شاهد و ایثارگر با سرمایهی اجتماعی همبستگی بالایی دیده میشود، اما این همبستگی در میان گروه عادی دیده نمیشود. در مورد متغیرهای مصرف رسانهای، نوع مذهب، نوع قومیت، پایگاه اقتصادی – اجتماعی و وضعیت شغلی، هیچ گونه تفاوتی در میزان سرمایهی اجتماعی گروه های مورد مطالعه ایجاد ننمود.
– حیدری قشقایی (۱۳۹۰) در پایان نامه کارشناسی ارشد خود به شناسایی عوامل موثر سرمایهی اجتماعی در راهاندازی کسبوکار در حوزه آموزش میپردازد. مدل سرمایهی اجتماعی مورد استفاده در این پژوهش، مدل ناهاپیت و گوشال میباشد که شامل ابعاد ارتباطی، ساختاری و رابطهای میباشد. در این تحقیق پس از مصاحبه با ۸ نفر از خبرگان دانشگاهی، با بهره گرفتن از ابعاد به دست آمده، پرسشنامه ۳۰ سؤالی پنج گزینهای طیف لیکرت تهیه گردیده و از ۶۵ نفر از کارشناسان و مدیران در حوزه آموزش که در راهاندازی کسبوکارها نقش داشتند، نظرسنجی شده است. نتایج به دست آمده از این پژوهش نشان میدهد که بین عواملی مانند کد و زبان مشترک، روایات مشترک، اعتماد، هنجارها، التزام، شناسایی، گرههای شبکه سازمان متناسب و پیکره بندی شبکه و راهاندازی کسبوکارها ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد.
خاوری و خاوری (۱۳۹۰)، در مطالعه ای به بررسی تأثیر شاخص های سرمایهی اجتماعی بر وضعیت اقتصادی محله در شهر مشهد میپردازند. در این پژوهش به منظور بررسی تأثیر سرمایهی اجتماعی بر اقتصاد محله از نظریات تئوریسینهای حوزه سرمایهی اجتماعی و اقتصاد از جمله پاتنام و آدام اسمیت استفاده شده است. داده های این پژوهش با بهره گرفتن از پرسشنامه و به روش نمونه گیری تصادفی به دست آمده است. جامعه آماری ساکنان محله طلاب مشهد که سابقه سکونت بالای یک سال دارند، است و حجم نمونه مورد مطالعه ۳۰۰ نفر میباشند. نتایج تحقیقات نشان میدهد که شاخص های شبکه اجتماعی، اعتماد اجتماعی و مشارکت و همین طور سن افراد و نوع اعتقادات دینی شاخص های مهم و تأثیر گذار بر نگاه مشارکتی ساکنان در فعالیتهای اقتصادی اشتراکی میباشد. یافته ها نشان میدهد که هرچه شاخص های سرمایهی اجتماعی ارتقاء یابد، وضعیت اقتصادی اشتراکی بین ساکنان افزایش خواهد یافت.
قاسمی و امیری اسفرجانی (۱۳۹۰)، به بررسی تأثیر دینداری بر سرمایه اجتماعی درون گروهی شهر اصفهان میپردازند. این پژوهش به تبیین نظری و تجربی مدل تحلیلی می پردازد که در آن دینداری و ابعاد آن در نقش متغیر بیرونی و سطح سرمایهی اجتماعی در نقش متغیر درونی تعریف شده اند. چهارچوب نظری پژوهش با بهره گرفتن از نظریات اندیشمندان مختلف چون دورکیم، وبر و پاتنام میباشد. ترکیب وزنی متغیرهای آشکار به منظور تعریف سازه های پنهان با بهره گرفتن از تحلیل عاملی تأییدی مرتبهی دوم انجام شده است. روش تحقیق در این پژوهش پیمایشی و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه دارای اعتبار و قابلیت اعتماد است. جامعه آماری تحقیق جمعیت ۱۵ سال به بالای شهر اصفهان، تعداد نمونه ۳۸۴ نفر و روش نمونه گیری سهمیهای بر اساس متغیرهای گروه سنی، جنس و منطقهی محل زندگی بوده است. نتیجه مطالعه نشان داد که اکثر افراد نمونه به لحاظ سطح دینداری و سرمایهی اجتماعی در سطح متوسط و بالا و تنها درصد کمی از آنها در سطح ضعیف قرار داشتهاند. آزمون فرضیه ها نشان داد که دینداری به میزان ۱۴/۰ بر سرمایه اجتماعی تأثیر دارد و این تأثیر بر سطح کمتر از ۰۵/۰ معنادار میباشد. همچنین از بین ابعاد دینداری، بعد اعتقادی بیشترین تأثیر را بر سرمایهی اجتماعی دارد و بعد از آن به ترتیب ابعاد مناسکی، پیامدی و عاطفی بیشترین تأثیر را دارند.
۲-۶- جمع بندی
دانشمندان علوم اجتماعی در پی آنند که بدانند سرمایهی اجتماعی دارای چه ویژگیهایی است، چرا که این امر به سیاست گذاران، آژانسهای توسعه بینالمللی امکان میدهد، سیاستها و برنامه های خود را به گونهای تنظیم کنند که هم بتوانند بین مردم اعتماد ایجاد کنند و هم قوانین و نهادهای اقتصادی را طبق الگوی رشد انسانی و اجتماعی افراد، متحول سازند. کشورهای توسعه نیافته به دلیل کمبود سرمایه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی و عدم اجرا یا ضعف و ناکارآمدی برنامه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی از شاخصهای سطح بالایی برخوردار نیستند (زهرا و راضیه خاوری، ۱۳۹۰: ۲۷۸). ایده اصلی سرمایهی اجتماعی این است که خانواده، دوستان، همکاران، دارایی بسیار مهمی را تشکیل میدهند که یک فرد میتواند در شرایط بحرانی آنها را بکار گیرد، از آنها بهره بگیرد و یا برای منافع مادی استفاده نماید. البته این مسئله برای گروه بیشتر صدق می کند. اجتماعاتی که از نعمت مجموعه گوناگونی از شبکههای اجتماعی و انجمنهای مدنی برخوردار هستند، در یک وضعیت محکمتری در مواجهه با فقر، آسیب پذیری و حل منازعات قرار دارند و بهتر میتوانند از فرصتهای جدید بهره ببرند (پاتنام و گاس، ۲۰۰۲: ۹). همچنین برای توسعه مشاغل خانگی ضرورت دارد برنامههایی با اهداف و چشم انداز مناسب در دوره های زمانی کوتاه مدت و بلند مدت برای ترویج فرهنگ، اندیشه و روحیه کارآفرینی و مفاهیم وابسته آن نظیر نوآوری، خلاقیت، خودباوری، آینده نگری و غیره طراحی و به اجرا درآید تا از این رهگذر بتوان به پایداری فرایند توسعه مشاغل خانگی در جوامع شهری و روستایی امیدوار بود (یعقوبی فرانی و موحدی،۱۳۸۹: ۲).
با بررسی پیشینه های داخلی و خارجی میتوان به اهمیت سرمایه اجتماعی و مشاغل خانگی پی برد. همچنین با بررسیهای مطالعات پیشین در مییابیم که تاکنون پژوهشی به طور مستقیم به بررسی تأثیر سرمایه اجتماعی در راهاندازی کسبوکار خانگی نپرداخته است، لذا در این پژوهش با بهره گیری از دیدگاه نظری پاتنام به بررسی تأثیر سرمایهی اجتماعی بر راهاندازی مشاغل خانگی میپردازیم.
۲-۷- چارچوب نظری و مدل مفهومی پژوهش
این پژوهش به بررسی تأثیر سرمایهی اجتماعی بر راهاندازی مشاغل خانگی، با بهره گیری از رویکرد پاتنام میپردازد. سرمایهی اجتماعی حاصل انباشته شدن منابع بالقوه و یا بالفعلی است که مربوط به مالکیت یک شبکه بادوام از روابط کم و بیش نهادینه شده در میان افرادی است که با عضویت در یک گروه به وسیله حمایت از سرمایهی جمعی ایجاد میشود (بوردیو، ۱۹۸۶: ۲۴۸). سرمایهی اجتماعی کنش اجتماعی نیست بلکه هنجارها و ضمانتهای اعتماد و عمل متقابل در بین شبکههای اجتماعی است که مشکلات غیرقابل حل کنشهای اجتماعی را حل میکند (زهرا و راضیه خاوری، ۱۳۹۰: ۲۸۳). سرمایه اجتماعی از دیدگاه پاتنام به ویژگیهای سازمان اجتماعی نظیر شبکه ها، هنجارها و اعتماد اشاره دارد که همکاری و هماهنگی برای منافع متقابل را تسهیل می کند (پاتنام، ۱۹۹۹: ۶).بنابراین ابعاد سرمایهی اجتماعی از دیدگاه پاتنام را بدین صورت میتوان بیان نمود:
۲-۷-۱- اعتماد: