در این مطالعه نشان داده شده است که انتشار co2 مبتنی بر مصرف داخلی(مسئولیت انتشار) ۱۴ درصد بیشتر از co2 مبتنی بر تولید داخلی بوده است بنابراین ترکیه در سال ۱۹۹۶ یک وارد کننده خالص CO2 محسوب می شود به طوری که در سال ۱۹۹۶، ۴۲ میلیون تن CO2 کسری تجاری CO2 داشته است. با توجه به ساختار وارداتی ترکیه مشاهده می شود که در سال ۱۹۹۶، ۶۵.۹ درصد از واردات به صورت واسطه ای، ۲۳.۷ درصد واردات سرمایه ای و تنها ۷ درصد واردات مصرفی است به طور مشابه نیز در این مطالعه نشان داده شده است که واردات نهایی CO2 تنها ۵ درصد از کل مسئولیت را بر عهده دارند.
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
میزان آلودگی که به دلیل روابط بین المللی انتشار می یابد، می تواند سیاست های زیست محیطی را به ویژه در سطح جهانی تضعیف کند به این منظور پیترز و هرتوییچ (۲۰۰۸)، به بررسی محتوای انتشار co2 در تجارت بین المللی وکاربرد های آن در جهت سیاست گذاری های آب و هوایی جهانی بین ۸۷ کشور جهان در سال ۲۰۰۱ ، که بیش از ۷۰ درصد از انتشار کل گازهای گلخانه ای در جهان را تشکیل می دهند، پرداختند. آن ها در این مطالعه ابتدا، «محتوای انتشار CO2 در صادرات و واردات» و «پراکندگی کربن» را تحلیل نمودند و سپس «انتشار مبتنی بر تولید و مصرف » را بین کشور های عضو ضمیمه I (توسعه یافته) و غیر ضمیمه I (در حال توسعه) را مورد بررسی قرار دادند. یافته ها نشان داد که ۴۵ درصد از کل انتشار CO2 در اثر تجارت بین المللی اتفاق می افتد.
بر اساس نتایج بدست آمده، ۱۸ درصد از کل انتشار مبتنی بر تولید کشور های صنعتی مختص محتوای صادرات CO2 است و این رقم برای کشور های در حال توسعه ۲۵.۳درصد است. ۲۳ درصد از میزان انتشار CO2 در جهت تامین مصارف داخلی کشور های توسعه یافته( اعم از داخلی و وارداتی) مربوط به محتوای انتشار CO2 وارداتی است و برای کشور های در حال توسعه این رقم ۱۸ درصد است. در سال ۲۰۰۱، در بین ۱۷۸ کشور مورد بررسی، جهان تراز تجاری CO2 صفر را تجربه کرده است. میزان انتشار مبتنی بر مصرف کشور های توسعه یافته،۸۲۲ میلیون تن بیشتر از انتشار مبتنی بر تولید است و این امر نشان دهنده وجود کسری تجاری CO2 در کشور های صنعتی است و برای کشور های در حال توسعه بالعکس. از ۳۵ کشور مورد بررسی ضمیمهI، تنها ۹ کشور از جمله (استرالیا، کانادا، لهستان، روسیه و…)، انتشارمبتنی بر مصرفشان پایین تر از تولید داخلی بوده است که نشان می دهد معمولاً حجم بزرگی ازصادرات این ۹ کشور، مختص صادرات منابع طبیعی است. کشور های باقیمانده نیز بخش عمده ای از میزان انتشارشان به نوع الگوهای مصرفیشان مربوط می شود تا تولید.
بیشتر کشورهای صنعتی در سال ۲۰۰۱ از جمله آمریکا، ژاپن و اسپانیا با کسری تجاری co2 روبرو بوده اند و محتوای مستقیم و غیر مستقیم co2 وارداتی بیشتر از صادرات co2 بوده است. اما در بین کشور های در حال توسعه، چین، هند و کره جنوبی در رتبه های اول تا سوم و کشور های برزیل و ترکیه به ترتیب در رتبه های هشتم و دوازدهم این جدول قرار می گیرند.
بر اساس نتایج این تحقیق در سال ۲۰۰۱، ۲۴ درصد از انتشار مبتنی بر تولید داخلی چین در اثر صادرات محصولات آلاینده بر متشر شده است و تنها ۶ درصد از محتوای co2 کل ناشی از واردات co2 است. محتوای co2 صادراتی چین بیش از ۸۰۳ میلیون تن بوده است که این رقم این کشور را از بزرگترین صادر کننده co2 در جهان معرفی می کند. بسیاری از کشور های در حال توسعه از جمله چین، هند، برزیل و ترکیه در سال ۲۰۰۱ مازاد تجاری co2 به ترتیب برابر۶۲۴، ۷۵، ۳ و ۱۰ میلیون تن را تجربه کرده اند. در نتیجه در سال ۲۰۰۱، کشور های ضمیمه I (کشورهای توسعه یافته) ، دارای کسری تجاری CO2 و وارد کننده خالص CO2، و کشور های غیر الحاقی I(در حال توسعه) ، دارای مازاد تجاری CO2 و صادر کننده خالص CO2 بوده اند.
در مرحله بعدی پیترز وهرتوییچ به بررسی میزان پراکندگی کربن در بین ۸۷ کشور جهان پرداختند. در این مقاله از دو روش برای محاسبه پراکندگی کربن استفاده شده است: نخست میزان پراکندگی کربن به عنوان درصدی از کل انتشار CO2 مبتنی بر مصرف داخلی. که این شاخص دامنه پراکندگی کشور رانشان می دهد و دوم، سهم پراکندگی کربن از محتوای واردات CO2 که نشان می دهد چه درصدی از واردات محصولات آلاینده بر از کشور های غیر الحاقی و یا در حال توسعه بوده است. نتایج نشان داده است که بیش از ۴۴ درصد از واردات محصولات آلاینده بر از کشور های غیر الحاقی بوده است و این رقم برای کشور های درحال توسعه بیش از ۵۶ درصد است .آمریکا بیشترین سهم را در پراکندگی کربن داشته است و بیش از ۶۱۶ میلیون تن CO2 را از کشور های در حال توسعه وارد کرده است و ژاپن و کره جنوبی نیز به ترتیب با ۳۰۴ و ۱۰۳ میلیون تن CO2 در رتبه های بعدی قرار گرفتند.
در مطالعه ای رن و دیگران[۸۸](۲۰۱۴) به محاسبه محتوای انتشار co2 در تجارت بین المللی چین با بهره گرفتن از “تجزیه و تحلیل داده-ستانده تک ناحیه ای”[۸۹] در ۱۸ بخش صنعتی در طول دوره ۲۰۱۰ – ۲۰۰۰ پرداختند علاوه بر این با بهره گرفتن از داده های پنل و مدل GMM اثرات FDI ، آزاد سازی تجاری(جهانی شدن)، صادرات، واردات و درآمد سرانه را بر میزان انتشار CO2 مورد آزمون قرار دادند.
نتایج نشان داده است که که محتوای انتشار co2 صادراتی در سال ۲۰۰۵ برای چین برابر با ۲ میلیارد و ۴۹۹ میلیون تن محاسبه شده و در سال ۲۰۱۰ این رقم به ۳ میلیارد و ۳۱۱ میلیون تن co2 رسیده است که ۳۷.۷۸ درصد – ۵۰.۰۲ درصد از انتشار co2 سالانه چین را در بر می گیرند. محتوای انتشار co2 وارداتی در سال ۲۰۰۵ و ۲۰۱۰ به ترتیب ،۳۶۸.۵۲ میلیون تن و ۴۹۰.۳۶ میلیون تن برآورد شده است که تنها ۵.۴۸ درصد و ۶.۹۷ درصد از کل انتشار co2 سالانه را دربر می گیرند. مشاهده می شود که در سال های مورد بررسی چین مازاد تجاری co2 را تجربه کرده است.
در تجزیه و تحلیل محتوای انتشار co2 در ۱۸ بخش اقتصادی، نشان داده شد که تمامی بخش ها به جز بخش معدن مازاد تجاری co2 را در سال ۲۰۰۵ تجربه کرده است کل تراز تجاری محتوای انتشار co2 در این سال برابر با ۲ میلیارد و ۱۲۶ میلیون تن co2 بوده که بخش صنعت سهم ۹۲.۴ درصدی را بر عهده داشته است و این بدین معنی است که بخش صنعت نقش اصلی را در خالص صادرات کربن ایفا می کند. محتوای انتشار co2 وارداتی بخش معدن بیشتر از محتوای انتشار co2 صادراتی است و به عنوان “نوع پاک”[۹۰] معرفی می شود زیرا این بخش تولید کننده مواد اولیه است و ارزش افزوده کمی ایجاد می کند و موادی را به صورت کالاهای واسطه در اختیار صنایع پایین دست قرار می دهد و علاوه بر این تراز تجاری بخش معدن نیز منفی است وچین در سال ۲۰۰۵ دارای کسری تجاری در این بخش است و به تبع با ارزش افزوده پایین این بخش کسری تجاری co2 را نیز تجربه می کند.
بخش «ماشین آلات و تجهیزات»، بیشترین سهم را در انتشار co2 صادراتی بر عهده داشته است که ۳۶.۷ درصد از کل محتوای انتشار co2 صادراتی بخش صنعت را در بر می گیرد حجم عظیمی از بخش های صادراتی وابستگی زیادی به فرایند تجارت دارند بخش «ماشین آلات و تجهیزات» مقدار زیادی از نهاده های واسطه ای چون مواد و برق را برای تولید مواد اولیه و ضروری از خارج کشور وارد می کنند به طوری که بیشترین مازاد تجاری co2 را در بخش صنعت به میزان ۸۰۵ میلیون تن را به خود اختصاص داده است.
به طور کلی نتایج نشان داده است که یکی از دلایل اصلی رشد سریع انتشار co2 در چین رشد مازاد تجاری در این سال ها بوده است به طوری که محتوای خالص کل انتشار co2 درچین از روند رو به رشد مازاد تجاری چین پیروی کرده است. در طول دوره ی ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۰ مازاد تجاری چین از ۱۰۲ بیلیون دلار به ۱۸۱ بیلیون دلار افزایش یافته است در حالی که خالص صادرات co2 در طی این دوره از ۲ میلیارد و ۱۳۰ میلیون تن به ۲ میلیارد و ۸۲۱ میلیون تن افزایش یافت و این بدین معنی است که رشد سریع انتشار co2 در چین جزء لاینفک و جداناپذیر از رشد مازاد تجاری آن بوده است و در نتیجه بخش بزرگی از انتشار co2 در چین به دلیل تامین تقاضای خارجی صورت گرفته است.
یانمی و دیگران[۹۱](۲۰۱۴) با بهره گرفتن از جدول داده-ستانده منطقه ای به بررسی محتوای انتشار co2 در واردات و صادرات چین با ۱۱۲ کشور جهان در سال ۲۰۰۴پرداختند. نتایج نشان دادکه محتوای co2 صادراتی چین در سال ۲۰۰۴ برابر ۱میلیارد و ۲۶۷ میلیون تن co2 بوده است و همچنین ده شرکای برتر تجاری چین شامل آمریکا، ژاپن، آلمان ،..، ایتالیا و کانادا نام برده شده اند که بیشترین واردات محصولات آلاینده بر از چین را بر عهده دارند. در سال مذکور محتوای co2 صادراتی از چین به این ده کشور برابر با ۸۳۰ میلیون و ۲۰۰ هزار تن co2 بوده که ۶۵.۵۲ درصد از کل محتوای co2 صادراتی را در بر می گیرد.
در سال ۲۰۰۴ محتوای انتشار co2 در اثر واردات محصولات آلاینده بر به چین ۳۷۰ میلیون و ۳۰۰ هزار تن co2 بوده است. ۱۰ کشور برتر تجاری چین که بیشترین واردات محصولات آلاینده بر به چین از این کشور ها صورت گرفته است شامل منطقه تایوان از چین، هنگ کنگ منطقه ای از چین، آمریکا، روسیه، ژاپن، کره، دیگر کشور های آسیای غربی، هند، استرالیا و مالزی بوده است که کل محتوای co2 وارداتی از این کشورها برابر ۲۶۳ میلیون و ۳۰۰ هزار تن co2 بوده است که ۷۱.۱۲ درصد از کل انتشار co2 را در بر می گیرد. در مقایسه با ارزش تجاری واردات با محتوای co2 وارداتی، نتایج نشان داد که ۲۵ درصد از کل واردات چین از کشور ژاپن، ۱۹ درصد از تایوان(منطقه ای در چین) و ۱۸ درصد نیز از کره صورت گرفته است که به ترتیب در رتبه های اول تا سوم بیشترین واردات چین جای دارد در حالی که محتوای واردات منابع آلاینده بر از ژاپن در رتبه ششم در بین ۱۰ کشور نام برده قرار دارد و دلیل این تناقض نیز این است که که محتوای مستقیم و غیر مستقیم واردات co2 به ساختار واردات و سطح تکنولوژی تولید در کشور هایی که واردات از آن ها صورت می گیرد بستگی دارد.
در سال ۲۰۰۴ انتشار co2 مبتنی بر تولید داخلی در چین برابر با ۴ میلیارد و ۷۱ میلیون تن بوده است در حالی که انتشار co2 مبتنی بر مصرف داخلی ۳ میلیارد و ۱۷۵ میلیون تن محاسبه شده است. تفاوت بین این دو برابر با ۸۹۶ میلیون تن co2 بوده که نشان از وجود مازاد تجاری co2 در سال مذکور دارد.
۲-۷-۲- پیشینه تحقیق در ایران
در تحقیقی که به منظور محاسبه میزان آلاینده زایی مصارف خانوارها با بهره گرفتن از تحلیل داده- ستانده محیط زیستی برای سال ۱۳۷۸ توسط اخباری(۱۳۸۱) انجام گرفت این طور فرض شده است که علاوه بر فعالیت های تولیدی، خانوارها نیز ایجاد آلایندگی می کنند. در این تحقیق تصریح شده است که خانوارها به دو شکل در ایجاد آلایندگی نقش دارند، یکی آلایندگی مستقیم و دیگری آلایندگی غیر مستقیم; مصرف مستقیم سوخت فسیلی توسط خانوارها شامل( روشنایی، گرم کردن محل سکونت، مصرف سوخت در ماشین های شخصی، پخت و پز در خانه) و آلایندگی غیر مستقیم به این معناست که خانوارها کالا ها وخدماتی را مصرف می کنند که در تولید این کالا ها وخدمات توسط تولید کنندگان آلایندگی ایجاد شده است. در این مطالعه از یک جدول داده-ستانده ۲۵ بخشی برای سال ۱۳۷۸ استفاده شده است که این یک جدول غیر آماری است که با روش RAS از روی جدول ۱۳۷۳ مرکز پست تهیه شده است آمار و اطلاعات مربوط به آلاینده ها نیز از تراز نامه انرژی ۱۳۷۸ گرفته شده است. نتایج نشان داده است که میزان آلاینده زایی مصرف خانوارها برای سال ۱۳۷۸ برابر با ۱۵۳ میلیون و ۸۹۸ هزار و ۲۹۴ تن است که مصرف برق توسط خانوارها بیشترین سهم را در انتشار CO2 با رقمی معادل۵۶ میلیون تن را به خود اختصاص داده است.
در تحقیق دیگری که توسط وصفی اسفستانی(۱۳۸۵) برای سال ۱۳۷۸ انجام گرفت، با بهره گرفتن از الگوی داده-ستانده تعمیم یافته میزان مصرف انرژی و انتشار آلایندگی CO2 در بخش های اقتصادی ایران مورد بررسی واقع شد. تعداد بخش های مورد بررسی در این تحقیق ۳۱ بخش می باشد که با بهره گرفتن از جدول داده-ستانده بانک مرکزی ایران برای سال ۱۳۷۸ انجام گرفته است. نتایج نشان داده است که بخش های حمل و نقل جاده ای، تولید سایر محصولات کانی غیر فلزی، سایر خدمات و تولید محصولات غذایی و آشامیدنی بیشترین میزان ضرایب مستقیم و غیر مستقیم CO2 را به خود اختصاص داده اند و در مجموع بیش از ۳۶ درصد از کل CO2 منتشر شده توسط بخش های تولیدی را تشکیل می دهند این امر نشان می دهد که نقطه عزیمت فعالیت های مبارزه با انتشار آلایندگی در ایران بخش حمل ونقل است.
ترابی و وارثی(۱۳۸۸) با بهره گرفتن از جدول داده –ستانده ۱۳۸۰ به بررسی آلایندگی زیست محیطی صنایع کشور و بررسی این نکته که کدام یک از رشته فعالیت های صنعتی کشورمان در سال ۱۳۸۰ به طور مستقیم و غیر مستقیم انرژی فسیلی بیشتری مصرف کرده و در انتشار دی اکسید کربن در کشور نیز نقش بیشتری داشته اند، پرداخته اند. نتایج نشان داده است که قسمت عمدۀ انتشار توسط اکثرِ رشته فعالیت ها، به صورت غیر مستقیم است و نه آنچه که آن ها به صورت مستقیم منتشر می کنند رشته فعالیت های « ساخت محصولات کانی غیرفلزی »، « پالایش و توزیع گاز طبیعی« و» جمع آوری، تصفیه و توزیع آب» به ترتیبِ رتبه های یکم تا سوم شدت دی اکسید کربن را به خود اختصاص داده اند این در حالی است که رتبۀ آن ها از لحاظ میزان کل انتشار co2 (انتشار مستقیم و غیر مستقیم ) به ترتیب ۲، ۱۲ و ۵ می باشد. رشته فعالیت های« ساخت محصولات از توتون و تنباکو » ، «ساخت شیشه و محصولات شیشه »، « ساخت فراورده های نفتی تصفیه شده » ،« محصولات اساسی آهن و فولاد» در مکان های بعدی قرار می گیرند. بخش های نام برده غالباً رشته فعالیت هایی هستند که تقاضای نهایی زیادی برای آن ها وجود دارد به ویژه « ساخت محصولات از توتون و تنباکو » که از لحاظ شاخص کل تولید co2 رتبه نخست را داراست و حدود ۲۶ درصد از کل co2 بخش صنعت را به طور مستقیم و غیر مستقیم تولید می کنند.
همان طور که مشاهده می شود در داخل کشور اندک مطالعاتی در خصوص بررسی میزان انتشار گازهای گلخانه ای در اثر تولیدات اقتصادی با بهره گرفتن از رویکرد داده- ستانده (بررسی رابطۀ متقابل اقتصاد- انرژی- محیط زیست) انجام شده است با این حال پژوهشگران داخلی در اندک مطالعات خود تنها آلاینده های داخلی را مورد بررسی قرار داده و با عدم توجه به اهمیت تفکیک وارداتی، اثر روابط تجاری را بر میزان انتشار گازهای گلخانه ای(CO2) نادیده گرفته اند. ازاین رو، در این پژوهش تلاش بر این است که دامنه تحقیق های گذشته را وسعت بخشیده و با بهره گرفتن از جدول داده-ستانده داخلی و ماتریس واردات، محتوای مستقیم و غیر مستقیم انتشار CO2 در تجارت بین المللی ایران مورد ارزیابی قرار گیرد.
۲-۸- جمع بندی
در این فصل ابتدا به تشریح سیاستگذاری های بین المللی در خصوص مبارزه با بحران محیط زیستی در اثر روابط تجاری و همچنین چارچوب کلی پروتکل کیوتو پرداخته شد، مشاهدات در این بخش نشان داد که پروتکل کیوتو فقط انتشار گازهای گلخانه ای تعداد محدودی از کشورها (کشورهای صنعتی) را تحت پوشش قرار داده است و هیچ محدودیت زیست محیطی برای کشورهای در حال توسعه در نظر نمی گیرد. در بخش دوم، مبانی نظری اثر تجارت بر محیط زیست و فرضیات مختلف آن به طور اجمالی بیان شد، با بررسی فرضیات مربوطه، درمی یابیم که به دلیل نبود محدودیت های زیست محیطی در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران، اثر مقررات زیست محیطی تاثیر کمتری نسبت به اثر سرمایه-نیروی کار در تاثیرگذاری روابط تجاری بر محیط زیست خواهد گذاشت. در قسمت بعد انواع شاخص های پایداری و اتخاذ یک شاخص بیو فیزیکی در خصوص ارزیابی انتشار CO2 در اثر روابط تجاری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. با توجه به ناتوانی شاخص های ارزشی در ارزیابی کاهش واقعی سرمایه طبیعی، کارشناسان محیط زیستی استفاده از شاخص های فیزیکی را پیشنهاد کردند. پایه های آماری مورد استفاده در این پایان نامه جدول داده-ستانده ارزشی و میزان انتشار co2 (واحد های فیزیکی) می باشد با توجه به نبود جدول داده-ستانده کاملاً فیزیکی در ایران، تلاش گردید تا با تلفیق جدول داده-ستانده ارزشی و پایه های فیزیکی انتشار co2، محتوای انتشار co2 در تولیدات بخش های اقتصادی مورد ارزیابی قرار گیرد. در ادامه مفهوم محتوای انتشار مطرح شد و سپس وضعیت انتشار دی اکسیدکربن در جهان و ایران مورد ارزیابی قرار گرفت. در نهایت، مرور پیشینه تحقیق پیرامون محتوای مستقیم و غیر مستقیم انتشار CO2 حاکی از آن است که مطالعات داخلی صرفاً میزان انتشار آلاینده های داخلی را بدون توجه به اهمیت تفکیک وارداتی و تاثیر تجارت بین المللی در میزان آلایندگی، محاسبه کرده اند. بنابراین در این پژوهش برای نخستین بار محتوای مستقیم و غیر مستقیم انتشار CO2 در روابط تجاری ایران با بهره گرفتن از جدول داده-ستانده داخلی بررسی می شود. در فصل آتی روش شناسی این پژوهش به تفضیل ارائه می گردد.
فصل سوم
روش شناسی تحقیق
۳-۱-مقدمه
در فصل پیشین با بررسی سنجش محتوای CO2 در جهان و ایران مشاهده نمودیم که پژوهشگران خارجی علاوه بر سنجش انتشار مستقیم و غیر مستقیم CO2 داخلی به محتوای مستقیم و غیر مستقیم CO2 در عرصه مبادلات تجاری نیز توجه نموده اند حال آن که تاکید اصلی پژوهش های انجام گرفته در ایران بیشتر معطوف به آلاینده های داخلی بوده است. در این فصل تلاش می گردد روش شناسی و فرایند محاسبه محتوای مستقیم و غیر مستقیم CO2 در مبادلات تجاری ایران مورد بررسی قرار گیرد و بدین ترتیب فصل جدیدی از کاربرد الگوی داده-ستانده را در این عرصه باز نماید. هدف اصلی مطالب این فصل بررسی روش شناسی الگوی داده- ستانده در تجارت بین المللی و با تاکید بر محتوای CO2 در صادرات و واردات است به این منظور فصل پیشرو در ۳ بخش کلی سازمان دهی شده است، ابتدا ساختار کلی جدول داده – ستانده متعارف، محاسن و معایب آن در تجارت بین المللی شرح داده می شود هدف از بیان این مطلب این است که مشخص گردد استفاده از جدول داده-ستانده متعارف در تحلیل تجارت بین المللی نامناسب است از این رو باید جدول مورد نظر را اصلاح و از جدول داده-ستانده داخلی برای سنجش محتوای انتشار co2 استفاده نمود. در ادامه مراحل مربوط به محاسبه محتوای مستقیم و غیر مستقیم دی اکسید کربن در سطوح داخلی، صادرات و واردات بررسی می گردد. در انتها نیز به منظور فهم بیشتر روش شناسی بیان شده، مثال عددی در قالب یک اقتصاد فرضی سه بخشی ارائه خواهد شد و در انتها با خلاصه مطالب و جمع بندی، این فصل به پایان می رسد .
۳-۲- ساختار کلی جدول داده-ستانده متعارف، محاسن و معایب
نظام حسابداری بخشی به شکل جدول داده-ستانده مبنای محاسبه محتوای مستقیم و غیر مستقیم انتشار CO2 و تراز تجاری CO2 در سطح مختلف بخش های اقتصادی مورد استفاده قرار می گیرد. جدول داده-ستانده، جریان های تولید کالا و خدمات را به صورت مبدأ و مقصد در سطح بخش های مختلف اقتصادی به تفصیلی ترین شکل ممکن نشان می دهد و تصویر واقع بینانه تری هم برای تحلیل و هم برای سیاستگزاران و امکان سنجش محتوای دی اکسید کربن رده های مختلف co2 منتشر شده در سطح بخش های مختلف اقتصادی را فراهم می کند. این جدول روابط متقابل بین رشته فعالیت های اقتصادی یک جامعه را نشان داده و به بررسی مستقیم و غیر مستقیم انتشار CO2 در سطح بخش های مختلف اقتصادی چه در سطح داخلی و چه در سطح بین المللی می پردازد. اما با توجه به در نظر گرفتن اثر مبادلات تجاری بر میزان محتوای مستقیم و غیر مستقیم انتشار CO2، در نظر گرفتن جایگاه واردات و صادرات کالاها و خدمات در جدول داده – ستانده دارای اهمیت است؛ زیرا هر جدول متعارفی را نمی توان در سنجش محتوای مستقیم و غیر مستقیم انتشار CO2، مورد استفاده قرار داد بدین منظور، برای بکارگیری جدول مناسب در جهت سنجش محتوای مستقیم و غیر مستقیم انتشار CO2، توجه به چند نکته اساسی زیر ضروری میباشد:
در جدول داده – ستانده در مقایسه با صادرات نحوه ی منظور کردن واردات با توجه به ماهیت رقابتی و غیر رقابتی و همچنین تفکیک آن به واردات واسطه ای و نهایی دارای پیچیدگی های بیشتری است. یک علت این است که صادرات کالا ها و خدمات به صورت یک بردار ستونی در ناحیه تقاضای نهایی جدول منظور می گردد. حال آنکه واردات به اشکال مختلف و با فروض مشخص در جدول منظور می گردد و تفاوت بارز آن این است که واردات هم می تواند برون زا و هم درون زا در نظر گرفته شود و ارتباط مستقیمی با ساختار اقتصاد به ویژه سطوح تکنولوژی دارد. بر اساس جایگاه واردات در جدول داده-ستانده، به طور کلی سه نوع جدول وجود دارد:
الف. جدول داده-ستانده متعارف که واردات به صورت سطری و با علامت مثبت نشان داده می شود.
ب. جدول داده- ستانده متعارف، هنگامی که واردات به صورت ستونی و با علامت منفی نشان داده می شود.
پ. جدول داده – ستانده داخلی که واردات با علامت مثبت و در ناحیه ارزش افزوده منظور می گردد.
در جداول داده-ستانده متعارف(نوع اول و دوم)، واردات واسطه ای و واردات نهایی در ارقام متناظر داخلی ادغام شده و بدین ترتیب محاسبه و تفکیک محتوای مستقیم و غیر مستقیم انتشار CO2 حاصل از تولیدات داخلی از میزان CO2 منتشر شده در واردات واسطه ای و نهایی در تامین تقاضای نهایی جامعه، امکان پذیر نمی باشد. بنابر این باید از جدول داده- ستانده داخلی(نوع سوم) که واردات به صورت ماتریس واردات واسطه ای بین بخشی و ماتریس سایر واردات(مصرفی و سرمایه ای) آورده شده و به صورت سطری در ناحیه ارزش افزوده منظور می گردد، استفاده کرد. در جدول داده- ستانده داخلی، کلیه مبادلات، اعم از واسطه ای و نهایی بومی شده و منشا داخلی دارد (بانویی، ۱۳۹۱).
حال با توجه به روش های مختلف تفکیک واردات، برای تبدیل جدول داده-ستانده متعارف به جدول داده-ستانده داخلی به معرفی روش سوم تفکیک واردات که در این پایان نامه مورد استفاده قرار گرفته است، می پردازیم.
۳-۲-۱- تفکیک واردات بر حسب واسطهای، مصرفی و سرمایهای
بکارگیری این روش دارای انعطافپذیری بیشتری است و در عمل هم با واقعیت سازگارتر است. زیرا در این روش میتوان واردات را بر حسب واردات واسطهای در سطح بخشهای مختلف اقتصادی، واردات مصرفی(واردات مصرفی خانوارها و واردات مصرفی دولت) و همچنین واردات سرمایهای در سطح بخشهای مختلف اقتصادی را محاسبه نمود. در این روش با توجه به ساختار اقتصاد ایران مقصدی برای صادرات، یعنی واردات برای صادرات مجدد در نظر گرفته نمیشود. برای تفکیک انواع واردات تراز تولیدی به صورت زیر بیان میشود(اوسترهاون[۹۲]،۲۰۰۸; جیانسو[۹۳] ودیگران،۲۰۰۸).
و در رابطه(۱) به ترتیب صادرات و تقاضای نهایی(مصرف دولت، مصرف خانوارها، تشکیل سرمایه و تغییر موجودی انبار) را نشان میدهد.
جمع آنها تقاضای نهایی(f) در رابطه (۱) است.
به منظور محاسبه نسبت عرضه داخلی، لازم است که رابطه(۱) به صورت زیر بازنویسی شود:
(۲)
و
c،g وcf به ترتیب مصرف خانوارها، مصرف دولت و تشکیل سرمایه ثابت، حاوی تغییر در موجودی انبار را نشان میدهد. با بهره گرفتن از رابطه(۲) نسبت عرضه داخلی به صورت زیر بدست میآید.
(۳)
نسبت d منشاء داخلی دارد و ضرب آن در هر متغیر ماهیت داخلی آن متغیر را بدست میدهد. نسبتهای d برای بخشهای مختلف بین دو حصر صفر و واحد قرار میگیرند ولی با نسبتهای r و s به لحاظ ماهیت متفاوت است. رابطه تراز تولیدی به صورت زیر بیان میگردد.
(۴)
(۱-۴)
در رابطه (۱-۱۴) و به ترتیب ماتریس واسطه داخلی و ماتریس واردات واسطهای را نشان میدهد.
(۲-۴)
c، g و cf به ترتیب بردارهای مصرف خانوارها، دولت و تشکیل سرمایهی شامل واردات است. mc، mg و mcf به ترتیب بردارهای مصرف واردات خانوارها، دولت و واردات سرمایهای است. تفاضل هر یک از بردارها به ترتیب، مصرف داخلی خانوارها و بردار مصرف داخلی دولت و بردار سرمایهی داخلی را بدست میدهند. میتوان رابطهی تراز تولیدی با منشا داخلی را به صورت زیر نوشت:
(۵)
در رابطه (۵) نیز جمع سطری ماتریس با جمع سطری واردات در تقاضای نهایی یعنی mc، mg و mcf در سطح بخشها و کل اقتصاد برابر با m است که همدیگر را خنثی میکنند. جمع ستونی ماتریس و جمع ستونی بردار های , و در ناحیه ارزش افزوده به صورت سطری منظور می گردد بنابراین تراز تولید داخلی به صورت رابطه زیر نشان داده می شود:
(۶)
جدول (۳-۱) ساختار کلی یک جدول داده-ستانده با روش سوم تفکیک واردات را نشان می دهد. تراز این جدول بر حسب عرضه داخلی و تقاضای داخلی است. ماتریس مبادلات واسطه ای و تقاضای نهایی در این جدول ماهیت بومی داشته و به آسانی می تواند مبنای سنجش محتوای مستقیم و غیر مستقیم انتشار co2 داخلی و خارجی قرار گیرد.