۲ – تعهد به سازمان :
مدیران مؤثر با سازمانشان افتخار کرده و این افتخارشان را در رفتار خود متجلی میسازند
۳ – تعهد نسبت به خود :
همواره مدیران تصویر قوی به دیگران ارائه میدهند و در تمام موقعیت ها به عنوان یک عامل مثبت عمل میکنند .
۴ – تعهد نسبت به افراد گروه کاری :
مدیران موفق به افراد گروه کاری معتقدند و نسبت به آن ها احساس تعلق خاطر خاصی نشان میدهند این امر مدیر را وا میدارد تا برای کمک به افراد در جهت موفقیت در کارشان از شیوه مناسب رهبری استفاده کند . به عبارت دیگر مدیر با نشان دادن علاقه به کارکنان و شناخت آنان و دادن بازخورد با ارشادی و ترغیب آنان به ارائه افکار خلاق تعهد خود را به گروههای کاری نمایان میسازد .
۵ – تعهد نسبت به کار مدیران مؤثر تلاش میکنند با حفظ تمرکز صحیح بر کار اهل عمل بودن و روشن کردن اهمیت کار خود و کارهایی که دیگران انجام میدهند معنی و مفهوم ببخشند و با تمرکز نمودن توجه کارکنان را به اهمیت کار آشکار نمایند.(قربانی ، الیاس -۱۳۸۲)
دو دیدگاه در تعهد سازمانی
بر اساس مطا لعات زیادی که در زمینه تعهد سازمانی ارائه شده است مشاهده می شود که می توان دو دیدگاه کلی را در تعریف تعهد از یکدیگر متمایز نمود. دیدگاه اول : در برخی از این تعاریف تعهد بیانگر طبقه ی خاص از رفتار است .یعنی چنانچه فردی به دلیل اعمال ورفتارهایی که در گذشته انجام داده خود را نسبت به تداوم آن فعّالیت ها مفید بداند و یا چنانچه فرد در سازمان ، اداری منافعی باشد که چشم پوشی از آن ها غیر ممکن یا مشکل باشد گفته می شود که آن شخص احساس تعهد میکند.
دیدگاه دوم : در بعضی مطا لعات تعهد را تا حد زیاد به عنوان یک نگرش در نظر می گیرند بر این اساس تعهد حالتی است که در آن ارزش ها واهداف یک سان خاص را میپذیرند و مایل است که به منظور تسهیل تعهد آن اهداف ، عضویت خویش را در سازمان حفظ نماید ( استیز .پورتز[۶۷] ،۱۹۸۳). تمایزبین دیدگاه های نگرشی ورفتاری در تحقیقات انجام شده در این زمینه به خوبی مشهود است که در دیدگاه نگرشی تحقیقات عمدتاً به سمت شناسایی عوامل ایجاد کننده تعهد و همچنین پیام ها و نتایج حاصل از تعهد جهت گیری پیدا کردهاند ، ولی در دیدگاه رفتاری تحقیقات به شناسایی شرایط می پردازد که تحت آن شرایط رفتاری که قبلا بروز یافته مجددا نیز تکرار می شود و همچنین اثرات چنین رفتاری بر تغییر نگرش بررسی میگردد.مفروضات اساسی دیدگاه های نگرشی و رفتاری به صورت نمودار نگرش داده شده است . (مورد و گریفتن[۶۸] ، ۱۹۹۹). در تعهد عاطفی کارکنان با سازمان همانند می شود و ارزشها ونگرش های سازمان را درونی می کنندو خواست هایشان در سازمان اجابت می کردد.تعهد عاطفی به میزان زیادی با حمایت سازمانی ادراک شده همبسته است (شور و تتریک ،[۶۹]۱۹۹۱به نقل از مهداد، علی- ۱۳۸۰). در تعهد رفتاری ، کارکنان فقط به وسیله ی عوامل پیرامونی چون برنامه های حقوقی وارشد یت به سازمانی متکی اند که در صورت فقدان آن ها تعهد تداوم نخواهد داشت ، در این تعهد همانند سازی شخصی با اهداف وارزش های .سازمانی وجود ندارد.تحقیق نشان میدهد که تعهد عاطفی به طور مثبت با عملکرد شغلی و تعهد رفتاری به طور منفی با عملکرد شغلی رابطه دارد.(میر ، پانوتن، گلاتلی ، گوفین و جکسن،[۷۰] ۱۹۸۹ به نقل از مهداد، علی- ۱۳۸۰).
مدل سه بخشی سازمانی
این مدل توسط می بر وآلن[۷۱] ارائه گردیده است محققین مذکور اظهار کردهاند که تعهد به عنوان یک حالت روانی حداقل دارای سه جزء قابل تفکیک است که نوعی تمایل نیاز و الزام جهت ادامه ی اشتغال در یک سازمان میباشد . هریک از این اجزاءرا به ترتیب تحت عنوان تعهد عاطفی ، تعهد استمرار هنجاری مورد اشاره قرار میدهیم . نقطه مشترک هر سه دیدگاه مذکور این است که یک حالت روانی که : ۱-روابط کارمند را با سازمان مشخص نموده است. ۲– به طور ضمنی اشاراتی مبنی بر تداوم یا قطع عضوی فرد در سازمان دارد.
تعهد عاطفی : بیانگر پیوستگی عاطفی کارمند و پذیرش ارزش ها و میزان و میزان در گیری وی با سازمان است این افرادی تعهد عاطفی هستند در سازمان باقی می مانند زیرا قلبا مایل به انجام چنین کاری هستند. تعهد استمرار: بیانگر هزینه های ناشی از ترک سازمان میباشد . کارکنانی که ارتباط اولیه آنان با سازمان بر مبنای استمرار در خدمت سازمانی باقی می مانند زیرا این ماندن ضرورت است. تعهد هنجاری : بیانگر احساس دین و الزام به باقی ماندن در سازمان بوده و افرادی که دارای این تعهد هستند فکر میکنند که ادامه ی فعّالیت در سازمان و ظیفه آنان است که باید در سازمان بمانند. با مشخص شدن تفاوت های مفهومی موجود بین اجزاءسه گانه تعهد به نظر میرسد شرط ها و عوامل ایجاد کننده متفاوت بوده و اثرات متفاوتی نیز بر رفتارهای مرتبط با کار جز ترک خدمت خواهد داشت (مدل سه بخشی می یر وآلن[۷۲] ، ۱۹۹۱ )
شاخصه های تعهد :
به طور کلی عنصر اصلی تعهد به ویژه از دیدگاه رفتار گرایی عبارت است از رفتار و اقدام :بنابرین هر اقدامی با میزان تعهد متفاوتی همراه است که بر حسب شاخص های تعهد عنوان می شود یکی از مهمترین توصیف ها در این رابطه توسط سا لاتیک [۷۳](۱۹۷۹)مطرح شده است وی مهمترین عامل تعهد را تقلید یا پیوند فرد یا اقدام خود میداند و چهار ویژگی را در این رابطه بیان میکند که عبارتنداز :
۱-صراحت و آشکار بودن عمل
این ویژگی شامل حد ومیزان است که می توان گفت در واقع عملی رخ داده و به راحتی به آن اشاره می شود دو عامل اصلی که به افزایش صراحت می انجامد عبارت است که از قابلیت مشاهده و عدم ابهام و روشن بودن عمل یا اقدام است برای مثال ، بعضا از اقدامات به راحتی قابل مشاهده و روشن نیستند و با تردید ودودلی همراهند فرد نسبت به آن ها فکر میکند.
۲-قابلیت تجدید و قابل فسخ بودن عمل
بعضی از اقدامات میتواند بر اساس آزمون و خطا صورت پذیرد و صورت مناسب آن ها را تکرار کند در صورت عدم تناسب ، آن ها تکرار نشده و ذهنیت و تصور نسبت به آن ها تغییر مییابد . بر اساس این تحلیل ، بعضی از اقدامات قابل فسخ وعدم تکرار است وشخص میتواند به راحتی تعهد خود را منتفی کند مانند پس دادن کالا ی خریداری شده ، طلاق ، استعفا از شغل و غیره . از سوی دیگر انجام بعضی از اقدامات به خودی خود تعهد آور بوده و نمی توان از خود عمل واز آثار شریا خیر آن رهاشد مانند : قتل ، کتک زذن ، چیزی را شکستن ، صرف غذا. این اعمال قابل فسخ نیستند گر چه قابل بخشش میباشند .
۳- ویژگی سوم در این رابطه عبارت است از اراده: