روش این تحقیق کتابخانه ای بوده و با بهره گرفتن از ابزار فیش برداری اطلاعات گردآوری میشوند برای تحقیق در موضوعات مورد بحث، ابتدا به بررسی عهدنامه های مذکور و مواد قانونی و متون کتاب های مربوطه پرداخته می شود، سپس نظر حقوق دانان مورد نقد و بررسی قرار میگیرد.
۱-۹- ساختار تحقیق
فصل اول: کلیات تحقیق
فصل دوم: حقوق بین الملل بشردوستانه و خصوصیات آن
فصل سوم: حمایت از مجروحان و بیماران جنگی در اسناد بینالمللی
فصل چهارم: ضمانت اجراها
فصل پنجم: حقوق ایران در خصوص حمایت از مجروحان و بیماران جنگی در مخاصمات مسلحانه
نتیجه گیری و پیشنهادها
۱-۱۰- تاریخچه حمایت از مجروحان و بیماران جنگی
۱-۱۰-۱- حمایت از مجروحان و بیماران جنگی در دوران باستان
در افسانه های روم باستان آمده است که برای حمل بیماران از گردونههای جنگی استفاده میشده است و بدینوسیله آنان را از صحنههای نبرد دور میکردند و به درمان آنان میپرداختند.
در دوران باستان مراکز درمانی به طور مجزا و مشخص، وجود نداشتند. در یونان باستان نیز معابد، محل درمان بیماران بودند.
شاید اولین مراکز درمانی مستقل، در سریلانکای امروزی در سال های حدود ۴۳۰ قبل از میلاد حضرت مسیح شکل گرفته باشند.
پس از آن در قرن اول قبل از میلاد، رومیها نوعی بیمارستان یا مرکز درمانی برای ارائه خدمات درمانی به گلادیاتورهای زخمی در شهرها ایجاد کردند و نام Valetudinaria بر آن نهادند.
با شکل گرفتن مراکز درمانی، مسأله انتقال بیماران به این مراکز نقش جدیتری به خود گرفت و اقوام مختلف روشهای مختلفی برای این مسأله برگزیدند.
در کشورهای اروپایی نیز در قرون وسطا، مسیحیان مؤسساتی به نام هاسپیتو برگرفته از هاسپیتوم به معنای جایی برای پناه دادن و پذیرایی زوار بنا کردند که اداره امور این مکانها برعهده پرستاران زن و مرد روحانی بود. این نهضت که از ۴۰۷/ ۱۰۱۶ شروع شد، در دوران جنگهای صلیبی به سرعت گسترش یافت و از آن پس بود که در کشورهای اروپایی ، مؤسسات مذهبی عهده دار امور پرستاری شدند.
۱-۱۰-۲- حمایت از مجروحان و بیماران جنگی در اسلام
از گذشته تاکنون، جهان شاهد جنگها و آثار مخرّب آن، بخصوص نسبت به افراد غیرنظامى بوده است. اسلام براى خود جنگ نیز برنامه قانونى مفصلى بر پایه عدل، رحمت و رعایت حقوق و شئون انسانیت تنظیم کردهاست. در قرآن کریم به صورت مکرّر بر رعایت عدالت و تجاوز نکردن از حدود معقول انسانى در مقابل دشمنان تأکید شده است. برخى از تعالیم گسترده اسلام در مورد اشخاص و افرادى است که در جنگ و نبرد شرکت نکردهاند و یا در حال حاضر درگیر نیستند. به عبارت دیگر، براى افراد غیر نظامى، خواهان امنیت و سلامتى کامل شده است.
ابن اسحاق میگوید: شصت آیه از سوره آل عمران درباره جنگ اُحد نزول یافته که برخی از این آیات به مجروحان این جنگ اختصاص دارد از جمله:
ان یَمسَسکُم قَرحٌ فَقَد مَسَّ القَومَ قَرحٌ مثلُهُ وَتلکَ الأَیّامُ نُداولُهَا بَینَ النّاس وَلیَعلَمَ اللهُ الَّذینَ آمَنوُا وَیَتَّخذَ منکُم شُهَدَآء وَاللهُ لایُحبُّ الظّالمینَ. وَلیُمَحّصَ الَّذینَ آمَنُوا وَ یَمحَقَ آلکافرینَ [۹]
تفسیر: خداوند پس از آن که در آیه قبل فرموده است: در اثر این ناملایمات سست نشوید و غمگین مباشید، شما چنان که ایمان داشته باشید در موقعیت والا و بالاتری قرار دارید، در این دو آیه فرموده است: اگر به شما جراحتی رسیده به مشرکان هم از جانب شما همانند آن جراحتی رسیده است (یعنی در جنگ بدر) سنت ما بر این قرار گرفته که روزگاران را دست به دست دهیم، یعنی: همیشه روزگار به یک منوال نیست که همواره به نفع کسانی و به ضرر دیگران باشد؛ بلکه گاهی جماعتی شکست می خورند و کشته و مجروح میدهند (مثلا مشرکان در جنگ بدر) و گاهی جماعت دیگر (مانند مسلمانان در جنگ احد) علاوه بر این، دلیل دیگر این که تا خداوند مؤمنان را بشناسد، یعنی: ایمان مؤمنان روشن شود، و از شما گواهانی بر افعال تحقّق یافته بگیرد (یا از شما شهیدانی بگیرد) و خداوند ستمگران را دوست نمی دارد. و نیز تا ایمان مؤمنان را از کفر و نفاق خالص گرداند و کافران را نابود سازد.
و آیه دیگر. الَّذینَ اسْتَجَابُوا للَّه وَالرَّسُول من بَعْد مَا أَصَابَهُمُ الْقَرْحُ ۚ للَّذینَ أَحْسَنُوا منْهُمْ وَاتَّقَوْا أَجْرٌ عَظیمٌ.[۱۰]
این آیه شریفه مربوط به غزوه دیگری است که پس از غزوه اُحد روی داد یعنی: غزوه حمراء الاسد، این آیه مکرمه می فرماید: آنان که با این که در اُحد مجروح شده بودند خداوند و رسول را در رابطه با غزوه حمراء الاسد پاسخ مثبت دادند برای نیکوکاران و پرهیزگارانشان اجر بزرگی است.
در جهاد اسلامى افراد غیر رزمنده دشمن، مادام که در فعالیتهاى جنگى مؤثر نیستند از مصونیت برخوردارند، لکن رزمنده دشمن تنها در مورد کسانى صدق نمىکند که سلاح به دست و جزئى از ارتش منظم دشمن مىباشند، بلکه شامل کلیه کسانى مىشود که به نحوى در پیشبرد جنگ به نفع دشمن مؤثر باشند، هرچند که سلاح در دست نداشته باشند.
ولى کلیه کسانى که از اعمال خصمانه جنگى خوددارى مىکنند، به لحاظ اینکه در جنگ شرکت ندارند غیر رزمنده محسوب شده و حقوق آنان محترم شمرده مىشود. تعداد و مشخصات اشخاص غیررزمنده دشمن به نوعى بستگى به تصمیمات جنگى دشمن دارد که چگونگى سازماندهى نیروهاى مسلح و سیاستهاى دفاعى او مىتواند در این زمینه، نقش تعیینکننده داشته باشد. براى مثال، مىتوان به قانون دولت فرانسه در سال ۱۹۳۸ م. در مورد سازماندهى عمومى ملت براى جنگ اشاره کرد که در ماده اول آن چنین آمده بود:
تمام فرانسویان و تابعین فرانسه قطعنظر از سن و جنس آنان، موظفند در دفاع از کشور و یا در حفظ و نگهدارى حیات مادى و معنوى آن شرکت نمایند.[۱۱]
بدینترتیب، در قانون داخلى یک کشور تعریف موسّعى از رزمنده به عمل مىآید که مىتواند در صورتى که اقدامات مسلحانه رزمندگان جنبه دفاع مشروط نداشته باشد مستندى براى دشمن در زمینه کیفیت و میزان رعایت حقوق غیررزمنده مؤثر باشد.