۲۲- «و راه به او پیوست / با روشنایی و قبله.» (همان: ۲۶)
۲۳- «با دستهای عاشقانهی ایمان / الله الله گویان / جان میبرند.» (همان: ۳۴)
۲۴- «صدای ناب اذان میآمد.» (همان: ۴۱)
۲۵- «و او به سوی نمازی عظیم میآید.» (همان)
۲۶- «و بلوچ را / خیره ماندهام / سه وعده نماز میخواند.» (همان: ۷۳)
۲۷- «در پشت جبهه / دعا / امید.» (صفارزاده، ۱۳۶۶ الف: ۵)
۲۸- «در رکعت هزارم بینائی.» (همان: ۸)
۲۹- «در رکعت هزارم بیداری.» (همان)
۳۰- «صدای ناب اذان میآمد.» (همان: ۱۰)
۳۱- «صدای ناب اذان میآمد.» (همان: ۱۱)
۳۲- « صدای ناب اذان میآمد.» (همان)
۳۳- « صدای ناب اذان میآید.» (همان: ۱۱۹)
۳۴- « صدای ناب اذان میآید.» (همان)
۳۵- «چونانکه در صدای ناب اذان.» (همان: ۱۲۹)
۳۶- «رویت به قبلهگاه درستیهاست.» (همان: ۱۳۰)
۳۷- «بر کتف خویش / سجادهای بر زمین دارد.» (همان: ۱۳۸)
۳۸- «و عشق / مثل سجدهی سجاد / شکوهمند و جاذب و طولانیست.» (همان: ۱۳۹)
۳۹- «مسیح / در صف نخست نماز است.» (همان: ۱۴۱)
۴۰- «صدای ناب اذان میآید.» (همان: ۱۵۷)
۴۱- «دنبال لااله / دولت الاالله است.» (همان)
۴۲- «الله اکبر از همه سو میآید.» (همان)
۴۳- «کلام ناب اذان را / همراه با خزانهی بیت المال.» (همان: ۱۵۸)
۴۴- «صدای ناب اذان میآید.» (همان: ۱۶۰)
۴۵- «جهان به سوی نمازی عظیم میخیزد.» (همان)
۴-۷ سلمان هراتی
سلمان هراتی از شاعران موفق و متعهد نسل اول انقلاب است و نگاه معنوی او، شعرش را سرشار از امید و بشارت کرده و او را در ردیف شاعران و اندیشمندان نو اسلامی قرار داده است.
اشاره به باورهای دینی و مذهبی مسألهای است که در شعر هراتی به وضوح دیده میشود و یکی از ویژگیهای بارز اشعار او، بازتاب مضامین دینی و قرآنی در آنهاست.
برادر هراتی دربارهی انس و الفت همیشگی او با قرآن میگوید: « در طول چند سال بعد از انقلاب هیچگاه ندیدم او شبی را بدون تلاوتی از آیات قرآن سر به بالش بگذارد و اگر در شعر موفقیتی داشت از برکت دولت قرآن است.» (عبدالملکیان، ۱۳۸۳: ۳۰)
در واقع میتوان گفت که شعر برای هراتی تنها یک هنر و ارزش نیست، شعر برای او نیایش و عبادت است؛ راهی برای رسیدن به دوست است و او سراپا مشتاق دیدار دوست.
( اینجا فقط تکه ای از متن فایل پایان نامه درج شده است. برای خرید متن کامل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. )
۴-۷-۱ نیایش در شعر هراتی
سلمان هراتی با زبان و بیان و نگاهی کاملاً متفاوت، تفکرات و احساسات درونی خود را با بهره گرفتن از عناصر سادهی طبیعت گاه ساده و روشن و گاه پرابهام و نمادین در قالب نیایشهایی پرسوز و گداز بیان کرده است.
نیایشهای او از نظر معنایی به هم پیوسته هستند اگر چه ظاهری مستقل دارند. هراتی در نیایشهایش مدام در حال جوش و خروش است و تازگی نگاه و شیوهی نجوا و راز و نیاز او در نیایشهایش آشکار است، چنین نیایشهایی در شعر فارسی کم سابقه بوده است و از این نظر باید هراتی را شاعری مبدع و توانا دانست و او را شاعر نیایش وارههای ناب نام نهاد.
مهمترین خاصیّت نیایش وارههای سلمان، آزادی از قیدوبندهای سنتی است که از دیرباز به دست وپای شعرهای تحمیدیهی ما پیچیده بوده است و خاصیّت دیگر، که شعر سلمان از آن به دور است، نگرش غلیظ تعلیمی است. (همان: ۱۸۳)
هراتی در نیایش وارههایش در زمینهای زلال و لطیف به توحید و عرفان میپردازد، در واقع اندیشهی او از ایمان و عرفان سرچشمه یرد و عرفان او، عرفانی ساده و ابتدایی اما پر از سوز و گداز است؛ بدینترتیب میتوان گفت که هراتی صاحب یک عرفان خاص بومی است.
سلمان هراتی در مجموعهی «دری به خانهی خورشید» پانزده نیایش واره با محتوایی لطیف و بسیار زیبا دارد که در ادامهی مبحث، بررسی و تحلیل آنها را از نظر خواهیم گذراند.
۴-۷-۱-۱ نیایشوارهی اول
« شب فرو میافتد
و من تازه میشوم
از اشتیاق بارش شبنم
نیلوفرانه
به آسمان دهان باز میکنم
ای آفرینندهی شبنم و ابر
آیا تشنگی مرا پایان میدهی؟
تقدیر چیست؟
می خواهم از تو سرشار باشم.»
(هراتی، ۱۳۷۶: ۵)
شاعر به نیایش با خداوندی که آفرینندهی شبنم و ابر است، میپردازد و او را خطاب قرار میدهد، زیرا شاعر اشتیاقی عطش ناپذیر نسبت به خداوند دارد و خود را به نیلوفری سحرگاهی تشبیه کرده که در اندیشهی بارش شبنم، چشم امید به سوی آسمان باز کرده است و نیازمند نگاه خاص خداوند است تا با سرشار شدن از خداوند که نهایت آرزوی شاعر است، عطش اشتیاقش را پایان دهد.
بدین واسطه نگاه هراتی از بیرون به درون میچرخد و به بیان انتزاعی و نوعی عرفان و نیز به طبیعت گرایی همراه با کشف و شهودی شاعرانه نزدیک و نزدیکتر میشود و بر اینها همه، سایهای از مرگ (مرگ آگاهی) گسترده است. (عبدالملکیان، ۱۳۸۳: ۱۵۱)
۴-۷-۱-۲ نیایشوارهی دوم
« کنار شب میایستم
چشم بر شمد سرمهای آسمان میاندازم