می تواند زیاد یا کم باشد. نوع پوشش بیمهای، میزان حق بیمه و سرمایه بیمه عمر کاملا امری شخصی است و در اختیار وانتخاب بیمه گذار است(وو، ۱۹۹۶).
ارتباط تنگاتنگی بین سرمایه بیمه شده و حق بیمه وجود دارد، نه فقط بر اساس تمایل شخصی و توان مالی بیمه گذار بلکه بر پایه احساس مسئولیت تک تک بیمه گذاران برای تامین آینده خود و خانواده خویش. مشمولان و مشتریان آن ها نیز متفاوتند.
بیمه اجتماعی با در نظر گرفتن ویژگیهایی که دارد وهدفهایی که دنبال میکند د اجرا نظامیاست که تامین آتیه می کند ورفاه اجتماعی به اعضای مشمول طرح ارائه میدهد.
هر یک از طرحهای بیمه اجتماعی برای گروه مشخصی با در نظر گرفتن میزان رشد اقتصادی وتولید ناخالص ملی طراحی واجرا می شود. افزون بر رشد و تولید ناخالص ملی تفاوتهای اقتصادی در مناطق مختلف جغرافیایی همچنین ساختار اقتصادی در مناطق روستایی و شهری در طراحی نظام بیمه اجتماعی مؤثر است. در حالی که انواع بیمههای عمر به کل جامعه عرضه می شود. همه مردم در سطوح مختلف جامعه اعم از آنکه در شبکه طرحهای بیمه اجتماعی باشند یا نباشند می توانند بنا به میل و دلخواه خود با در نظر گرفتن وضعیت و توان مالی خویش از انواع بیمه نامه های عمر، پوشش بیمهای مطلوب خود را انتخاب کنند.
منابع تامین حق بیمه و مسئولیت مالی نیز متفاوت است. کارفرمایان دولتی و خصوصی در پرداخت حق بیمه اجتماعی مشارکت دارند و در نهایت مسئولیت اصلی را دولت عهده دار است. هرگاه سیستم در اجرا از نظر مالی دچار مشکل شود دولت مسئول تامین کمبود آن است. در صورتی که در انواع بیمههای عمر بیمه گذار در مقابل بیمه گر به موجب قرارداد فی ما بین مسئول پرداخت حق بیمه نامه خود طبق شرایط قرارداد است. قرارداد بیمه حاکم بر روابط طرفین قرارداد است که بر اساس قانون ومقررات بازار تنظیم می شود. دولت و کارفرما هیچ گونه مسئولیت مالی در مقابل شرکت بیمه و بیمه گذاران عمر آن ندارند(وو، ۱۹۹۶).
ما خودمان را برای کوتاه مدت محدود وفقط به بیمه اجتماعی اکتفا کردهایم. توسعه بیمه عمر تحت شعاع بیمه اجتماعی قرار گرفته و ملموس نیست. به نظر میرسد که چنین طرز تلقی برای کوتاه مدت درست باشد ولی برای دراز مدت تنها ازطریق توسعه بیمه عمر میتوان نیاز جامعه را برآورده ساخت. بعد از جنگ جهانی دوم، تعدادی از کشورهای غربی توسعه بیمههای اجتماعی را در سطح گسترده از طریق
طرحهای جامع آغاز وهمزمان با آن، انواع بیمههای عمر را نیز با سرعت بیشتر دنبال کردند. در دهه ۱۹۶۰ متوسط رشد حق بیمه عمر ۴/۸ درصد بود که در دهه ۱۹۷۰ این رقم به ۵/۱۴ درصد افزایش یافت. این میزان رشد به مراتب بیشتر از رشد انواع بیمههای اموال بوده است. حق بیمه بیمههای عمر و رشد سریع آن، ساختار بازار جهانی حق بیمه را به کلی تغییر داده است. در پایان دهه ۱۹۷۰ حق بیمه بیمههای عمر ۳/۳۹ درصد حجم کل حق بیمه بازار جهانی را از آن خود ساخت. در پایان دهه ۱۹۸۰ سهم بیمه عمر از کل بازار بیمه به ۴/۵۲ درصد افزایش یافت. در برخی از کشورها بیمه عمر بسیار پیشرفت کردهاست. در کشور ژاپن حق بیمه انواع بیمههای اشخاص ۹/۷۳ درصد از کل حق بیمه بازار را تشکیل میدهد. این میزان برای سال ۱۹۹۲ برابر ۶۳ درصد تولی ناخالص داخلی گزارش شده است(وو، ۱۹۹۶).
در حالی که صنعت بیمه عمر در جهان به سرعت در حال رشد است، بیمههای اجتماعی با مشکلات عدیدهای مواجه شده است. اکنون بیش از ۱۰۰ کشور در جهان طرحهای مختلف بیمههای اجتماعی را برای سطوح مختلف جامعه در دست اجرا دارند. به هر حال در اغلب کشورها نظام بیمه اجتماعی خود را به ارائه پوشش های اندک با استاندارد پایین و با ارقام ریز محدود کردهاست.
فقط در کشورهای پیشرفته تعداد طرحهای بیمه اجتماعی زیاد است. در نتیجه افزایش متوسط سن جامعه، اقتصاد تورمیو افزایش هزینه های درمان در این کشورها مالیات برای تامین مالی هزینه های طرح بیمه اجتماعی را به طور مداوم افزایش می دهند. با وجود افزایش مالیات برای بیمه اجتماعی، دولت کماکان کسری منابع مالی اجرای طرحهای مختلف بیمه اجتماعی را می پردازد.
افزون بر این، سطح بیمههای اجتماعی همیشه می تواند ارتقا یابد. کاهش سطح، به هیج وجه عملی نیست. ادامه این روند گویای این واقعیت نیز هست که افزایش مداوم هزینه بیمههای اجتماعی وکسری منابع مالی برای اجرای آن رشد تولید ناخالص داخلی را کند میسازد. افزون بر این، مشکلات دیگری نیز به وجود می آید. از جمله اینکه مردم به شدت به دولت وابسته میشوند. افزایش هزینه های کارگری به دلیل اجرای طرح بیمه اجتماعی موجب می شود که تولید کنندگان داخلی نتوانند در بازار رقابتی فشرده جهانی رقابت کنند و ظرفیت تولید نیز متاثر می شود و بالا بودن سطح رفاه اجتماعی بر عرضه و تقاضای بازار کار از لحاظ منابع نیروی انسانی تاثیر منفی خواهد داشت. مشکل جدی دیگری که بیمه اجتماعی با آن مواجه است ناشی از افزایش سن جامعه یعنی افزایش تعداد سالمندان همراه با افزایش رفاه عمومیاست. به همین دلیل از اواسط دهه ۱۹۸۰ تعداد زیادی از کشورها شروع به تغییر شکل نظام بیمه اجتماعی کرده اند به طوری که به تدریج بیمه اجتماعی به صورت بخشی از بیمه عمر درآمده است. همزمان با آن دولتها از انواع بیمههای عمر در بخش بیمههای بازرگانی با تدوین سیاستهای جدید مالیاتی حمایت کردند تا ضمن تشویق به فعالیت صنعت
بیمه بازرگانی در زمینه بیمههای اشخاص، هزینه های دولت نیز کاهش یابد و مردم هم ترغیب شوند که شخصاً پس اندازهای خود را به مستمری از طریق تهیه بیمه عمر از مؤسسات بیمه بازرگانی تبدیل کنند. بنابرین از آنجا که هزینه های اجرای طرح بیمههای اجتماعی بر دوش دولتها سنگینی میکرد چارهای جز انتخاب راه بیمه عمر نبود که وظیفه ارائه تامین را در سطح وسیع برای سطوح مختلف جامعه بر عهده گیرد. به طوری که به تدریج از سطح فعالیت بیمه اجتماعی با پشتوانه دولت کاسته گردد و بخش بازرگانی بیمه عمر فعالتر شود(وو، ۱۹۹۶).
سوابق پژوهش
الف-مطالعات داخلی