درعمل مشکلات زیادی برای تخمین هزینه تامین مالی به عنوان حداقل نرخ بازده موردانتظار برای تصمیم گیری وجود دارد و با توجه به منابع مختلف برای تامین مالی ما با هزینه هر یک از این منابع روبرو هستیم. حال اگر نرخ بازده مورانتظار پروژهای بالاتر از میانگین موزون هزینه سرمایه آن باشد این نوع سرمایه گذاری میتواند دارای توجیه اقتصادی باشد. باید توجه داشت که هزینه واقعی یک منبع مالی ممکن است تنها شامل هزینه های آشکار نباشد و هزینه های پنهان را نیز در بر میگیرد. به عنوان نمونه زمانی که استفاده از یک بدهی ارزانتر افزایش یافته در مقابل به علت بالا رفتن ریسک شرکت هزینه سهام عادی افزایش یافته و افزایش صرف ریسک به وسیله سهامداران عادی به عنوان هزینه غیر آشکار مالی از طریق بدهی انعکاس مییابد. در واقع سرمایه گذاران با اطمینان از کسب بازده معقول از انجام سرمایه گذاری خود به مشارکت در بورس اوراق بهادار اقدام میکنند و ایجاد اطمینان در بین سرمایه گذاران در واقع ابزار اصلی فعالیت مستمر بورس است.
۲-۳-۳ مفهوم و محاسبه هزینه سرمایه
هزینه سرمایه یا به عبارتی میانگین هزینه سرمایهWCAA)) مفهوم یکسانی دارد.شرکت میتواند تمام پول موردنیاز خود را از طریق انتشار سهام عادی تامین نماید . ولی بیشتر شرکتها از چندین نوع سرمایه استفاده میکنند و آن را اجزای تشکیل دهنده سرمایه مینامند که متداولترین اقلام تشکیل دهنده آن عبارتنداز سهام عادی، سهام ممتاز و اوراق قرضه. اجزای تشکیل دهنده سرمایه دارای یک وجه مشترک هستند؛ سرمایه گذارانیکه این وجوه را تامین کردهاند انتظار دارند که از محل سرمایه گذاری خود به بازدهی مناسب دست یابند.
اگر همه سرمایه شرکت تنها از طریق انتشار سهام عادی تامین شده باشد در آن صورت هزینه سرمایه ای را که در بودجه بندی سرمایه ای محاسبه میکنند همان نرخ بازده موردنظر سهام عادی خواهد بود. ولی بیشتر شرکتها از چندین نوع منبع برای تامین سرمایه خود استفاده میکنند و به همین دلیل وجود تفاوت در ریسک این اوراق بهادار، منجر به ایجاد نرخ بازده موردنظر متفاوتی خواهد شد به طور یکه در مفاهیم تئوریک مدیریت مالی نرخ بازده موردنظر هر یک از اجزای تشکیل دهنده سرمایه را هزینه بخشی از سرمایه مینامند و هزینه سرمایه ای که در تصمیمات بودجه بندی سرمایه ای مورد توجه قرار میگیرد میانگین موزون هزینه اجزای مختلف سرمایه تعبیر می شود این درحالی است که در متون مالی ما این میانگین موزون را به سادگی میانگین موزون هزینه سرمایه می نامیم. اما توجه به این نکته ضروری است که بیشتر شرکتها ساختار سرمایه منحصر به فردی دارند و برای منابعی که از آن ها سرمایه تامین میکنند درصدهائی را در نظر می گیرند تا حسب آن امکان محاسبه هزینه سرمایه را به صورت صحیح و با مبانی منطقی داشته باشند، ولی اغلب به دلایل گوناگون که از جمله آن ها شرایط بازار و هزینه انتشار بالای اوراق بهادار در کوتاه مدت میباشد این درصدها را رعایت نمی کنند. درچنین شرایطی برای پرهیز از خطاهای کوتاه مدت لازم است میانگین موزون هزینه سرمایه با فرض تداوم فعالیت اندازه گیری شود تا امکان محاسبه و برآورد صحیح منابع موردنیاز برای تامین سرمایه وجود داشته باشد و اتخاذ این روش به صورت صحیح مهمترین نکته در محاسبات هزینه سرمایه به منظور انجام ارزیابی های صحیح در سطح سازمان میباشد.
K0=Wd*Kd+Wp*Kp+Ws*Ks+We*Ke
هر یک از اجزای تشکیل دهنده سرمایه شرکت دارای هزینه ای است که به صورت زیر تعریف می شود:
Ki=هزینه بدهی قبل از مالیات
Kd=Ki(1-t) هزینه بدهی بعد از مالیات که در آن t نرخ مالیات است.
Kp=هزینه سهام ممتاز
Ks=هزینه سود انباشته (هزینه سهام عادی موجود)
Ke=هزینه سهام عادی جدید
Ko=هزینه سرمایه شرکت در کل (میانگین موزون هزینه سرمایه یا متوسط هزینه سرمایه)
Wd=درصد مشارکت بدهی در کل سرمایه .
Wp=درصد مشارکت سهام ممتاز در کل سرمایه .
Ws=درصد مشارکت سهام عادی در کل سرمایه .
We=درصد مشارکت سود اباشته در کل سرمایه .
۲-۳-۳-۱ هزینه بدهیها
بدهی یا سرمایه استقراضی عمدتاًً شامل وام های رهنی و تسهیلات بانکی، اوراق قرضه و سایر بدهی های بلند مدتی است که توسط بانک ها، مؤسسات مالی و سایر اشخاص حقیقی و حقوقی تامین یا اعطا میگردد. بدهی های کوتاه مدت بهره دار(مانند وام های رهنی)نیز زمانی در در محاسبه میانگین موزون نرخ هزینه سرمایه منظور می شود که هدف شرکت از این نوع تامین مالی تامین وجوه لازم برای سرمایه گذاری بلندمدت باشد.چنانچه از بدهی های کوتاه مدت به عنوان ابزار موقتی برای تعدیل تغییراتی که در فعالیت های جاری شرکت رخ میدهد استفاده شود هزینه آن را نباید در محاسبه هزینه سرمایه منظور نمود. با وجود این چنانچه شرکت به طور دائمی از بدهی های کوتاه مدت به عنوان ابزار تامین مالی استفاده نماید باید هزینه اینگونه بدهی در محاسبه WACCمنظور گردد(گاپانکی،بریگهام[۲۷]۱،۱۹۹۰،صص ۱۲۸-۱۳۰). در تعیین هزینه بدهی بایستی بهره بدهی با هر میزان سود ثابتی مه به وام دهنده پرداخت میگردد را با در نظر گرفتن نرخ مالیات محاسبه میکنیم. که در آن:
Kd=km(1-t)
kd:هزینه بدهی پس از کسر مالیات یا نرخ مؤثر بدهی
km:هزینه بدهی قبل از کسر مالیات بر مبنای نرخ سالیانه
t:نرخ مالیات شرکت
دلیل انجام تعدیل مالیاتی در محاسبه بدهی این است که چون ارزش سهام شرکت که در پی حداکثر کردن آن هستیم به درامد پس از مالیات بستگی دارد، بهره یا سود ثابتی که به وام دهنده پرداخت میگردد مخارج مالیات کاه هستند ومثل این است که قسمتی از این بهره به عهده دولت میباشد واز اینرو باید مزیت مالیاتی بدهی را به حساب آورد.
۲-۳-۳-۲ هزینه سهام ممتاز
اصولاً شرکتی که سهام ممتاز مشخص میکند بایستی در ازای پولی که خریداران این اوراق در شرکت سرمایه گذاری میکنند سود سهام بپردازند، پرداخت این سود هزینه ای است که شرکت بابت سهام ممتاز می پردازد. هزینه سهام ممتاز تابعی از سود اعلام شده است که این میزان سود از طرف هیئت مدیره شرکت تعیین و پرداخت می شود و معمولا شرکت ها سهام ممتاز را با سود ثابت ترجیح میدهند. هزینه اینگونه سهام از رابطه زیر به دست میآید. (استوارت[۲۸]۱ ،۱۹۹۶،صص ۹۲) که در آن:
Kp=
D:سود ثابت سالانه هر سهم ممتاز
K p:هزینه هر برگ از سهام ممتاز
P n:خالص قیمت فروش هر سهم(هزینه انتشار در آن لحاظ شده).
چون سود سهام ممتاز از سود خالص یعنی سود پس از کسر مالیات پرداخت می شود و مالیات کاه نیست بنابرین تعدیل مالیاتی ضرورتی ندارد.
۲-۳-۳-۳ هزینه سهام عادی و سود انباشته
شرکت ها جهت تامین مالی با بهره گرفتن از حقوق صاحبان سهام به دو طریق عمل میکنند:
۱-تامین مالی از طریق سود انباشته(سرمایه داخلی)
۲-تامین مالی از طریق انتشار سهام عادی(سرمایه خارجی)
در ادامه نحوه محاسبه هزینه تامین مالی آن ها به تفکیک شرح داده می شود.
توضیح۱:یکی از منابع عمده تامین مالی شرکتها عدم تقسیم بخشی از سود قابل تقسیم بین سهامداران میباشد.