جبارزاده کنگرلوئی و همکاران (۱۳۸۸)، ارتباط بین هموارسازی سود و درماندگی مالی شرکت های عضو بورس تهران را مورد پژوهش قرار داده و دریافتند که مدیران واحدهای تجاری در مراحل مختلف درماندگی مالی، برای بهتر نشان دادن وضعیت مالی و عملکرد شرکت خود، اقدام به هموارسازی سود میکنند.
نوروش و حسینی (۱۳۸۸)، به بررسی رابطه بین کیفیت افشا (قابلیت اتکا و به موقع بودن) و مدیریت سود شرکت های عضو بورس تهران پرداختند. یافته های این تحقیق حاکی از آن است که بین کیفیت افشای شرکتی و به موقع بودن افشای شرکتی با مدیریت سود رابطه منفی معناداری وجود دارد. بدین معنی که با افزایش کیفیت افشای شرکتی، مدیریت سود کاهش مییابد.
اعتمادی و همکاران (۱۳۹۱)، در تحقیق خود با عنوان مدیریت سود، چگونه کیفیت سود شرکت ها را تحت تاثیر قرار میدهد؟ چهار ویژگی کیفی سود شامل کیفیت اقلام تعهدی، پایداری سود، قابلیت پیشبینی سود، هموار بودن سود را با مدیریت سود، برررسی کردند و دریافتند که با افزایش میزان اقلام تعهدی اختیاری، از مقادیر مطلوب ویژگی کیفی سود، کاسته می شود. در این میان، کیفیت اقلام تعهدی بیش از سایر ویژگی ها، تحت تاثیر مدیریت سود قرار میگیرد. همچنین، افزایش در مقادیر اقلام تعهدی اختیاری با کاهش در امتیاز کیفیت سود شرکت ها در ارتباط است. این نتایج از نظریه فرصت طلبانه بودن مدیریت سود حمایت کرده، نشان میدهد که مدیریت سود بر محتوای اطلاعاتی حسابداری خدشه وارد میکند.
دستگیر و همکاران (۱۳۹۱)، کیفیت سود را در شرکت های درمانده مالی عضو بورس اوراق بهادار تهران بررسی نمودند. نتایج آن ها نشان میدهد که شرکت های درمانده مالی در سه سال قبل از ورشکستگی، سود خود را به صورت افزایشی مدیریت میکنند که این کار بیشتر از طریق دستکاری فعالیت های واقعی انجام می شود. در حالی که شرکت های سالم این کار را بیشتر از طریق دستکاری اقلام تعهدی انجام میدهند. همچنین با بهره گرفتن از مدل بال و شیواکومار، دریافتند که میزان محافظه کاری مشروط در شرکت های درمانده بیشتر از شرکت های غیر درمانده است؛ و در نتیجه، از این لحاظ کیفیت سود در شرکت های درمانده بالاتر از شرکت های غیر درمانده است. لازم به ذکر است که در این تحقیق درمانده مالی به جای ورشکستگی استفاده شده است.
مشکی و نوردیده (۱۳۹۱)، در تحقیقی با عنوان بررسی تاثیر مدیریت سود در پایداری سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق تهران، به این نتیجه رسیدند که پایداری سود شرکت های هموارساز بیش از پایداری سود شرکت های غیرهموارساز است و شرکت هایی که اقدام به هموارسازی سود نموده اند، در مقایسه با سایر شرکت ها، سود سهم پایدارتری درآینده اعلام نموده اند
خواجوی و همکاران (۱۳۹۱)، کیفیت گزارشگری مالی شرکت های درمانده و غیردرمانده عضو بورس اوراق بهادار تهران، را با بهره گرفتن از مدل بارث و همکاران (۲۰۰۱)، مورد مطالعه قرار دادند و دریافتند که کیفیت گزارشگری مالی شرکت های غیردرمانده، پایین تر و از پایداری کمتری برخوردار است. همچنین عنوان میکنند که شرکت های غیردرمانده یا دستکاری سود میکنند، و یا شرایط نامساعد اقتصادی در کشور، پیشبینی جریان های نقد آتی آن ها را با مشکل مواجه کردهاست.
۲-۳٫ جمع بندی و بیان نوآوری تحقیق
وجود زمینههای مناسب برای دستکاری سود ناشی از تضاد منافع و همچنین پاره ای از محدودیت های ذاتی حسابداری از جمله نارسایی های موجود در فرایند برآوردها و پیشبینی های آتی و امکان استفاده از روش های متعدد حسابداری بوده که باعث شده است سود واقعی شرکت ها از سود گزارش شده در صورت های مالی متفاوت باشد. بر طبق تحقیقات پیشین، این نوع انگیزه ها بیشتر در مدیران شرکت هایی که دچار درماندگی مالی و ورشکستگی هستند، وجود دارد.
بنابرین با توجه به اینکه پژوهش های کیفیت سود و نوع مدیریت سود در شرکت های دارای بحران مالی و ورشکسته در سطح جهان و حتی ایران، بسیار محدود است، و همچنین انتشار یافته های مالی به تفکیک شرکت ها، بهتر میتواند بر تصمیم گیری مالی استفاده کنندگان مؤثر باشد؛ در تحقیق حاضر ارتباط چهار ویژگی کیفی سود و نوع مدیریت سود با سودآوری آتی در سه گروه شرکت ورشکسته، درمانده مالی و سالم عضو بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار میگیرد.
۲-۴٫ خلاصه فصل دوم
یکی از روش هایی که مدیران شرکت های درمانده مالی و ورشکسته ممکن است برای مخفی کردن عملکرد ضعیف خود به قصد کسب فرصت و به تأخیر انداختن ورشکستگی از آن استفاده کنند، دستکاری افزایشی سود حسابداری است. اینکار باعث کاهش قابلیت اتکای سود شرکت های مذکور میگردد. کاهش کیفیت سود موجب می شود که استفاده کنندگان برداشت های نادرستی از سود حسابداری داشته باشند و در نهایت ، باعث اتخاذ تصمیم های اشتباه آنان میگردد (دستگیر و همکاران، ۱۳۹۱).
برخی از پژوهشگران رفتار فرصت طلبانه و کارا بودن مدیریت سود شرکت ها را مورد بررسی قرار دادهاند. به عنوان نمونه سابرا مانیام ( ۱۹۹۶)، گول و همکاران (۲۰۰۰)، کریشنان (۲۰۰۳)، کوتاری و همکاران (۲۰۰۵)، بهار مقدم و کوهی(۱۳۸۹)، احمد پور و منتظری (۱۳۹۰)، دریافتند که رفتار اقلام تعهدی اختیاری با کارا بودن مدیریت سود سازگار است. همچنین گاور و همکاران (۱۹۹۵)، هل تازن و همکاران (۱۹۹۵)، بلسان و همکاران (۲۰۰۲)، شواهدی یافتند که رفتار اقلام تعهدی اختیاری با مدیریت سود فرصت طلبانه مطابقت دارد.
اما تحقیق قابل توجهی مربوط به هموارسازی، مدیریت سود و کیفیت سود برای شرکت های درمانده مالی و ورشکسته در سطح جهان و حتی در ایران نیز انجام نشده است. با این حال، برخی از پژوهشگران خارجی دریافتند که مدیران شرکت های درمانده مالی و ورشکسته، انگیزه های بیشتری برای مدیریت سود دارند.
بر این اساس در پژوهش حاضر، سعی شده است این موضوع رسیدگی شود که آیا شرکت هایی که دچار وخامت مالی هستند، برای پنهان نمودن عملکرد ضعیف خود دست به مدیریت سود میزنند؟ آیا استفاده از اشکال مختلف مدیریت سود تابع انگیزه های خاصی است؟ کیفیت سود در این گونه شرکت ها، در چه سطحی قرار دارد؟
برای رسیدن به اهداف فوق، این موضوع در سه گروه شرکت ورشکسته، درمانده مالی و سالم عضو بورس اوراق بهادار تهران بررسی خواهد شد. در فصل سوم نحوه اجرای این تحقیق به تفصیل بیان می شود.
فصل سوم
روش شناسی تحقیق
۳-۱٫ مقدمه
روش، عبارت است از مجموعه فعالیت هایی که برای رسیدن به هدفی صورت میگیرد. و پژوهش عبارت است از مجموعه فعالیت هایی که پژوهشگر با بهره گرفتن از آن ها به قوانین واقعیت پی میبرد. روش های پژوهش، در واقع ابزارهای دستیابی به واقعیت به شمار میروند. در هر پژوهش، پژوهشگر تلاش میکند تا مناسب ترین روش را انتخاب کند که دقیق تر از روش های دیگر، واقعیت را کشف کند. بنابرین شناخت واقعیت های موجود و پی بردن به روابط میان آن ها، مستلزم انتخاب روش پژوهشی مناسب است. یکی از مهمترین روش ها، تحقیق همبستگی است که در آن سعی می شود رابطه بین متغیرهای مختلف با بهره گرفتن از ضریب همبستگی تعیین و یا پیشبینی یک متغیر از روی یک یا چند متغیر دیگر، مشخص شود.