الگوهای مختلف روابط والد- فرزند در دیدگاه یکسویه
شیوه فرزند پروری شیفر[۱۹]
بر اساس مشاهداتی که شیفردر سال۱۹۵۲ انجام داد، رفتارهای والدین را بر اساس دو جنبه پذیرش- طرد و سختگیری- سهل گیری طبقه بندی میکند. از ترکیب این دو جنبه الگوهای مختلفی تشکیل می شود. شکل زیر نشان دهنده جنبههای پذیرش و سخت گیری و الگوهای رفتاری والدین است(ماسن ۲۰۰۰ترجمه یاسایی ،۱۳۸۰).
پذیرش
سهل گیری
طرد
متوقع و متخاصم
مستبد و خودکامه
مقتدر
یاری کننده
با فاصله
بی اعتنا
طرد کننده
بیش از حد بخشنده
افراط گر در حمایت
سختگیری
شکل ۲ – ۱ الگوهای فرزندپروری شیفر
نظریه سبک فرزند پروری والدین شیفر[۲۰]
شیفر (۱۹۹۵) با مطالعه توصیفی و استفاده ازتحلیل عوامل رفتاری والدین در تعامل والد – فرزند وسپس انجام مصاحبه ومشاهده های مستقیم رفتاری یک مدل فرضی زنجیره ای از پیرامون دو بعد دو قطبی آزادی – کنترل وطرد – عشق سازماندهی شده بود را ارائه داد که از برخورد دو بعد اصلی یاد شده چهار ربع تشکیل می شود:
ربع اول (آزادی – عشق )
این نوع والدین کسانی هستند که معمولا در اذهان عمومی تحت عنوان والدین نمونه شناخته میشوند.
کودکان آن ها دارای استقلال بوده و رفتار اجتماعی مناسبی دارند (هواسی ،۱۳۸۵).
کودکان پرورش یافته با این سبک فرزند پروری عمدتاً اعتماد به نفس ،احساس خود مختاری ،تمایل به کنترل محیط و گرایش به سمت رفتارهای دوستانه نسبت به همسالان میباشند .همچنین این والدین با عاطفه، تشویق کننده و حساس به نیازهای فرزندان خود هستند(برنز،۲۰۰۶ ترجمه اکرمی ،۱۳۸۹).
ربع دوم (کنترل – عشق )
که در برگیرنده مجموعه پیچیده ومتعارض از رفتارها ونگرش های تربیتی مادران است .این والدین فرصت کسب تجربه ویادگیری رااز کودکان سلب میکنند .آن ها با محبت افراطی موجب گرفتن آزادی لازم از کودکانشان میشوند .کودکان چنین خانواده هایی وابستگی بیشتری رانشان میدهند ونسبت به گروه اول حالت اتکای بیشتر و خصومت زیادتر هستند (شیرازی ،۱۳۸۵).
ربع سوم (کنترل – طرد )
این والدین برای فرزندان خود مقرارت ومحدودیت های زیادی را درنظر می گیرند و بر رعایت آن از سوی فرزندان تأکید ونظارت شدید دارند آن ها احساس خصمانه شدیدی در اطفال خویش به وجود می آورند ولی اجازه ی ظاهر ساختن این احساس را نمی دهند این کودکان معمولا در روابط اجتماعی ناموفق هستند ،گوشه گیری ،خجالت و عدم اعتماد به نفس در این کودکان به وفور یافت می شود
ربع چهارم (آزادی – طرد )
شیوه های موجود درربع چهارم به صورت طرد ،سهل انگاری ،کناره گیری و بی تفاوتی خود را نشان میدهند .این والدین معمولا خود را درگیر مشکلات فرزندان نمی کنند وبر رفتار آن ها کنترلی ندارند .فرزندان آن ها نیز افرادی پرخاشگربا مسئولیت پذیری بسیار ضعیف ،بد اخلاقی و رفتار های خصومت آمیز هستند (برنز ،۲۰۰۶ ترجمه اکرمی ،۱۳۸۹).
ویژگی های چهار شیوه فرزند پروری والدین نسبت به فرزندان به طور خلاصه در جدول ۲-۱ آمده است:
جدول۲-۲ ابعاد شیوه های فرزند پروری والدین از نگاه شیفر ؛ اقتباس از شیرازی،۱۳۸۵
والدین نمونه ، والدین با عاطفه ،تشویق کننده و حساس به نیازهای فرزندان خود
آزادی –عشق
ربع اول
والدین دارای مجموعه پیچیده ومتعارض از رفتارها ، محبت افراطی
کنترل – عشق
ربع دوم
والدین دارای مقرارت ومحدودیت های زیاد ، نظارت شدید
کنترل – طرد
ربع سوم
والدین با خصلت طرد ،سهل انگار ،کناره گیر و بی تفاوت
آزادی –طرد
ربع چهارم
شیوه های فرزندپروری بامریند
دیانا بامریند(۱۹۷۱،۱۹۸۷، ۱۹۹۱)دریکرشته مطالعات برجسته با مشاهدات تعاملات والدین و فرزندان پیش دبستانی در خانه و آزمایشگاه اطلاعات فراوانی در رابطه با فرزند پروری جمع کرد. ابعاد مورد سنجش عبارت بودند از: کنترل والدین، معقول بودن درخواستهای والدین، ارتباط والد –کودک و مهرورزی والدین(استافورد ،ترجمه دهقانپور ،۱۳۷۷). نتایج حاصل نشان داد که شیوه های مختلف فرزندپروری در دو بعد با هم تفاوت دارد.
۱- بعد پذیرندگی- پاسخ دهندگی: پاسخ دهندگی اشاره دارد به درجه ای که والدین به نیازهای فرزندان خود پاسخ میدهند. به این منظور که آن ها را مورد پذیرش و حمایت قرار میدهند( مک کوبی و مارتین[۲۱]۱۹۸۳به نقل از استرنبرگ۱۹۹۳ ترجمه اکرمی ،۱۳۸۹). این بعد به والدینی اشاره میکند که حمایت کننده هستند و به نیازهای فرزندان حساسند، خونگرم و مهربانند و همواره لبخند میزنند و فرزندانشان را تشویق میکنند. اما والدینی که کمتر پذیرنده و پاسخ دهنده هستند اغلب به سرعت انتقاد میکنند و فرزندانشان را تنبیه و تحقیر کرده و ارتباط کمتری با آن ها دارند و به طور کلی آن ها را نادیده می گیرند.
۲- بعد توقع داشتن- کنترل: توقع داشتن اشاره میکند به درجه ای که والدین انتظارات ودرخواست هایی از فرزندان خود دارند و به رفتارهای مسئولانه بچه ها اشاره میکند(مک کوبی و مارتین۱۹۸۳ به نقل از استرنبرگ۱۹۹۳ترجمه اکرمی،۱۳۸۹) این والدین استانداردهای زیادی برای فرزندان خود تعیین میکنند و انتظار دارند فرزندان به آن استعدادها دست یابند(برجعلی،۱۳۷۸)اما والدینی که کمتر متوقع وکنترل کننده هستند، به عنوان والدین سهل گیر نامیده میشوند.خواسته ها و توقعات آن ها از فرزندان کم میباشد و به آن ها اجازه میدهند تا عقاید و هیجاناتشان را نشان دهند.
انجمن ملی تحقیق[۲۲](۱۹۹۳) در نظریه بامریند تجدید نظر کرد” ترکیب گوناگون دو بعد پذیرندگی و توقع داشتن چهار شیوه فرزند پروری ارائه میکند که پژوهش بامریند روی سه شیوه آن متمرکز شده است.” (کیپک و پالمر[۲۳]۱۹۹۷ترجمه اکرمی۲- ۵ این چهار شیوه را نشان میدهد.
پذیرندگی- پاسخ دهندگی
مستبدانه
– قوانین زیادی وضع می شود
– توضیحات کم است
– حساسیت نسبت به نیازهای فرزندان کم است
مقتدر
– خواسته ها معقول است
– حساسیت و پذیرش فرزندان بالا است
مسامحه کار
– قوانین و انتظارات پایین است
– والدین نسبت به نیازهای فرزندان حساس نیستند و خود را در تربیت آن ها در گیر نمی کنند
سهل گیر
– قوانین و خواسته های والدین از فرزندان کم است
– بچه ها دارای آزادی هستند
– پذیرش و حساسیت نسبت به نیازهای فرزندان بالا است
بالا
توقع داشتن
کنترل
پایین