کافری و تامپسون[۱۱۰]۱۱ (۲۰۰۴)، در پژوهش خود به این نتیجه رسیده اند که زنان تمایل دارند در ارزیابی خود از تصویر بدنی لاغرتر و از لحاظ چهره و صورت ارزشیابی بیشتری کسب کنند. در حالی که مردان نگرانی قابل ملاحظهای را از بابت کم وزنی تجربه نمیکنند. اما این یافته ها نشان میدهد در هر دو جنس زنان و مردان دغدغه های تصویر بدنی وجود دارد.
مکایی و ریکاردلی[۱۱۱]۱ (۲۰۰۴) در پژوهشهای خود دریافتهاند افرادی که شاخص حجم توده بالایی دارند از تصویر بدنی خود ناراضی هستند و و بین شاخص حجم بدنی، تصویر بدنی و خودپنداره رابطه وجود دارد.
نتایج تحقیق طولی سه ساله کاتارین و تامپسون[۱۱۲]۲ (۲۰۰۰)، نشان داد که خاطرات تمسخر آمیز تصویر بدنی در گذشته خودپنداره منفی و نارضایتی از تصویر بدنی از تقویت می کند و نظریات فرهنگی اجتماعی نیز حاکی از تأثیرات گسترده حمایتهای اجتماعی و فرهنگی بر شکل گیری تصویر بدنی است و به نظر میرسد این تأثیر در جوامع غربی بیشتر است. (لیندمن[۱۱۳]۳، ۲۰۰۲)
فردریک، لور، پپائو و لیتیتا [۱۱۴]۴ (۲۰۰۷)، در یک بررسی مسائل مربوط به جراحی زیبایی و تصویر بدنی و نگرشهای مردان و زنان در طول عمر، به این نتیجه رسیدند، افرادی که به جراحی زیبایی علاقمند بودند تصویر بدنی ضعیفتری نسبت به کسانی داشتند که علاقهای به جراحی زیبایی نداشتند و به خصوص افراد سنگین وزن و با شاخص حجم بدنی بالا علاقه مندی بیشتری به جراحی زیبایی لیپوساکشن نشان میدادند و تصویر بدنی ضعیفتری نسبت به افراد دیگر داشتند.
یافته های سارور، وادن، پرتشوک و ویتاکر[۱۱۵]۵ (۱۹۹۸)، در مقایسه نارضایتی از تصویر بدنی و اختلالات مربوط به بدشکلی بدنی در افرادی که جراحی زیبایی انجام داده اند نسبت به قبل از عمل جراحی زیبایی، نشان داد که بین تصویر بدنی، شاخص حجم بدنی و خودپنداره جسمی با علاقمندی به جراحی زیبایی رابطه وجود دارد و افراد دارای شاخص حجم بدنی بالا تصویر بدنی ضعیفی از خود دارند.
یافته های ویتاکر[۱۱۶]۶ (۲۰۰۵)، در بررسی میزان افسردگی، اضطراب تصویر بدنی افرادی که جراحی زیبایی انجام داده بودند نسبت به افراد عادی زن دانشگاه پنسیلوانیا، نشان داد میزان اضطراب و افسردگی گروهی که جراحی زیبایی انجام داده اند و افراد عادی، تفاوت معنیداری با هم ندارد ولی گروهی که جراحی زیبایی انجام داده اند نارضایتی از تصویر بدنی کمتری را نسبت به گروه عادی گزارش می دهند.
مک کارتی[۱۱۷]۷ (۱۹۹۰) مراجعان جراحی زیبایی را این چنین توصیف کردهاست: بیشتر مراجعان تحصیلات حدود دیپلم داشته و از طبقه متوسط رو به پایین بودند. بیماران مجرد پس از عمل خود را همسر شایستهای برای ازدواج میدیدند. میزان نارضایتی از عمل در مردان ۸/۱۲ و در زنان ۶/۴ درصد اعلام شده است فشارهای منفی از جانب خانواده یا دوستان مؤثر است.
سارا گروگن[۱۱۸]۱ (۱۹۹۶) از تجارت دختران نوجوان و نارضایتی نسبت به بدن خویش و فشارهای اجتماعی صحبت می کند و می نویسد دختران ۸ الی ۱۳ ساله از بدنهای خود ناراضی هستند و آنهایی که احساس میکردند لاغر هستند خشنودتر بودند و آنها که احساس میکردند چاق هستند ناراضی بودند.
یافته های هریسون[۱۱۹]۲ (۲۰۰۲) حاکی از آن است که برنامه های رسانه ها در جهت ارتباط بین ویژگیهای بدن و ویژگیهای شخصیتی افراد عمل میکنند، به طوری که شخصیتهای خوب در فیلمها همیشه از زیبایی خاصی برخوردارند. هرچند شخصیتهای باهوش و دارای نقش مثبت در فیلمها خوش اندام و خوش سیمایند، افراد بدجنس، ضعیف و اعتمادناپذیر در فیلمها با چهرهای زشت یا هیکلی چاق، قد کوتاه و با موهای سفید ظاهر میشوند.
کلپ[۱۲۰]۳ (۲۰۰۹) با مطالعه ۱۳۳ بیمار متقاضی جراحی زیبایی صورت، با بهره گرفتن از آزمون MMPI نشان دادند که ۲۹ درصد افراد مورد مطالعه هیچ اختلال شخصیتی نداشتند، در بقیه افراد، اختلال شخصیت خودشیفته شایعتری (۲۵%)، سپس اختلال شخصیت وابسته (۱۲ درصد) و نمایشی (۱۰ درصد) بود. فقط یک درصد اعمال جراحی ناشی از حالت واقعاً غیرطبیعی بینی بود. از نظر سنی، بیشترین فراوانی اعمال جراحی زیبایی بینی در سنین ۱۵ تا ۲۵ سال و در میان تحصیل کردهها و افراد مرفه فراوانتر مشاهده می شود.
سارور در پژوهش خود به این نتیجه رسید که افراد بعد از انجام جراحی زیبایی، تصویر بدنی بهتری از خود گزارش می دهند. در این ارتباط در مطالعه ای دیگر افراد متقاضی جراحی زیبایی پس از عمل بهبودی بیشتری در حساسیت بین فردی، وسواس و نگرانی نسبت به ظاهر، جرئت ورزی، اعتماد به نفس و سازگاری های اجتماعی ازخود نشان دادند.
۲-۴-۲ پیشینه داخلی
آقایوسفی و شریف (۱۳۸۹) نتایج نشان داد که در کل دانشجویان دختر بهزیستی روانی بالاتری نسبت به دانشجویان پسر دارند در حالی که دانشجویان پسر حس انسجام بالاتری نسبت به دانشجویان دختر دارند.
پاشا، نادری و اکبری(۱۳۸۹)، در پژوهشی نشان دادند که بین افراد متقاضی جراحی زیبایی و افرادی که جراحی زیبایی انجام داده اند و افراد عادی از نظر تصویر بدنی، شاخص حجم بدنی، سلامت عمومی و پذیرش خود و خودپنداره تفاوت معناداری وجود دارد.
نتیجه تحقیق بساک نژاد و غفاری (۱۳۸۶) نشان میدهد که همبستگی مثبت معنی داری بین ترس از بدریختی بدنی و اختلالات روانشناختی وجود دارد.
عالی پور و همکاران (۲۰۰۹) نیز در تحقیقی تحت عنوان تحلیل رابطه نگرشها به خوردن و تصویر بدنی در دانشجویان دختر نشان دادند که همبستگی مثبت معنیداری بین نگرشهای تغذیهای و ناخشنودی از تصویر بدنی وجود دارد.
یونسی و سلاجقه (۱۳۸۰) در تحقیق خود نشان دادند که تفاوت معناداری در نوع تصویر از بدن آزمودنی ها و گروه شاهد وجود دارد؛ بدین گونه که با توجه به ابعاد مقیاس سنجش تصویر بدنی زنان نابارور، درجاتی از اختلال تصویر ذهنی از خود و بدنهایشان نشان داده اند که همراه با اضطراب و افسردگی هم زمان در بین آنهاست.
قاسمی، مؤمنی و خانکه (۱۳۸۸) در تحقیق خود به این نتیجه رسیدند که تصویر بدنی معلولین ورزشکار در خرده مقیاسهای قدرت، استقامت، هماهنگی، انعطاف پذیری، عزت نفس، فعالیت بدنی، لیاقت ورزشی و کل بدن به طور معناداری از معلولین و غیر معلولین غیر ورزشکار بهتر بود. همچنین در خرده مقیاسهای ظاهر بدن، سلامت عمومی و چربی بدن، معلولین ورزشکار به طور معناداری بهتر از معلولین غیر ورزشکار بودند، اما با غیر معلولین غیر ورزشکار تفاوت معناداری نداشتند.
نتیجه تحقیق خواجه نوری و مقدس (۱۳۸۸) نشان داده است که عواملی همچون نوگرایی، آگاهی نسبت به جهانی شدن، شیوه زندگی، گفتگو در خانواده، سرمایه فرهنگی و وضعیت تأهل نزدیک به ۴۰ درصد از تغییرات تصور از بدن را در زنان شهرهای تهران، شیراز و استهبان، تبیین می کند.