در میان تمامی نهادهای اجتماعی، خانواده بهترین تاثیر را دارد. خانواده فراگیرترین واحد اجتماعی است و بهنجاری و نا بهنجاری جامعه در گرو شرایط عمومی خانواده است و هیچ یک از آسیب های اجتماعی فارغ از تاثیر خانواده نیست ( نوابی نژاد، ۱۳۸۶ ).
از جمله مشکلات جوامع بشری به ویژه هنگامی که افراد آن به علت عدم وجود عدالت اجتماعی، ضعف اصول اخلاقی، فقر و فساد، از هم پاشیدگی های کانون خانوادگی و امثالهم درگیر مشکلات عدیده اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی، جسمانی و روانی میباشند، مسئله اعتیاد و یا به بیان صحیح تر آن، بیماری اعتیاد بوده وهست. این بیماری گسترش جهانی داشته و امروزه بخش بزرگی از مبتلایان به این بیماری را جوانان تشکیل میدهند که در بروز آن جریانات جاری وحاکم بر محیط خانواده به ویژه روابط عاطفی میان زن وشوهر و فرزندان آنان نقش به سزایی دارد. بدیهی است که محیط های خانوادگی ناسالم و بیمار و فقدان احساس رضایت مندی در اعضاء، افزایش آسیب پذیری آنان را در برابر این بیماری باعث می شود.
مواجهه و چالش موفقیت آمیز با مشکلات اعتیاد و عوامل اثر گذار بر ناهنجاری های میان خانواده، بخشی از زندگی روزمره هر فرد معتاد میباشد .اما هر فردی در زندگی با مشکلاتی روبرو میشوند که باید برای آن ها راه حل های صحیح و منطقی بیابند. برخی در برابر مشکلات، راه حل های نامناسبی را بر می گزینند اما باید به خاطر داشت که با اندکی تأمل و اندیشه می توان از میان دهها راه حل ممکن، بهترین آن ها را انتخاب کرد تا کمترین آسیب را در برابر مشکل ایجاد شده، تجربه نمود. این تصور که همه مشکلات قابل حل هستند غیر منطقی و خلاف واقعیت است. با این وجود اگر زمان کافی به بررسی جامع، منطقی و خلاقانه مشکلاتمان اختصاص دهیم، اغلب آن ها قابل حل بوده و استرسی برای ما ایجاد نخواهد کرد. اکثر افراد خیلی برای حل مشکلات خود وقت نمی گذارند و لذا بسیاری از راه حل های موجود را نادیده می گیرند. اندیشههای سطحی و تصمیم گیری های سریع و عجولانه معمولاً به حل کارآمد مشکل نمی انجامد چرا که در چنین تفکری مسایل عمیق و مهم از نظر دور می مانند.آنچه در سازگاری با مشکلات مورد توجه است تسلط فرد به محیط و احساس کنار آمدن با خودش است. به عبارت دقیقتر، فرد باید با آگاهی از رفتار خود موانع محیطی را شناسایی و در جهت رسیدن به اهداف خود آن ها را حذف کند و محیط خود را به شیوه نو سازماندهی نماید. و از طرف دیگر با مسائل منفی درون خود که او را از اهداف خود منحرف میسازد، نیز کنار آید. (نوابی نژاد، ۱۳۸۶)
اما واکنش ما نسبت به موقعیت های تنش زا مربوط به توانایی خود آگاهی و حل مسئله ما میباشد. زیرا آگاهی از نقاط ضعف و قوت خود و توانایی حل مسئله بر روی متغییرهای رفتاری، عاطفی و شناختی همانند نومیدی، باورهای غیر منطقی، اعتماد به نفس، انتظار موفقیت و غیره، اثر میگذارد. همچنین حل مسئله بر روی تاثیر منفی حوادث زندگی و ایجاد افسردگی متمرکز می شود. حل مسئله یک فعالیت عادی زندگی میباشد و دارای یک ارتباط نزدیک با حوادث زندگی میباشد. علاوه بر این ثبات آن، نقش مهمی بر روی منابع فردی، تاثیرات محیطی و تاثیرات فرهنگی در زندگی مردم ایفا میکند. بنابرین ایجاد و حفظ روابط صمیمانه و ارضای نیازهای عاطفی و روانی در جریان ازدواج یک مهارت و هنر است و علاوه بر سلامت روانی و تجاری سالم اولیه نیازمند کسب مهارتها و انجام وظایف خاص است. از این رو برای افزایش رضایت زناشویی افراد معتاد اقدام به ترک که نیازمند حمایت اجتماعی برای مقابله با مشکلات میباشند. می توان به این افراد با بهره گرفتن از آموزش مهارتهای زندگی کمک کرد تا رضایتمندی زناشویی را بالاتر برده و سطح سلامت روانی را بهبود بخشید. همچنانچه که در این پژوهش بر مبنای مهارت خودآگاهی و حل مسئله سعی شده است با بهروری از شیوه آموزش مهارت خود آگاهی و حل مسئله، رضایت مندی زناشویی در این افراد (معتادین ) رشد داده شود تا بهداشت روانی و بهزیستی جامعه دستخوش تغیرات مثبتی شود.
۱-۲ بیان مسئله
آسیبهای اجتماعی طی چند دهه اخیر در سراسر جهان سیر صعودی داشته است. آمارهای نگران کننده در این زمینه،کارشناسان را به بررسی این معضل و یافتن راه حلی برای آن برانگیخته است. نتیجه این بررسیها نشان میدهد که بسیاری از آسیبهای اجتماعی ناشی از کمبود مهارتهای روانی – اجتماعی لازم برای برخورد مؤثر با مشکلات زندگی هستند. روانشناسان در دهه های اخیر در بررسیهای انحرافات اجتماعی به این نتیجه رسیده اند که بسیاری از اختلالات و آسیبها در ناتوانی افراد در تحلیل صحیح مسائل شخصی، عدم احساس کنترل و کفایت جهت رویارویی با موقعیتهای دشوار و عدم آگاهی برای حل مشکلات و مسائل زندگی به شیوه مناسب، ریشه دارد. یکی از این مشکلات اعتیاد است که در کنار سوء تغذیه و آلودگی های محیط زیست از مشکلات بزرگ جوامع بشری است که متاسفانه تمامی جوامع صنعتی و غیر صنعتی را گرفتار کردهاست. کمتر پدیده ای را می توان یافت که همانند اعتیاد، جوامع بشری را مورد تهدید قرار داده باشد. با وجود خطرات و عوارض ناشی از اعتیاد، هر روز بر شمار قربانیان این دام مرگبار افزوده می شود و مشاهده ی صحنه های هولناک آن تاکنون نتوانسته به عنوان هشداری جدی برای اجتناب سایر افراد به ویژه قشر جوان جامعه تلقی شود .( فرجاد، ۱۳۷۷)
خانواده یکی از ارکان اساسی و مهم جامعه به شمار می رود و از آنجا که دستیابی به جامعه سالم در گرو سلامت خانواده و تحقق خانواده سالم مشروط به برخورداری افراد آن از سلامت روانی و داشتن رابطه های مطلوب با یکدیگر است .(برنشتاین[۱]،۱۹۹۸، ترجمه، پور عابدی نائینی، ۱۳۸۷) این نظام اجتماعی مجموعه ای از قواعد و اصول را ابداع و برای اعضای خود نقش های متنوعی تعیین میکند. رابطه اعضای این خرده فرهنگ رابطه ای عمیق و چند لایه است در این نظام افراد به وسیله علایق و دلبستگی های عاطفی نیرومند، دیرپا و متقابل به یکدیگر مستقل شده اند .ورود به چنین نظام سازمان یافته ای صرفا از طریق تولد، فرزند خواندگی یا ازدواج صورت میگیرد. (گلدنبرگ[۲] و گلدنبرگ ،۲۰۰۰٫ ترجمه، شاهی برواتی و نقشبندی، ۱۳۸۲).
رضایت زناشویی پیوندی دوستانه همراه با تفاهم و درک یکدیگر و تعاملی منطقی میان نیازهای مادی و معنوی همسران است. رضایت زناشویی بنیادی ترین ستون سلامت روانی افراد در خانواده است که از عاملهای گوناگونی مانند وضع مالی، اعتیاد زوجین یا فرزندان، سن ازدواج، وضع کاری و … اثر می پذیرد. (سینها و مکرجی[۳]، ۱۹۹۱)
عواملی که بر زندگی زناشویی تاثیر میگذارد و موجبات بروز رضایت یا نارضایتی را در زندگی فراهم میکند بسیار اند، عواملی چون کیفیت ارتباط قبل از ازدواج، نوع شخصیت زوجین، شیوه های ارتباطی زوجین و عوامل محیطی نظیر اعتیاد، مشکلات رفتاری، روانی از عوامل شناخته شده ای هستند .که مهمترین این عوامل گرایش زوجین به اعتیاد میباشد که باعث می شود خانواده از سعادت و سلامت لازم برخوردار نبوده و مشکلات روانی – رفتاری را به وجود آورد .(ستیر[۴]، ۱۹۹۶٫ ترجمه، بیرشک ،۱۳۸۶)