عوارض راهداری نسبت به بار شتر سنجیده میشد و در نواحی مختلف، متفاوت بود. کاروانیان و مسافران به دلیل اینکه مسافت طولانی را طی میکردند و ناچار بودند لباس و لوازم زیادی به همراه داشته باشند، و این لوازم از پرداخت مالیات معاف بودند. بنابراین مسافران همیشه مقدار زیادى از کالاهاى گران قیمت را در بارها و لباسهاى خود پنهان میکردند، و از پرداختن عوارض راهداری معاف میشدند. به همین جهت گاهى کاروانیان پنج یا شش بار کالا را به نام لباس، بدون پرداخت عوارض از مرز مىگذراندند، و حال آن که نیمی از این بارها محتوى کالاهاى پربها بود. (کروسینسکی،۱۳۶۹ :۲۰۲ )
(( اینجا فقط تکه ای از متن درج شده است. برای خرید متن کامل فایل پایان نامه با فرمت ورد می توانید به سایت feko.ir مراجعه نمایید و کلمه کلیدی مورد نظرتان را جستجو نمایید. ))
در گمرکخانهها مأمورین مالیاتى سعى داشتند، قیمت اجناس را بالاتر از بهاى واقعى قیمتگذارى نمایند و از طرفى صاحبان کالا تلاش می کردند، با پرداخت رشوه کالاها را کمتر از بهاى واقعى قیمتگذارى نمایند. تا قبل از شاه سلیمان براى ترخیص کالاها از گمرک بین صاحبان کالا و مأمورین گمرک مشاجرات لفظى زیادى رخ مىداد ولى در زمان شاه سلیمان، وی فرمانى صادر کرد که عوارض گمرکى را بر مبناى وزن محموله دریافت نمایند. یکى از مقررات گمرک این بود که از هر ده بار یکى از آنها را از پرداخت حقوق گمرک معاف مىداشتند، و چون بازرگانان به این قانون آگاه بودند، همیشه هنگام رسیدن به مرز هدیهاى به رئیس مأموران گمرک مىدادند، و او ده برابر بهاى آن هدیه، بلکه بیشتر به آنان ارفاق مىکرد. و به اصطلاح خود کاروانیان را در پرداخت عوارض گمرک مهمان خویش مىکرد. به سخن دیگر کاروانیان و مسافران با دادن رشوه همواره امور گمرکى خود را به صورت رضایت بخشى انجام مىدادند. در این زمان از اجناس و مال التجارههاى وارداتى در بندر بوشهر صدى پنج گمرک یا عوارض وصول مىگردید. همه انبارهاى گمرک هر بندر زیر نظارت و مهر رئیس گمرک و معاون یا ناظر و منشى اوّل او بود، و آنان از طرف پادشاه براى حسن جریان امور و نظارت بر اعمال یکدیگر انتخاب و اعزام میشدند. (شاردن، ۱۳۷۲ :۳/ ۱۲۴۹)
در منطقه فارس مالیات گمرک نسبت به ارزش کالا گرفته مىشد. و در مناطق دیگر مأموران بدون توجه به ارزش کالا عوارض را به مقیاس بار شتر، یا یک بار اسب یا بار قاطر، یا بار گاو و یا بار الاغ دریافت مىکردند، و به محتویات بار توجه نمی کردند. در شیراز کاروانهاى حامل محمولات وارداتى در گمرکخانه متوقف میشدند و در آنجا بازرسى و قیمتگذارى میشدند و از کل بها مبلغى در حدود دو و نیم درصد عوارض وصول میگردید. همچنین کاروانهایی که از بوشهر عازم ولایات مرکزى میشدند عوارض گمرکى خود را در شیراز یا اگر از اصفهان عبور می کردند در آنجا می پرداختند و در شهرهاى نزدیکتر هر جا که گمرکخانه وجود داشت مىبایست عوارض محمولات خود را پرداخت می کردند و چنانچه محمولاتى به کرانههاى دریای خزر حمل میشد، صاحبان کالا موظف بودند، معادل سى درصد از بهاى کل اجناس خود را بابت عوارض گمرکى بپردازند .)) (کروسینسکی،۱۳۶۹ :۲۰۲ )
البته میتوان گفت میزان مالیات های وصولی از هیچکدام منابع مالیاتی فوق ثابت نبود بلکه میزان آن متغیر بود. بدیهی است وقتی بارندگی به اندازه کافی و زمین حاصلخیز بود، برداشت محصول بیشتر و در نتیجه میزان وصولی مالیات نیز بیشتر بود و یا در مورد عوارض گمرکی با توجه به میزان ارتباط با کشورهای مختلف و سهولت رفت و آمد بازرگانان به کشور میزان آن متفاوت بود. همچنین علاوه بر اینکه میزان وصولی بستگی به شرایط محیطی داشت، میتوان گفت امکان تغلب و فرار مالیاتی و رشوه محصلان مالیاتی نیز وجود داشت.
۳- مراکز گرد آوری مالیات
هرنظام مالیاتی مستلزم داشتن یک ساختار ویژه میباشد. برای نمونه برخی از ساختارهای یک نظام مالیاتی عبارتند از : مامورین وممیزین مالیاتی، حسابرسان مالیاتی، کارشناسان مالیاتی و در نهایت قوانین و مقرراتی که تحت عنوان قانون های مستقیم و غیر مستقیم مالیاتی شناخته می شوند، وجود دارد. بنابراین هر نظام مالیاتی به عنوان مرکزی جهت وصول مالیات از سازمانها، ارگانها و مردم شناسایی می شود. این مرکز مالیاتی تمامی موارد ذکر شده در بالا را شامل می شود. حال با توجه به مبحث قبل میتوان گفت که در دوره صفویه نیز مراکز مالیاتی وجود داشته است. هدف اصلی این مراکز وصول مالیات از گروه های مختلف اجتماعی بود. این مالیاتها پس از وصول ابتدای امر صرف مواجب سپاهیان می گردید و در نهایت اگر مبلغی باقی می ماند به حساب خزانه حکومت واریز می گردید. ذکر این نکته ضروری میباشد تنها بخشی از مالیاتها پس از وصول صرف مواجب و هزینه های سپاهیان می گردید. از جمله مراکزی که در این دوران وصول مالیات را انجام می دادند شامل: اوراجه، خاصه، ضابطه و ارباب تحاویل بودند که در زیر به شرح و ویژگی هر یک از این مراکز می پردازیم.
۳-۱-اوراجه: اصطلاح اوراجه (اوراج یا اواره ) یک اصطلاح حسابداری بسیار قدیم اسلامی(وشاید مربوط به دوره ساسانی) است. اوراج دفتر یا سندی بوده است راجع به پرداخت مالیاتهای فردی اشخاص که در آن اقساط پرداختی به ترتیبی که حساب کردن آن به آسانی امکان پذیر باشد ثبت میگردید. فرهنگهای عربی تعریف ساده تری از اوراجه بمعنی دفتر ثبت یا دفتر در آمد و هزینه بدست می دهند. فرهنگهای فارسی اوار و اواره وایاره و اوراجه و غیره را دفتر حسابهای پراکنده (یعنی انفرادی) یا دفتر در آمد و هزینه تعریف می کنند. بعضی از دفاتر اوراجه به منظور بعضی نقل و انتقالات مورد استفاده قرار میگرفتند. مثلا در تحت اقلام مربوط به یک ایالت بعضی از وجوهات اوراجه ایالت دیگر آمده است. مثلا در جمع عایدات کرمان اقلامی تحت عنوان ((اوراجه خراسان)) و ((اوراجه عراق)) و غیره آمده است. دایره اوراجه جزیی از دیوان ممالک بود. دفتر داران اوراجه مالیات ارضی ممالک را ثبت میکردند. اوراجه نویسان تحت امر مستوفی الممالک بودند و شغل آنها گرد آوری مالیاتهای ممالک توسط حکام وثبت اسامی در نوعی جدول یا فهرست عمومی بوده است. (مینورسکی،۱۳۶۸ :۱۴۶-۱۴۴)
۳-۲- خاصه: مبالغی که تحت عنوان خاصه حاصل می گشت و به خزانه خاصه شریفه می رسید.(همان :۲۱۴ )
۳-۳- ضابطه: معنی فنی لغت ضابطه جمع آوری عواید بود. ظاهرا مربوط به کلیه اقسام در آمدی بود که مبلغ مقطوع و معینی برای آن ذکر نشده بود. ضابطه نویس کلیه عواید را به استثنای انچه مربوط به سر کار خاصه و اوراجه بود راتحصیل میکرد. ضابطه نویس تحت فرمان مستوفی الممالک بود. اگر چه مواجب طبقه ضابطه نویس مبلغی متوسط بود، اما تعداد کثیر نویسندگانی که زیر دست داشت اهمیت مقام و کار وی را میرساند. بعضی از مالیات های خاصی که ضابطه نویس جمع آوری میکرد عبارتند از : عوارض راهداری، عوارض داد و ستد تنباکو، چوپان بیگی، التزامات، جزیه هنود، مالیات احشام. (نوایی ،۱۳۸۶ : ۳۳۵ )
۳-۴- ارباب تحاویل: عبارت از عوایدی بود که در انبارهای مختلف و مخصوصا مخازن دستگاه خاصه گرد آوری میشد و تا حدی چنین به نظر می رسد که با انفادات (کالاهایی بودند که از ایالات توسط وزرا و عمال فرستاده می شدند ) مترادف باشد. ناظر همه ساله محصلان را برای جمع آوری آنچه همه ساله نامیده میشد به ولایات می فرستاد. کالاهایی که به اصطلاح به حساب بعضی از امکنه نوشته شده بود جزو مالیات محسوب می شد. مثلا شاه در ازاء زمینی که برای استفاده قالیبافان در اختیار آنان قرار میداد از آنان مال الاجاره قالی دریافت میکرد. بدیهی است این نوع تحف و هدایا که مستقیما مربوط به ضروریات و لوازم بیوتات سلطنتی بود باید از دیگر اقلام عواید تفکیک میشد و عنوان ارباب تحاویل میگرفت.(همان :۳۳۵)
۴- چه کسانی وصول مالیات را بر عهده داشتند؟
با توجه به مطالب بالا به این نتیجه رسیدیم که وصول مالیات از سوی مراکز مالیاتی انجام میگرفت. حال این سوال در ذهن پیش می آید که چه افرادی در منصب وصول مالیات قرار داشته اند. از جمله افرادی که تشخیص و وصول مالیات توسط آنان صورت می گرفت، وزیر اعظم، مستوفی الممالک، مستوفی، ناظر و تحصیلدار و کلانتر بودند، که در زیر به شرح و توضیح هریک می پردازیم.
۴-۱- وزیر اعظم : وزیر اعظم لقب اعتمادالدوله داشت. اداره امور مالی و ممیزی کلیه داد و ستد مربوط به مالیات با وی بود و صحت عملیات کلیه مسولان مناصب مملکتی را مورد مطالعه قرار میداد. از دیگر وظایف وزیر اعظم انجام وظایف وزیر مالیه بود و بدون تایید مستوفی الممالک وزیر اعظم هیچگونه اقدامی در مورد مالیات دیوانی نمیکرد. همچنین وزیر اعظم دارای مواجب معین و قطعی نبود ولی نوعی مستمری به صورت رسم الوزاره و همچنین انعام سالانه به او تعلق می گرفت. (مینورسکی،۱۳۶۸ :۸۳-۸۰)
۴-۲- مستوفی الممالک : عواید مملکت و دربار از طرف مستوفی الممالک و مستوفی خاصه جمع آوری می شد. این عواید در اداره امور عمومی دفتر خانه ممالک ثبت می شد و مزد لشکریان و حقوق عمال عالی رتبه دولتی به وسیله همان اداره پرداخت می شد. تیولداران نیز مبالغ تعهد شده خود را به آن اداره می پرداختند. انجام دادن همه این امور زیر نظر مستوفی الممالک بود. اما آنچه مربوط به دربار و عواید و هزینه های آن بود زیر نظر مستوفی خاصه قرار داشت. (نوایی، ۱۳۸۶ :۳۳۳) مستوفی الممالک که به دستگاه اداری وزیر اعظم تعلق داشت در ادارات خاصه و تحاویل دارای مقامی شامخ بود، بیشتر امور فنی مالی مانند حسابداری و ممیزی و تنظیم بودجه بر عهده مستوفی الممالک بود. اعضا مهم زیر دست مستوفی الممالک عبارت بودند از : ناظر و داروغه دفتر خانه و صاحب توجیه و ضابطه نویس و اوراجه نویس. مستوفی الممالک انتصاب کلیه مستوفیان را تحت نظارت داشت و دستور العمل برای ماموران یا عمال مالی مقیم ولایات می نوشت. (مینورسکی ،۱۳۶۸ :۹۸-۱۰۰)
۴-۳- ناظر: در آمد شاه زیر نظر ناظر کل گرد آوری میشد و او وظیفه داشت که به بودجه سلطنتی یعنی مخارج قصر، سفره داران، جامه داران، حقوق نوکران و مستمری ها، مخارج سفیران و سکونت آنها رسیدگی کند. عواید شاهی به وسیله حواله به اشخاص وصول می شد و چیزی که به خزانه مستقیما فرستاده می شد، اغلب جنس بود و پول نقد کمتر به خزانه شاهی میرسید و عواید دولتی نیز به همین صورت وصول میشد و بین سپاهیان و ماموران و قضات و خدمتگزاران تقسیم میگردید و مستوفیان به حواله ها رسیدگی میکردند هر کس به مقتضیات روز حواله هایی از دیوان دریافت میداشت.( باستانی پاریزی،۱۳۵۷: ۲۰۵)
ناظران همه ایالتها همه ساله صورت عواید ایالتى را که بر آن نظارت داشتند را ضمیمه سیاهه کلّیه عواید همه شهرها و دیههاى تابع خود، به تفکیک با شرح جزییات تنظیم مىکردند، و پس از این که به مهر حاکم و معتمدان محل می رساندند، به دیوان محاسبات مىفرستادند. این صورت که همه خوب و کامل نوشته مىشد چندان مشروح و مفصل بود که گاه تعداد صفحات یک گزارش از پنج هزار می گذشت و مطالعه و رسیدگى آنها پرزحمت و سخت می شد. ناظر رونوشت گزارش خود را نگه می داشت و نسخه اصل را در وقت معین به دیوان محاسبات مىفرستاد، و پس از این که این صورت تأیید می شد، جنبه تسویه و قطعیّت مىیافت و دیوان محاسبات حقوق افراد شاغل را بدان جا حواله مىکرد. از سوی دیگر چون دیوان محاسبات افزون بر پرداخت حقوق شاغلین ناچار به پرداخت تعهدات دیگر نیز بود به ناظر دستور می داد باقى مانده درآمدها را به دیوان محاسبات بفرستد، و پس از این که می رسید، آنها را براى مصارف ضرورى در خزانه ذخیره می کرد.( شاردن،۱۳۷۲: ۳/۱۲۶۳-۱۲۶۲)
۴-۴- مستوفی :«مستوفى» یا دفتردار مأمور بود که مبلغ مالیات و عوارض دریافتى را در دفاتر دولتى ثبت نماید. او همچنین مسئولیت داشت که صورتى از وجوه دریافتى و پرداختى را به دولت تهیه نماید. کلانتران و دیگر صاحبمنصبان دولتى که مىخواستند از انباردار و مسئول سیورسات جنسى دریافت نمایند بایستى صورت اجناس درخواستى خود را به امناى مستوفى می رساندند.(کروسینسکی،۱۳۶۹: ۲۰۹)
۴-۵- تحصیلدار : به کسى که عواید دولتى را جمعآورى می کرد تحصیلدار می گفتند. حق الزحمه تحصیلدارى براى براتهاى شهر اصفهان و حومه آن پنج درصد، و براى جاهایى که یک روز از پایتخت فاصله داشت و تحصیلدار مخارج سفرش را خود به عهده داشت ده درصد بود، و از حوالههایى که براى شاه یا بزرگان گرفته می شد نیز به همین نسبت حق الزحمه بر می داشتند. وقتى شاه حوالهاى به یکى از درباریان خود می داد، وى را مجبور می کردند حقّ تحصیلدار را از پیش، برابر رسوم، حتى دو برابر آن بپردازد، بنابر آنچه گفته شد حق تحصیلدارى نسبت به نزدیکى یا دورى راه، و دشواریهایى که در کار وصول حواله وجود داشت، متغیّر بود. همچنین تحصیلداران همین که با همراهانش به مقصد میرسیدند کسى که باید حواله را می پرداخت ناچار بود تا زمانى که کلّیه مبلغ اسمى حواله را نپرداخته از آنان به شایستگى پذیرایى کند، و در خاتمه کار جز از پنج درصد حقوق هدیه کوچکى نیز به آنها بدهد، اما اگر پول نقد فراهم نمی شد، تحصیلدار براى هر هفته تأخیر نیم درصد اصل حواله جریمه مىگرفت، و هنگامى که پرداخت کننده در تلاش تهیه کردن پول بود تحصیلدار براى نقد کردن دیگر حوالهها فعالیت مىکرد، و چون معمولا حوزه مأموریت تحصیلداران وسیع بود، و سفرشان بیش از هجده ماه به طول می انجامید در طول این زمان به طرق مختلف سود زیادی کسب می کردند. از سوی دیگر تحصیلداران در دربار و دیوان محاسبات دوستان و حامیان متنفذ داشتند و اگر مدتى پولهایى را که گرفته بودند تحویل نمیدادند بر آنان سخت گرفته نمیشد. همچنین تحصیلداران در جریان مأموریت خود منافع دیگرى نیز به دست مىآوردند. چون آنها از پرداخت هر گونه عوارض راهدارى معاف بودند، و بارهاى آنان بازرسى نمىشد در نتیجه اشیاء گرانبهایى را میان بارهاى خود میگذاشتند و بدون پرداخت عوارض آنها را عبور می دادند. (شاردن ،۱۳۷۲: ۳/۱۲۶۳)
حوالههاى خوب و مساعد آنهایی بود که به محلّ اقامت پرداخت کنندگان به هم نزدیک بود و نیز به جاى سکونت دائمى تحصیلداران فاصله زیاد نداشت. البته مسؤولان مربوط، به تحصیلدارانى که نظر موافق نداشتند، براتهایى می دادند که محل سکونت پرداخت کنندگان تا پایتخت دور، و راه سفر سخت بود. (همان: ۳/۱۲۶۴)
۴-۶- کلانتر: ((کدخدایان را تعیین مىکند، و در توزیع مبلغ مالیات و سرشکن کردن عوارض بین اصناف نظارت دارد، و برآورد مالیات اصناف را زیر نظر مىگیرد، و رعیت (کشاورزان یا طبقات فرو دستتر اجتماع) و غیره را حمایت مىکند.))(منشی قزوینی ،۱۳۸۷ :۲۵۸)
فصل چهارم
درآمدهای مالیاتی صفویان
۱- سکه رایج در ایران عصر صفوی
پول ایران در دوره صفویه بیشتر نقره و مس بود. البته در این دوره پول طلا هم ضرب می شد، ولی بیشتر جنبه تشریفاتی داشت و در موقع جشن تولد شاه یا جلوس او مقداری سکه طلا ضرب می کردند و به عنوان عیدی به مردم می دادند و این سکه ها در تجارت رواجی نداشت.( مجله بانک و اقتصاد،۱۳۷۹ :۳۲) با روی کار آمدن شاه عباس، وی خروج سکه های طلا را ممنوع ساخت. سکه های طلا در زمان شاه اسماعیل اول به وزن ۷۴۴/. مثقال و در زمان سلطان محمد خدابنده یک مثقال و در دوره شاه عباس بزرگ ۶۷/۱ مثقال بود. (باستانی پاریزی،۱۳۵۷ :۱۷۵)
روی سکه های این دوره همواره مطالبی نوشته میشد. برای مثال روی سکه های زمان شاه اسماعیل اول ((السلطان العادل الکامل الهادی المظفر شاه اسماعیل بهادر خان الصفوی خلد الله تعالی ملکه و سلطانه))و پشت آن ((لا اله الا الله، محمد رسول الله،علی ولی الله)) و در اطراف آن اسامی ۱۴ معصوم ضرب میشد. سکه شاه طهماسب اول ((غلام امام مهدی علیه السلام السلطان العادل ابوالمظفر پادشاه طهماسب الصفوی خلد الله ملکه )) و سکه شاه طهماسب دوم ((غلام شاه دین طهماسب ثانی )) بوده است. (همان :۱۷۵)
عباسی بزرگترین واحد پول نقره بود که شاه عباس صفوی آن را ضرب کرد و به نام او به عباسی معروف شد. این پول برابر با ۲۰۰ دینار بود و دو مثقال نقره وزن داشت. ولی بعدها وزن آن به یک مثقال رسید. بعد از عباسی از لحاظ ارزش محمدی بود که برابر با ۱۰۰ دینار و به وسیله سلطان محمد خدابنده مرسوم شد. شاهی از عباسی و محمدی کوچکتر بود که ۲۰/۱ گرم وزن و معادل ۵۰ دینار ارزش داشت. کوچکترین سکه نقره رایج در عهد صفوی بیستی نام داشت که برابر با ۲۰ دینار بود و هر شاهی ۵/۱ بیستی می ارزید. تومان به عنوان واحد محاسباتی به کار می رفت و معادل ۵۰ عباسی بود.( مجله بانک و اقتصاد،۱۳۷۹ :۳۱-۳۰)
در زمان صفویه سکه اصلی و اساسی همان عباسی بود و حدود ۶۴/۴ گرم وزن داشت. (باستانی پاریزی،۱۳۵۷ :۱۷۶) همچنین در این دوره هر تومان معادل ۵۰ عباسی بود.(مینورسکی،۱۳۶۸ :ص۳۰)
نکته قابل توجه در مورد پول های ایران دردوره صفویه اینست که گرچه در ایران معادن طلا و نقره وجود داشت، ولی استخراج این معادن صورت نمی گرفت. زیرا هزینه استخراج یک مثقال طلا و نقره از قیمت آنان در بازار بیشتر بود و لذا بیشتر پول ها را از سکه و شمشی که از کشورهی اروپایی وارد می کردند، می ساختند. کلیه کسانی که وارد خاک ایران می شدند، موظف بودند که در ایروان یا تبریز که ضراب خانه شاهی در آنجا وجود داشت هر قدر پول نقره داشته باشند، اظهار کنند. تا اسم شاه بر آن سکه ها ضرب شود. در صورتیکه کسی نقره خود را اظهار نمی کرد و گرفتار میشد جریمه زیادی از او دریافت می کردند. .(مجله بانک و اقتصاد،۱۳۷۹ :۳۱)
۲- درآمدهای مالیاتی
همانطور که بیان شد دریافت مالیات در دوره صفوی به صورت نقدی و غیر نقدی بود. با توجه به منابع تاریخی میزان درآمدهای مالیاتی در دوره های مختلف به شرح زیر است:
۲-۱- درآمدهای مالیاتی شاه طهماسب
((دکتر مینادوا بر آوردی از منابع در آمد شاه طهماسب به دست میدهد. وی اطلاعات خود را در طی هفت سال اقامت در سوریه و قسطنطنیه به دست آورده است. زیرا در این حوالی صاحب نظرانی بودند که اوضاع ایران را به دقت تحت نظر داشتند. طبق قول وی عواید شاه جمعا بالغ بر ۴ یا۵ میلیون سکه طلا بود که به ۸ میلیون افزایش یافت و این افزایش نتیجه برقرار ساختن نرخ اجباری بود.))(مینورسکی،۱۳۶۸ :۲۱۹)
۲-۲- درآمدهای مالیاتی شاه عباس اول
میزان مالیاتها در دوره شاه عباس به شرح زیر می باشد:
مالیات چوپان بیگی سالانه ۲۰۰۰۰تومان دریافت میشد.( ترکمان، ۱۳۸۲ : ۲/ ۵۸۷)
مالیات منطقه فارس به ۶۰۰۰۰ تومان در سال می رسید.(رهربرن،۱۳۴۹ :۸۳)
مالیات اصفهان سالانه ۲۰۰۰۰ تومان بود.( ترکمان، ۱۳۸۲ : ۲/ ۵۸۷)
عواید شاه عباس از گمرک،کاروانسراها و ابریشم ۳۵۷۰۰۰ تومان بود.(مینورسکی،۱۳۶۸: ۲۲۰)
اگر طبق مطالب فوق با توجه به اینکه عباسی مهمترین واحد پول بود و همچنین هر تومان را معادل ۵۰ عباسی قرار دهیم، میزان مالیاتها در دوره شاه عباس اول به میزان ۲۲۸۵۰۰۰۰ عباسی می شود.
۲-۳- درآمدهای مالیاتی شاه صفی
اولئاریوس که در زمان شاه صفی به ایران سفر کرده میزان درآمدهای مالیاتی این دوره را اینطور بیان می کند:(( عواید سالانه شاه به رقم بزرگی می رسد و برابر تخمینی که برای ما زده اند بیش از هشت میلیون تالر می شود، زیرا نه تنها ایالات و شهرها مکلف به پرداخت مالیات های سنگین اند بلکه وجوهات گمرکی حق الامتیازها و هدایا نیز از منابع بزرگ در آمد است که نصیب شاه می شود.))(اولئاریوس،۱۳۶۳ :۳۱۹)) وی همچنین در آمد مالیات گمرکی و سایر مالیاتها را از قندهار ۱۰۰۰۰۰۰ تالر و همچنین در آمدهای مالیاتی اصفهان و روستاهای اطراف آنرا تنها در یک سال ۴۰۰۰۰ تالر ومالیات کاروانسراها را ۵۰۰۰۰ تالر برآورد میکند. (همان :۳۲۰-۳۲۱) با توجه به اینکه در سفرنامه کمپفر ۱۷۰۰۰۰ تالر را برابر ۱۰۰۰۰ تومان میداند (کمپفر، ۱۳۵۰ : ۱۱۵) و همچنین با توجه به اینکه هر تومان معادل ۵۰ عباسی بود، مبالغ بالارا میتوان بر حسب عباسی و تومان به شرح زیر بیان نمود. و با توجه به اینکه اولئاریوس در زمان شاه صفی به ایران سفر کرده پس در نتیجه میتوان در آمدهای فوق را در زمان شاه صفی دانست.
منبع مالیات
عباسی
تومان
عواید سالانه شاه
۲۳۵۲۹۴۵۰
۴۷۰۵۸۹